English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English Persian
Indianred <adj.> <noun> نوعی رنگ قرمز
carmine نوعی رنگ قرمز
Search result with all words
claret نوعی شراب قرمز
clarets نوعی شراب قرمز
chianti نوعی شراب قرمز
hereford نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
sard نوعی عقیق قرمز سیر
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
lae [نوعی رنگینه قرمز که از حشره لاکا بدست می آید.]
Other Matches
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
vermillion قرمز
gules قرمز
red line خط قرمز
cramoisy قرمز
ponceau قرمز
coralline قرمز
redheads مو قرمز
erythrean قرمز
raddle گل قرمز
erythroid قرمز
vinaceous قرمز
sanguineous قرمز
aka قرمز
redhead مو قرمز
vermilion قرمز
laky a قرمز
rubric خط قرمز
rubrics خط قرمز
bloodshot قرمز
red <adj.> قرمز
reds قرمز
vermeil قرمز
redder قرمز
reddest قرمز
redden قرمز کردن
scarlet قرمز لاکی
staring red قرمز زننده
bright red قرمز روشن
ruddy قرمز رنگ
body brick اجر قرمز
scarlet قرمز جگری
crimson قرمز روناسی
rubefaction قرمز سازی
safflower carmine قرمز کافیشه
rufous قرمز کم رنگ
cresol red قرمز کرزول
rubefy قرمز کردن
rubescent قرمز شونده
ruffous قرمز کم رنگ
congo red قرمز کنگو
rubious قرمز یاقوتی
chlorophennol red قرمز کلروفنول
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
Cayenne فلفل قرمز
redden قرمز شدن
infra red زیر قرمز
red pepper فلفل قرمز
red peppers فلفل قرمز
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
crimson قرمز سیر
kidney beans لوبیا قرمز
angry قرمز شده
cochineal قرمز شراب کش
cochineal قرمز دانه
flush قرمز کردن
flushes قرمز کردن
hot lines تلفن قرمز
elms نارون قرمز
elm نارون قرمز
infra-red زیر قرمز
reddened قرمز کردن
caramel مایل به قرمز
caramels مایل به قرمز
reddened قرمز شدن
reddening قرمز کردن
gold fish ماهی قرمز
reddening قرمز شدن
goldfish ماهی قرمز
reddens قرمز کردن
hot line تلفن قرمز
reddens قرمز شدن
flushing قرمز کردن
rubefacient قرمز کننده
phenol red قرمز فنول
murrey قرمز ارغوانی
red lead سرب قرمز
red lips لبهای قرمز
infera red مادون قرمز
encrimson قرمز کردن
first class brick اجر قرمز
red nucleus هسته قرمز
infrared مادون قرمز
nacarat قرمز روشن
minium شنجرف قرمز
gorcock با قرقره قرمز
oxide of copper توتیای قرمز
red lights چراغ قرمز
red brick اجر قرمز
red card کارت قرمز
red light چراغ قرمز
neutral red قرمز خنثی
hot pepper فلفل قرمز
infrared زیر قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
kidney bean لوبیا قرمز
Red chilli فلفل قرمز
rel pole قطب قرمز
ripe lips لبهای قرمز
martagon سوسن قرمز
dressed inred قرمز پوش
chilli pepper فلفل قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
roucou قرمز بویا
minium اکسید قرمز
methyl red قرمز متیل
red letter با حروف قرمز
rosily برنگ قرمز
rubella قرمز کننده پوست
bloody خون الود قرمز
pharaoh ant مورچه قرمز کوچک
scarlet قرمز مایل به زرد
bloodier خون الود قرمز
bloodiest خون الود قرمز
hemolysis تحلیل گویچههای قرمز
crimson لاکی قرمز کردن
hot pepper بوته فلفل قرمز
infrared spectrum طیف زیر قرمز
infrared viewer دوربین مادون قرمز
near infrared زیر قرمز نزدیک
kermes قرمزدانه :کرم قرمز
light red رنگ قرمز روشن
incarnadine رنگ قرمز گوشتی
red tape نوار باریک قرمز
hubble effect جابجایی به سوی قرمز
rubicund رنگ مایل به قرمز
sanguine قرمز برنگ خون
infrared absorption جذب زیر قرمز
purple red قرمز مایل به ارغوانی
pyrope لعل قرمز سیر
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
fireback قرقاول پشت قرمز
vermeil لعل قرمز رنگ
roset رنگ نفاشی قرمز
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
farouche یونجه گل قرمز کمرو
spatalite اکسید قرمز روی
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
ultrared انطرف اشعه قرمز
far infrared زیر قرمز دور
ruby zinc اکسید قرمز روی
to tinge with red کمی قرمز کردن
red zinc ore اکسید قرمز روی
strawberry roan اسب قرمز رنگ
ochreish قرمز چون گل اخری
dunlin ابیای پشت قرمز
red shift جابجایی به سوی قرمز
rudd ماهی گول قرمز
rubricize قرمز نشان دادن
rubiginous برنگ قرمز اجری
redshank مرغ پا قرمز کرانه زی
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
auburn قهوهای مایل به قرمز
bays سرخ مایل به قرمز
baying سرخ مایل به قرمز
bayed سرخ مایل به قرمز
bay سرخ مایل به قرمز
sepia رنگ قرمز قهوه ای
zincite اکسید قرمز روی
rubricate قرمز نشان دادن
magenta یکجور رنگ قرمز
plover page ابیای پشت قرمز
mikado رنگ زرد مایل به قرمز
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
apricot color رنگ زرد و قرمز روشن
rubrication خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
red zone دایره قرمز صفحه هدفگیری
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
rubrication نشان گذاری برنگ قرمز
ruddle گل اخری زدن به قرمز کردن
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shell pink رنگ قرمز مایل به زرد
pansies رنگ قرمز مایل به ابی
pansy رنگ قرمز مایل به ابی
raisin رنگ قرمز مایل به ابی
raisins رنگ قرمز مایل به ابی
see red <idiom> ازشدت خشم قرمز شدن
hematoblast گویچه قرمز نارس خون
paprica میوه رسیده فلفل قرمز
glow تاب امدن قرمز شدن
glowed تاب امدن قرمز شدن
glows تاب امدن قرمز شدن
infrared وابسته به اشعه مادون قرمز
petunias رنگ قرمز مایل بابی
bloods hot eyes چشمان قرمز و خون گرفته
red green blue monitor مانیتور قرمز- سبز- ابی
red green blindness رنگ کوری سبز- قرمز
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
luridly رنگ زرد مایل به قرمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com