| Total search result: 201 (41 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| type front     | 
		نوعی روش تایپ کردن نامه ها   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| wordprocessing     | 
		استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...   | 
		
	
		
		| spacing impulse     | 
		نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است   | 
		
	
		
		| teleprint     | 
		کلید تایپ تله تایپ   | 
		
	
		
		| teleprint     | 
		تایپ کننده تله تایپ   | 
		
	
		
		| pourparley     | 
		جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن   | 
		
	
		
		| pourparler     | 
		جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن   | 
		
	
		
		| to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator]     | 
		اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن]   | 
		
	
		
		| teleprocessing     | 
		تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف   | 
		
	
		
		| to make a typo [American E]     | 
		اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن]   | 
		
	
		
		| to make a typing error [mistake]     | 
		اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن]   | 
		
	
		
		| post script     | 
		مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد   | 
		
	
		
		| letter of intent     | 
		تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله   | 
		
	
		
		| cryptoparts     | 
		بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه   | 
		
	
		
		| libel     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		| libelled     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		| libeling     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		| libels     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		| libelling     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		| libeled     | 
		هجو نامه یا توهین نامه افترا   | 
		
	
		
		service       | 
		شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد   | 
		
	
		
		| serviced     | 
		شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد   | 
		
	
		
		| fire bee     | 
		نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی   | 
		
	
		
		| tabulate     | 
		مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود   | 
		
	
		
		| tabulated     | 
		مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود   | 
		
	
		
		| tabulates     | 
		مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود   | 
		
	
		
		| written agreement     | 
		موافقت نامه پیمان نامه   | 
		
	
		
		| certificates     | 
		رضایت نامه شهادت نامه   | 
		
	
		
		| credential     | 
		گواهی نامه اعتبار نامه   | 
		
	
		
		| certificate     | 
		رضایت نامه شهادت نامه   | 
		
	
		
		| affidavits     | 
		شهادت نامه قسم نامه   | 
		
	
		
		| channel type     | 
		کانال تایپ   | 
		
	
		
		| tty     | 
		تله تایپ   | 
		
	
		
		| Teletypes     | 
		تله تایپ   | 
		
	
		
		| overtype mode     | 
		تایپ رویهم   | 
		
	
		
		| teletypewriter     | 
		تله تایپ   | 
		
	
		
		| Teletype     | 
		تله تایپ   | 
		
	
		
		| to reject [refuse] an application     | 
		درخواست نامه ای را رد کردن   | 
		
	
		
		| teleprocessing     | 
		دستگاه تایپ تلگرافی   | 
		
	
		
		| radioteletype     | 
		بی سیم تله تایپ   | 
		
	
		
		| teletype display     | 
		نمایش تله تایپ   | 
		
	
		
		| teletype exchange     | 
		مرکز تله تایپ   | 
		
	
		
		| type bar printer     | 
		چاپگر میلهای تایپ   | 
		
	
		
		| type front     | 
		ماشین تایپ به جلو   | 
		
	
		
		| bittersweet     | 
		نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ   | 
		
	
		
		| devising     | 
		تعبیه کردن وصیت نامه   | 
		
	
		
		| guarantees     | 
		ضمانت نامه تضمین کردن   | 
		
	
		
		| get a fix on something <idiom>     | 
		نامه الکترونی دریافت کردن   | 
		
	
		
		| devises     | 
		تعبیه کردن وصیت نامه   | 
		
	
		
		| devise     | 
		تعبیه کردن وصیت نامه   | 
		
	
		
		| guarantee     | 
		ضمانت نامه تضمین کردن   | 
		
	
		
		| devised     | 
		تعبیه کردن وصیت نامه   | 
		
	
		
		| guaranteed     | 
		ضمانت نامه تضمین کردن   | 
		
	
		
		| teletypewriter     | 
		دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی   | 
		
	
		
		| overtype mode     | 
		حالت تایپ روی مطلب   | 
		
	
		
		| teletype display     | 
		نمایش تایپ راه دور   | 
		
	
		
		| typeover mode     | 
		حالت تایپ روی مطلب   | 
		
	
		
		| to a. letter     | 
		روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان   | 
		
	
		
		| to file a petition     | 
		بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن   | 
		
	
		
		| underwrite policy     | 
		بیمه نامه را فهر نویسی کردن   | 
		
	
		
		| subsequent filing [application, documents]     | 
		ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه   | 
		
	
		
		| to withdraw an application     | 
		صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای   | 
		
	
		
		| to give notice to quit [one's residence]     | 
		لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان]   | 
		
	
		
		| to file an application to somebody     | 
		از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن   | 
		
	
		
		| twx     | 
		Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ   | 
		
	
		
		| Teletypes     | 
		ماشین تحریر راه دور تله تایپ   | 
		
	
		
		| Teletype     | 
		ماشین تحریر راه دور تله تایپ   | 
		
	
		
		| way station     | 
		ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی   | 
		
	
		
		| crackback     | 
		نوعی سد کردن غیرمجاز   | 
		
	
		
		asses' ears       | 
		نوعی گوشه [نوعی شاخه]   | 
		
	
		
		| testacy     | 
		دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه   | 
		
	
		
		| call directing code     | 
		یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود   | 
		
	
		
		| finished     | 
		متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است   | 
		
	
		
		| cdc     | 
		یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود   | 
		
	
		
		| entering     | 
		عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد   | 
		
	
		
		| audio-typist     | 
		کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند   | 
		
	
		
		| teleprinter     | 
		تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس   | 
		
	
		
		| teleprinters     | 
		تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس   | 
		
	
		
		| discant     | 
		نوعی اواز به درازا بحث کردن   | 
		
	
		
		| billeted     | 
		پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن   | 
		
	
		
		| billet     | 
		پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن   | 
		
	
		
		| billets     | 
		پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن   | 
		
	
		
		| billeting     | 
		پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن   | 
		
	
		
		| microwriter     | 
		صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر   | 
		
	
		
		| keystroke     | 
		شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ   | 
		
	
		
		| fudge     | 
		نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن   | 
		
	
		
		| caroche     | 
		نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن   | 
		
	
		
		| fudged     | 
		نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن   | 
		
	
		
		| fudges     | 
		نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن   | 
		
	
		
		| fudging     | 
		نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن   | 
		
	
		
		| processor     | 
		کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...   | 
		
	
		
		| insertion point     | 
		نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود   | 
		
	
		
		| end     | 
		نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است   | 
		
	
		
		| ends     | 
		نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است   | 
		
	
		
		| ended     | 
		نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است   | 
		
	
		
		| bow line     | 
		نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین   | 
		
	
		
		ark       | 
		[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]   | 
		
	
		
		break out       | 
		نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی   | 
		
	
		
		key       | 
		کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد   | 
		
	
		
		| dos     | 
		نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است   | 
		
	
		
		| qwerty     | 
		صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است   | 
		
	
		
		| pair exchange sorting algorithm     | 
		نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده   | 
		
	
		
		| wet stowage     | 
		نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله   | 
		
	
		
		| tabulator     | 
		بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد   | 
		
	
		
		ager       | 
		نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش   | 
		
	
		
		| letter quality printing     | 
		چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط   | 
		
	
		
		| letter quality printing     | 
		خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند   | 
		
	
		
		| pigenhole     | 
		کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن   | 
		
	
		
		| printnow letter.doc     | 
		DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند   | 
		
	
		
		| bureau     | 
		ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است   | 
		
	
		
		| bureaus     | 
		ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است   | 
		
	
		
		| cleans     | 
		کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است   | 
		
	
		
		| cleanest     | 
		کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است   | 
		
	
		
		| verification     | 
		بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری   | 
		
	
		
		| clean     | 
		کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است   | 
		
	
		
		| cleaned     | 
		کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است   | 
		
	
		
		| paged     | 
		وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند   | 
		
	
		
		| page     | 
		وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند   | 
		
	
		
		| pages     | 
		وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند   | 
		
	
		
		images       | 
		وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند   | 
		
	
		
		image       | 
		وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند   | 
		
	
		
		| upper case     | 
		حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند   | 
		
	
		
		| quails     | 
		نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود   | 
		
	
		
		| quail     | 
		نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود   | 
		
	
		
		| recredential     | 
		نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است   | 
		
	
		
		| touch football     | 
		نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است   | 
		
	
		
		| carriages     | 
		بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| carriage     | 
		بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| conformal projection     | 
		نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه   | 
		
	
		
		| tilting mixer     | 
		نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود   | 
		
	
		
		| kluge     | 
		1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود   | 
		
	
		
		| kludge     | 
		1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود   | 
		
	
		
		| water displacement     | 
		زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله   | 
		
	
		
		| wimps     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| wimp     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| typeover     | 
		توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب   | 
		
	
		
		| air cooled oil cooler     | 
		نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند   | 
		
	
		
		| worded     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| word wrap     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| wraparound     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		word       | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| telnet     | 
		پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند   | 
		
	
		
		| correspoundence     | 
		نامه ها   | 
		
	
		
		| manifest     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| letters     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| post boy     | 
		نامه بر   | 
		
	
		
		| manifests     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| breve     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| epistles     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		نامه بر   | 
		
	
		
		| epistle     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| letter     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| manifesting     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| carriers     | 
		نامه بر   | 
		
	
		
		| manifested     | 
		نامه   | 
		
	
		
		| treaty     | 
		موافقت نامه   | 
		
	
		
		| epitaphs     | 
		وفات نامه   | 
		
	
		
		| registered letter     | 
		نامه سفارشی   | 
		
	
		
		| addressee     | 
		گیرندهء نامه   | 
		
	
		
		| by low     | 
		ایین نامه   | 
		
	
		
		| theses     | 
		پایان نامه   | 
		
	
		
		| byelaw     | 
		ایین نامه   | 
		
	
		
		| rental     | 
		اجاره نامه   | 
		
	
		
		| power of attorney     | 
		وکالت نامه   | 
		
	
		
		| dictionary     | 
		واژه نامه   | 
		
	
		
		| covering letter     | 
		نامه پوششی   | 
		
	
		
		| testimonials     | 
		گواهی نامه   | 
		
	
		
		| covering letter     | 
		نامه توضیحی   | 
		
	
		
		| testimonial     | 
		گواهی نامه   | 
		
	
		
		| covering letters     | 
		نامه توضیحی   | 
		
	
		
		| covering letters     | 
		نامه پوششی   | 
		
	
		
		| concordance     | 
		تطبیق نامه   | 
		
	
		
		| epitaph     | 
		وفات نامه   | 
		
	
		
		| concordances     | 
		تطبیق نامه   | 
		
	
		
		| word book     | 
		واژه نامه   | 
		
	
		
		| credential     | 
		استوار نامه   | 
		
	
		
		| lexicon [dictionary]     | 
		واژه نامه   | 
		
	
		
		| bylaw     | 
		ایین نامه   | 
		
	
		
		| testimonial     | 
		تصدیق نامه   | 
		
	
		
		| guaranty     | 
		ضمانت نامه   | 
		
	
		
		| pursuivant     | 
		نامه رسان   | 
		
	
		
		| acknowledgment     | 
		شهادت نامه   | 
		
	
		
		| decameron     | 
		داستان نامه   | 
		
	
		
		| testimonials     | 
		تصدیق نامه   | 
		
	
		
		| glossary     | 
		واژه نامه   | 
		
	
		
		| wordbook     | 
		واژه نامه   | 
		
	
		
		| carrier pigeon     | 
		کبوتر نامه بر   | 
		
	
		
		| questionary     | 
		پرسش نامه   | 
		
	
		
		| thesis     | 
		پایان نامه   | 
		
	
		
		| log book     | 
		رخداد نامه   | 
		
	
		
		| epistle     | 
		نامه منظوم   | 
		
	
		
		| pigeongram     | 
		نامه کبوتر   | 
		
	
		
		| log books     | 
		رخداد نامه   | 
		
	
		
		| protocol     | 
		پیوند نامه   | 
		
	
		
		| carrier pigeons     | 
		کبوتر نامه بر   | 
		
	
		
		| epistles     | 
		نامه منظوم   | 
		
	
		
		| protocols     | 
		پیوند نامه   | 
		
	
		
		| letters     | 
		معرفی نامه   | 
		
	
		
		| genealogical     | 
		شجره نامه   | 
		
	
		
		| herewith     | 
		به این نامه   | 
		
	
		
		| storybook     | 
		داستان نامه   |