English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
asteria نوعی سنگ قیمتی
Other Matches
high dollar value قیمتی
precious : قیمتی
worthlessness بی قیمتی
high value قیمتی
precious stone سنگ قیمتی
stones سنگ قیمتی
ingot فلز قیمتی
noble metal فلز قیمتی
stoning سنگ قیمتی
price system نظام قیمتی
price support حمایت قیمتی
agate سنگ قیمتی
valuable گرانبها قیمتی
dual price system نظام دو قیمتی
precious metal فلز قیمتی
Without ( beyond , above ) price . بی نهایت قیمتی
worthful گرانبها قیمتی
to set no great store by قیمتی ندانستن
agates سنگ قیمتی
for all the world <idiom> بهر قیمتی
high grade steel فولاد قیمتی
At all costs . At any price . به هر قیمتی که شده
stone سنگ قیمتی
nonprice competition رقابت غیر قیمتی
priceable things اموال یا اشیا قیمتی
carpet value ارزش قیمتی فرش
price elasticity of demand کشش قیمتی تقاضا
average revenue قیمتی که خریدارمی پردازد
price elasticity of supply کشش قیمتی عرضه
lapidarian وابسته به سنگهای قیمتی
rondel سنگهای قیمتی مدورزینتی
lapidary وابسته به سنگهای قیمتی
cameos برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
cupellation گرفتن فلزات قیمتی از سرب
cameo برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
He is a priceless nice fellow . آدم نازنین و قیمتی یی است
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
I must get hold of her at all costs. بهر قیمتی شده باید گیرش بیاورم
facets سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facet سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
factory قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
factories قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
Every man has his price . هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
demand price حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
rondelle جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
pearl مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
a kind [of] نوعی [از]
typical نوعی
generic نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
kb 0 نوعی هواپیماست
chiffon نوعی کیک
manta نوعی ردا
bill نوعی شمشیرپهن
bills نوعی شمشیرپهن
kenning نوعی استعاره
tweed نوعی فاستونی
another guess نوعی دیگر
goggle eye نوعی ماهی
plug key نوعی کلید
charade نوعی بازی
greyhound نوعی تازی
petard نوعی بمب
poniter نوعی سگ شکار ی
greyhounds نوعی تازی
cod نوعی ماهی
malvasia نوعی انگور
cutlass نوعی قمه
colt نوعی طپانچه
lithomarge نوعی کائولین
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
bandore نوعی سه تار
cheddar نوعی پنیر
cheddars نوعی پنیر
ragweed نوعی ابروسیا
bandora نوعی سه تار
aerocommander نوعی هواپیما
lustring نوعی پروانه
lutestring نوعی پروانه
goldeneye نوعی مرغابی
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
colts نوعی طپانچه
cutlasses نوعی قمه
pitchblende نوعی اورانیت
charade نوعی معما
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
cowry نوعی کس گربه
harvestman نوعی عنکبوت
crap نوعی قمار
crapped نوعی قمار
crapping نوعی قمار
cowries نوعی کس گربه
cowrie نوعی کس گربه
india paper نوعی کاغذنازک
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
marc نوعی عرق
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
bulldog نوعی سگ بزرگ
mixers نوعی خط دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
marquise نوعی گلابی
tip نوعی اسکی
tipping نوعی اسکی
auks نوعی پنگوئن
plylogeny پدیدایی نوعی
albacore نوعی زیردریایی
airedale نوعی سگ خرمایی
phylogenesis پدیدایی نوعی
it is of a different kind نوعی دیگراست
broccoli نوعی گل کلم
brocoli نوعی گل کلم
peanoforte نوعی پیانو
patent anchor نوعی لنگر
mapes نوعی پرش با یک پا
auk نوعی پنگوئن
pecker نوعی کلنگ
acaleph نوعی صدف
cutter نوعی کرجی
cutters نوعی کرجی
orthographic نوعی طرح
mastic نوعی درزبند
copal نوعی رزین
Mistyrose <adj.> <noun> نوعی صورتی
elecampane نوعی شیرینی
drop [نوعی طاق]
dalmatian نوعی سگ بزرگ
feist نوعی سگ کوچک
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
fireweed نوعی کاهو
crowfoot نوعی شمعدانی
fox terrier نوعی سگ اهلی
cutlas نوعی قمه
cole نوعی کلم
bowknot نوعی گره
type tests ازمایشهای نوعی
Rosepink <adj.> <noun> نوعی صورتی
bakkie نوعی ماشین
clove hitch نوعی گره
dog rose نوعی از گل نسرین
calash نوعی درشکه
rusks نوعی بیسکویت
rusk نوعی بیسکویت
catatonia نوعی جنون
taffy نوعی اب نبات
slip joint pliers نوعی انبردست
barnacle نوعی صدف
chowder نوعی ابگوشت
easter lily نوعی سوسن
eulachon نوعی ماهی
calvados نوعی عرق
bulldogs نوعی سگ بزرگ
camphor oil نوعی روغن
chihuahuas نوعی سگ کوچک.
chihuahua نوعی سگ کوچک.
cane brake نوعی ازعلف
stock saddle نوعی زین
rutabaga نوعی کلم
cornets نوعی شیپور
cowslip نوعی پامچال
gannister نوعی کوارتزپست
cowslips نوعی پامچال
stout نوعی ابجو
stouter نوعی ابجو
stoutest نوعی ابجو
cotype نوعی فرعی
cornet نوعی شیپور
French horn نوعی شیپور
banjos نوعی تار
banjoes نوعی تار
saint bernard نوعی سگ بزرگ
banjo نوعی تار
garden heiliotrope نوعی سمنه
gabbro نوعی سنگ
ganister نوعی کوارتزپست
gazehound نوعی سگ شکاری
bodkin نوعی جوالدوز
typical نمونه نوعی
typical sample نمونه نوعی
blood knot نوعی گره
somehow بیک نوعی
blocking capacitor نوعی خازن
blintz نوعی شیرینی
beaver tail نوعی کاشی
blintze نوعی شیرینی
cornett نوعی شیپور
chablis نوعی شراب سفید
dulcet نوعی الت موسیقی
macaroni نوعی پنگوئن یابطریق
indiana نوعی قرقره ماهیگیری
doily نوعی پارچه ابریشمی
lightwood نوعی درخت اقاقیا
lockram نوعی پارچه کتانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com