Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
english toy spaniel
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
Other Matches
frontonasal
مربوط به پیشانی وبینی
poodles
نوعی سگ پشمالوی باهوش
poodle
نوعی سگ پشمالوی باهوش
face up
ورق روبه بالا
biggest
دارای شکم برامده
bigger
دارای شکم برامده
big
دارای شکم برامده
popeyed
دارای چشمان برامده
verrucous
برامده دارای زگیل
verrucose
برامده دارای زگیل
venous
دارای وریدهای برامده
cheeky
دارای گونههای برامده گستاخ
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
orbitonasal
وابسته به ناحیه چشمخانه وبینی
dapping
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
nitric
دارای نیتروژن با فرفیت بالا
spitz
سگ پشمالوی سیاه پروسی
pomeranian
سگ پشمالوی سیاه پومرانیا
VHD
نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
gurnard
نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
sarmentose
دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
ground glass
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
great dane
نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
billhook
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
english horn
نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
english setter
نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
sea bat
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
tandem roller
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
one foot in the grave
<idiom>
روبه موت
foxiness
روبه صفتی
north
روبه شمال
face
نما روبه
downward
روبه پایین
alow
روبه پایین
faces
نما روبه
heavenward
روبه اسمان
pronely
روبه زمین
aport
روبه بندر
pulvinate
برامده
callose
برامده
snaggy
برامده
protrusive
برامده
protuberant
برامده
biconvex
از دو سو برامده
fermented
برامده
knotted
برامده
convex
برامده
bulgy
برامده
pulvinated
برامده
bouffant
برامده
gibbous
برامده
raised
برامده
excrescent
برامده
point blank
روبه نشان مستقیم
hypaethral
بی پوشش روبه اسمان
in the wired eye
روبه روی باد
point-blank
روبه نشان مستقیم
decrescent
روبه نقصان گذارنده
degenerate
روبه انحطاط گذاردن
to lie prostrate
روبه زمین خوابیدن
degenerated
روبه انحطاط گذاردن
degenerates
روبه انحطاط گذاردن
degenerating
روبه انحطاط گذاردن
to lay prostrate
روبه زمین خواباندن
gray
روبه سفیدی رونده
landside
طرف روبه خشکی
slyness
روبه بازی شیطنت
to be on the increase
روبه افزایش گذاشتن
exsert
برامده بودن
stud welding
جوش برامده
convexo convex
دوسو برامده
apogean
برامده اوجی
raise edges
لبههای برامده
popeyed
چشم برامده
moribund
در سکرات موت روبه مرگ
fowling
روبه بازی یادوروئی کردن
extrorse
روبه بیرون پشت بمادگی
snail's pace
<idiom>
حرکت آهسته روبه جلو
noses
نوک برامده هر چیزی
nose
نوک برامده هر چیزی
so far, so good
<idiom>
تا حالاهمه چیز روبه راه است
straight off
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
gearbox flange
لبه برامده جعبه دنده
fly gallery
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
cantle
قسمت برامده کمانی عقب زین
strawberry marks
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry mark
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
brow
پیشانی
brows
پیشانی
fascia
پیشانی
foreheand
پیشانی
face
پیشانی
haffit
پیشانی
sinciput
پیشانی
front face
پیشانی
fascias
پیشانی
forehead
پیشانی
front view
پیشانی
foreheads
پیشانی
frontal
پیشانی
faces
پیشانی
haffet
پیشانی
metopic
وابسته به پیشانی
frontal bone
استخوان پیشانی
entablature
پیشانی در معماری
retreating forehead
پیشانی تو رفته
frontal lobe
قطعه پیشانی
frontlet
پیشانی بند
headbands
پیشانی بند
riser
پیشانی پله
coronet
پیشانی بند
coronets
پیشانی بند
crownet
پیشانی بند
head band
پیشانی بند
prefrontal
پیش پیشانی
head lamp
چراغ پیشانی
headband
پیشانی بند
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
kow-towed
پیشانی بر زمین نهادن
prefrontal cortex
قشر پیش پیشانی
frontomalar bone
استخوان پیشانی وگونه
frontal lobe syndrome
نشانگان قطعه پیشانی
frontomalar
مربوط به پیشانی وگونه
frontlet
پیشانی اسب وغیره
faces
پیشانی جنگی گلنگدن
face
پیشانی جنگی گلنگدن
kowtow
پیشانی برخاک نهادن
beetle brow
پیشانی پیش امده
kow-towing
پیشانی بر زمین نهادن
corsa
[پیشانی در گچ بری سر ستونها]
white face
جانور پیشانی سفید
kow-tow
پیشانی بر زمین نهادن
kow-tows
پیشانی بر زمین نهادن
to knock head
پیشانی برخاک نهادن
nasofrontal
وابسته به بینی و پیشانی
frontal association area
منطقه ارتباطی پیشانی
foretop
کاکل موی پیشانی
shim
خط سفید پیشانی اسب
forelocks
کاکل موی پیشانی
kotow
پیشانی برخاک نهادن
forelock
کاکل موی پیشانی
bevelled edge weld
جوش درز پیشانی
fronting
خط اول میدان رزم پیشانی
breech head
پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
front
خط اول میدان رزم پیشانی
glabella
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
diadem
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadems
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
phylactery
پیشانی بند وباز وبند
sinus
درون حفرههای پیشانی وگونه ها
sinuses
درون حفرههای پیشانی وگونه ها
architrave-cornice
[پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
frisette
حلقه زلف روی پیشانی زنانfrieze
lovelock
طره زلف روی پیشانی یا شقیقه
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
to knock head
چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
kotow
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kowtow
سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
head space
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
dentil-band
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
prefrontal
واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
fillet
پیشانی بند گیس بند
fillets
پیشانی بند گیس بند
filleted
پیشانی بند گیس بند
filet
پیشانی بند گیس بند
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
filleting
پیشانی بند گیس بند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com