Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
black widow
نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
Other Matches
harvestman
نوعی عنکبوت
grey hen
باقرقره سیاه ماده
heath hen
باقرقره سیاه ماده
gray hen
باقرقره سیاه ماده
aceko black
نوعی رنگ سیاه اسیدی
gordon setter
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
quercitron
نوعی ماده رنگی
Formica
نوعی ماده پلاستیکی
basalt
نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
dunnite
نوعی ماده منفجر حساس
ammonal
نوعی ماده منفجره شدید
chiaroscuro
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
gobo
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
supertropical bleach
نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
thermate
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
araneid
عنکبوت
web spinner
عنکبوت
spiders
عنکبوت
spider
عنکبوت
spidery
شبیه عنکبوت
spider's web
تار عنکبوت
arachneophobia
عنکبوت هراسی
insects
کرم ریز عنکبوت
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
insect
کرم ریز عنکبوت
I stamped on the spider .
عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
basalt
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
bold face
طرح سیاه حرف سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
sable
رنگ سیاه لباس سیاه
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
sables
رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops
سیاب سیاه جیوه سیاه
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
gossamer
لعاب خورشید لعاب عنکبوت
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Negroes
سیاه
swamped
سیاه اب
swamping
سیاه اب
jetties
سیاه
jetty
سیاه
Negro
سیاه
swamps
سیاه اب
swamp
سیاه اب
bogs
سیاه اب
blackest
سیاه
blacks
سیاه
jet-black
سیاه سیاه
blacked
سیاه
bog
سیاه اب
black
سیاه
quagmire
سیاه اب
blacker
سیاه
quagmires
سیاه اب
glaucoma
اب سیاه
marsh
سیاه اب
night black
سیاه
marshes
سیاه اب
sooty
سیاه
ebon
سیاه
sad coloured
سیاه
mossy
سیاه اب
pitchy
سیاه
pitch dark
سیاه
grimy
سیاه
dogwood
سیاه ال
black
سیاه رنگی
black
سیاه رنگ
black
سیاه شده
platinum black
پلاتین سیاه
livers
جگر سیاه
blackened
سیاه کردن
blacken
سیاه کردن
blackens
سیاه کردن
piper nigrum
فلفل سیاه
mammy
دده سیاه
black
سیاه کردن
plumbaginous
مانندسرب سیاه
boldface
حروف سیاه
gins
عرق جو سیاه
blacker
سیاه رنگی
blacker
سیاه رنگ
blacker
سیاه شده
quercitron
بلوط سیاه
gin
عرق جو سیاه
plumbago
سرب سیاه
blackboards
تخته سیاه
blacked
سیاه کردن
blackening
سیاه کردن
blacked
سیاه رنگی
blacked
سیاه رنگ
blacked
سیاه شده
red cent
پول سیاه
bone black
عاج سیاه
melanic
سیاه پوست
denigrating
سیاه کردن
crapping
گندم سیاه
nigella seed
زیر سیاه
nigella seed
سیاه دانه
etch
سیاه قلم
etched
سیاه قلم
crapped
گندم سیاه
etches
سیاه قلم
negress
زن سیاه پوست
negrillo
کوتوله سیاه
negro slave
غلام سیاه
negrophil
سیاه دوست
niello
مینای سیاه
niello
سیاه قلم
negrophilism
سیاه دوستی
niellist
سیاه قلم
nigrescence
سیاه شدگی
saracen corn
گندم سیاه
pertussus
سیاه سرفه
denigrate
سیاه کردن
melanite
لعل سیاه
pertussis
سیاه سرفه
denigrated
سیاه کردن
oubliette
سیاه چال
blackcap
کاکل سیاه
liver
جگر سیاه
buck wheat
گندم سیاه
nigritian
سیاه افریقایی
denigrates
سیاه کردن
nigrify
سیاه کردن
nigrescent
سیاه شونده
melanotic
سیاه پوست
melanuria
پیشاب سیاه
french wheat
گندم سیاه
crap
گندم سیاه
ravens
کلاغ سیاه
black finish
پوشش سیاه
black gang
غلام سیاه
black lead
سرب سیاه
smudged
سیاه شدن
ethiops
مهجون سیاه
ethiopian
سیاه پوست
ethiope
سیاه پوست
smudge
سیاه شدن
black sheet
ورق سیاه
black eyed
سیاه چشم
black book
کتاب سیاه
black brittleness
شکستگی سیاه
black brittleness
ترک سیاه
black cap
کلاه سیاه
black diamond
الماس سیاه
spade
خال دل سیاه
spades
خال دل سیاه
black short
شکستگی سیاه
black letter
حرف سیاه
black level
تراز سیاه
black light
نور سیاه
crowberry
سنگروی سیاه
dungeons
سیاه چال
black load
سرب سیاه
black powder
باروت سیاه
Congo
یکجورچای سیاه
black propaganda
تبلیغات سیاه
d.'s cow
سوسک سیاه
smudging
سیاه شدن
dark coloured
سیاه رنگ
dunggeon
سیاه چال
colly
سیاه کردن
doit
پول سیاه
black liqour
شربت سیاه
black list
لیست سیاه
smudges
سیاه شدن
black list
فهرست سیاه
darky
سیاه زنگی
denigration
سیاه ساختن
blacker
سیاه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com