English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
champignon نوعی قارچ خوراکی
Search result with all words
cantarellus نوعی قارچ کوهی خوراکی
Other Matches
truffles قارچ خوراکی دنبلان
morelle قارچ مورکلای خوراکی
morel قارچ مورکلای خوراکی
truffle قارچ خوراکی دنبلان
meadow mushroom قارچ خوراکی معمولی
cero نوعی ماهی خوراکی
periwig نوعی صدف خوراکی
greenling نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
geoduck نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
fungicides قارچ کس
mushrooming قارچ
fungicide قارچ کش
fuzz ball قارچ
fungicide قارچ کس
fungicides قارچ کش
mushrooms قارچ
fungicid قارچ کش
mushroom قارچ
fungus قارچ
mushroomed قارچ
fungi قارچ
chow خوراکی
comestible خوراکی
meal خوراکی
edible خوراکی
chows خوراکی
meals خوراکی
viands خوراکی
eating خوراکی
cates خوراکی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
toadstools قارچ سمی
fungicidal کشنده قارچ
fairy ring حلقه قارچ
fungiform قارچ مانند
fungus قارچ سماروغ
fungivorous قارچ خور
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
toadstool قارچ سمی
tuber قارچ دنبلان
fairy ring قارچ حلقوی
spore تخم قارچ
mucor قارچ کپک
mycophagy قارچ خواری
mycology قارچ شناسی
mycetozoan قارچ لجنی
mycetophagous قارچ خوار
fungoid قارچ مانند
truffle قارچ دنبلان
truffles قارچ دنبلان
clouds قارچ اتمی
clouding قارچ اتمی
cloud قارچ اتمی
tubers قارچ دنبلان
strawberries چلیک خوراکی
green meat گیاه خوراکی
strawberry چلیک خوراکی
trophic level تراز خوراکی
oyster صدف خوراکی
oysters صدف خوراکی
articles of food موادغذایی یا خوراکی
green vegetable سبزی خوراکی
mussles صدف خوراکی
fungiform بشکل قارچ وسماروغ
mushrooms on toast نان تست با قارچ
mold قارچ انگلی گیاهان
marasmus قارچ کوچک سفیدهاگ
mycelium رشته رشدکننده قارچ
mycetozoan وابسته به قارچ لجنی
mycologist ویژه گر قارچ شناسی
mushroom anchor لنگر قارچ مانند
penicillium قارچ کپکی سبز
ketchup or catchup سوس قارچ یا سماروغ
chanterelle قارچ زرد خوردنی
salmonberry تمشک سرخ خوراکی
potherb سبزیهای معطر خوراکی
sego پیاز خوراکی زنبق
pinyon تخم خوراکی کاج
pinon تخم خوراکی کاج
larder گنجه خوراک خوراکی
roughage مواد خوراکی زبر
larders گنجه خوراک خوراکی
turbot ماهی پهن خوراکی
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
base surge ابر پایه قارچ اتمی
verticillium قارچ ناقص افت گیاهی
lower fungus قارچ بدون کلاهک هاگ
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
porgy ماهی خوراکی دندان دار
porgee ماهی خوراکی دندان دار
winkle جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles جابجا کردن حلزون خوراکی
shell bean لوبیایی که مغز ان خوراکی است
gemma نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
root crop محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crops محصولات دارای ریشههای خوراکی
sockeye ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
short order خوراکی که زود مهیا میشود
spat : حلزون خوراکی خیلی کوچک
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
hymeneal وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
giblet احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
snapping turtle لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
terrapins لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
burnt offerings حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
To decay . To go bad . فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
burnt offering حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
terrapin لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
schizomycete ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
mycelium توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
shad شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
white crappie ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
hymeneal سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
teleutospore هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
green turtle لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
littleneck clam نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
timbale خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
clam حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
To go bad . To rot . To spoilt . خراب شدن ( فاسد شدن مواد خوراکی )
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
generic نوعی
typical نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
a kind [of] نوعی [از]
some kind [of] یک نوعی [از]
crap نوعی قمار
catatonia نوعی جنون
cane brake نوعی ازعلف
camphor oil نوعی روغن
manta نوعی ردا
calvados نوعی عرق
crapped نوعی قمار
crapping نوعی قمار
bulldogs نوعی سگ بزرگ
bulldog نوعی سگ بزرگ
lithomarge نوعی کائولین
gannister نوعی کوارتزپست
ganister نوعی کوارتزپست
gabbro نوعی سنگ
lustring نوعی پروانه
lutestring نوعی پروانه
malvasia نوعی انگور
calash نوعی درشکه
acaleph نوعی صدف
albacore نوعی زیردریایی
bandore نوعی سه تار
marc نوعی عرق
bandora نوعی سه تار
marquise نوعی گلابی
mastic نوعی درزبند
another guess نوعی دیگر
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
airedale نوعی سگ خرمایی
aerocommander نوعی هواپیما
bowknot نوعی گره
bodkin نوعی جوالدوز
blood knot نوعی گره
tip نوعی اسکی
blocking capacitor نوعی خازن
blintze نوعی شیرینی
blintz نوعی شیرینی
mapes نوعی پرش با یک پا
fireweed نوعی کاهو
garden heiliotrope نوعی سمنه
greyhound نوعی تازی
cotype نوعی فرعی
cornett نوعی شیپور
copal نوعی رزین
tipping نوعی اسکی
cole نوعی کلم
clove hitch نوعی گره
goggle eye نوعی ماهی
goldeneye نوعی مرغابی
bills نوعی شمشیرپهن
bill نوعی شمشیرپهن
crowfoot نوعی شمعدانی
charade نوعی بازی
charade نوعی معما
harvestman نوعی عنکبوت
greyhounds نوعی تازی
dog rose نوعی از گل نسرین
dalmatian نوعی سگ بزرگ
cutlas نوعی قمه
gazehound نوعی سگ شکاری
cowry نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
cowrie نوعی کس گربه
feist نوعی سگ کوچک
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
fox terrier نوعی سگ اهلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com