Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
williamson turn
نوعی مانور دریایی
Other Matches
sea room
شعاع مانور دریایی
wishbone t
نوعی طرح مانور
wishbone
نوعی طرح مانور
bump and run
نوعی مانور دفاعی
bump and go
نوعی مانور دفاعی
wishbones
نوعی طرح مانور
flying wedge
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
feints
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
loggerhead
نوعی اردک دریایی
aeolus
نوعی راکت صوتی دریایی
aerobee
نوعی راکت تجسسی دریایی
gulfweed
نوعی جلبک یا علف دریایی
coarse mine
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
sky hawk
نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
talos
نوعی موشک دریایی زمین به هوا
tiger
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tigers
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
vigilantes
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
tartar
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
vigilante
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
tartars
نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
maneuver
مانور
ease of movement
مانور
shunting
مانور
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
combat exercise
مانور جنگی
exercised
مانور نظامی
plan of maneuver
طرح مانور
ship handling
مانور با کشتی
scheme of maneuver
طرح مانور
handle
مانور کردن
joint exercise
مانور مشترک
mass of maneuver
حجم مانور
handles
مانور کردن
exercise
مانور نظامی
maneuver and fire
اتش و مانور
umpire
داور مانور
umpired
داور مانور
umpires
داور مانور
maneuvering board
لوحه مانور
umpiring
داور مانور
exercise term
عنوان مانور
exercise commander
فرمانده مانور
fire and maneuver
اتش و مانور
exercises
مانور نظامی
free maneuver
مانور ازاد
maneuverability
قابلیت مانور
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
gate operating platform
سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck
سکوی مانور دریچه ها
tight t
طرح اصلی مانور تی
manoeuvres
طرح کردن مانور
manoeuvre
طرح کردن مانور
manoeuvred
طرح کردن مانور
maneuvring
طرح کردن مانور
quartermaster's notebook
دفتر مانور ناو
out maneuver
تفوق جستن در مانور
exercise code word
رمز عملیات مانور
maneuvred
طرح کردن مانور
manoeuvring
طرح کردن مانور
map maneuver
مانور روی نقشه
controlled exercise
مانور کنترل شده
maneuvres
طرح کردن مانور
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
manoeuvring
مشق کردن مانور دادن
ease of movement
سهولت حرکت راحتی مانور
maneuver
حرکت جنگی مانور کردن
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
manoeuvres
مشق کردن مانور دادن
manoeuvred
مشق کردن مانور دادن
maneuvred
مشق کردن مانور دادن
maneuvres
مشق کردن مانور دادن
ground game
روش استفاده از مانور دویدن
maneuvering board
تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvring
مشق کردن مانور دادن
out maneuver
برتری مانور پیدا کردن
manoeuvre
مشق کردن مانور دادن
clamp anf rake
مانور برای کنترل گوی درمواجه
wingover
مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
deropement
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
drifted
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifts
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
garryowen
مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drift
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
island pullout
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
naked reverse
حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
exercise program
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
thalaesic
دریایی
thalassic
دریایی
saltiest
دریایی
sea pier
سد دریایی
seas
دریایی
sea
دریایی
sea born
دریایی
shark
سگ دریایی
sharks
سگ دریایی
benthic
ته دریایی
saltier
دریایی
naval
دریایی
marines
دریایی
salty
دریایی
maritime
دریایی
nautical
دریایی
dogfish
سگ دریایی
pelagian
دریایی
marine
دریایی
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
classification yard
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
cruised
سفر دریایی
blockage
ممانعت دریایی
nautical terms
اصطلاحات دریایی
rock sucker
مارماهی دریایی
naval base
پایگاه دریایی
sea bass
گرگ دریایی
porpoise
گراز دریایی
rover
دزد دریایی
sea anemone
شقایق دریایی
porpoises
گراز دریایی
blockages
محاصره دریایی
sea dog
خوک دریایی
sea cucumber
راب دریایی
nautical almanac
زیج دریایی
blockage
محاصره دریایی
medusa
ستاره دریایی
sea cow
گاو دریایی
cruises
سفر دریایی
cruising
سفر دریایی
nautical chart
نقشه دریایی
nautical slide rule
خط کش محاسبه دریایی
nautical twilight
شفق دریایی
naval activity
یکان دریایی
naval attache
وابسته دریایی
cruise
سفر دریایی
blockages
ممانعت دریایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com