English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
Other Matches
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
wishbone نوعی طرح مانور
wishbone t نوعی طرح مانور
williamson turn نوعی مانور دریایی
wishbones نوعی طرح مانور
mixer نوعی خط دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
feint نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feints نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting نوعی درو در خرک مانور انفعالی
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
maneuver مانور
shunting مانور
ease of movement مانور
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
handle مانور کردن
fire and maneuver اتش و مانور
maneuvering board لوحه مانور
handles مانور کردن
combat exercise مانور جنگی
free maneuver مانور ازاد
plan of maneuver طرح مانور
exercises مانور نظامی
exercised مانور نظامی
exercise مانور نظامی
scheme of maneuver طرح مانور
maneuver and fire اتش و مانور
maneuverability قابلیت مانور
joint exercise مانور مشترک
umpires داور مانور
umpired داور مانور
umpire داور مانور
ship handling مانور با کشتی
mass of maneuver حجم مانور
exercise commander فرمانده مانور
umpiring داور مانور
exercise term عنوان مانور
backfield خط دفاعی
defensive line خط دفاعی
vindicative دفاعی
defensive دفاعی
apologetic دفاعی
exercise code word رمز عملیات مانور
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
out maneuver تفوق جستن در مانور
controlled exercise مانور کنترل شده
tight t طرح اصلی مانور تی
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
sea room شعاع مانور دریایی
map maneuver مانور روی نقشه
manoeuvres طرح کردن مانور
manoeuvring طرح کردن مانور
manoeuvred طرح کردن مانور
quartermaster's notebook دفتر مانور ناو
manoeuvre طرح کردن مانور
maneuvred طرح کردن مانور
maneuvring طرح کردن مانور
maneuvres طرح کردن مانور
defensive fire اتش دفاعی
defensive war جنگ دفاعی
agger پشته ی دفاعی
defense position موضع دفاعی
five man line خط دفاعی 5 نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
rejoinder پاسخ دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
defense information اطلاعات دفاعی
defensive league اتحاد دفاعی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی
defensive league اتحادیه دفاعی
backcourt نیمه دفاعی
defence mechanism مکانیزم دفاعی
zones منطقه دفاعی
stack the defence ارایش دفاعی
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
defensively حالت دفاعی
blue line خط دفاعی هاکی
cover بازی دفاعی
coverings بازی دفاعی
covers بازی دفاعی
preventive war نبرد دفاعی
zone منطقه دفاعی
manoeuvre مشق کردن مانور دادن
ground game روش استفاده از مانور دویدن
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
maneuvring مشق کردن مانور دادن
maneuvres مشق کردن مانور دادن
maneuvred مشق کردن مانور دادن
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuver حرکت جنگی مانور کردن
manoeuvred مشق کردن مانور دادن
out maneuver برتری مانور پیدا کردن
manoeuvres مشق کردن مانور دادن
manoeuvring مشق کردن مانور دادن
ease of movement سهولت حرکت راحتی مانور
press تاکتیک دفاعی فشرده
defensiveness حالت دفاعی داشتن
protective cover جان پناه دفاعی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
presses تاکتیک دفاعی فشرده
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
decompensation فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
Cashel [استحکامات دفاعی ایرلندی]
guards حالت دفاعی شمشیرباز
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
defensive player شطرنج باز دفاعی
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
switch position موضع دفاعی بینابین
switch position موضع رابط دفاعی
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
apologists نویسندهء رسالهء دفاعی
back judge داور در محوطه دفاعی
apologist نویسندهء رسالهء دفاعی
guard حالت دفاعی شمشیرباز
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
rejoining پاسخ دفاعی دادن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoin پاسخ دفاعی دادن
rejoined پاسخ دفاعی دادن
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoins پاسخ دفاعی دادن
pale حصار دفاعی دفاع
palest حصار دفاعی دفاع
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
paler حصار دفاعی دفاع
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
drifts مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifted مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
wingover مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
garryowen مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
deropement مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parries حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parry حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
parried حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
progressive مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
chevaux de fries [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declaring پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
plea in abatement دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
island pullout مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
ship handling مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
naked reverse حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
generic نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
typical نوعی
a kind [of] نوعی [از]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com