English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
flounder نوعی ماهی پهن لغزش
floundered نوعی ماهی پهن لغزش
floundering نوعی ماهی پهن لغزش
flounders نوعی ماهی پهن لغزش
Other Matches
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
grayfish نوعی ماهی روغن سگ ماهی
eulachon نوعی ماهی
cod نوعی ماهی
goggle eye نوعی ماهی
panfish نوعی ماهی خاردار
hammerhead نوعی ماهی کوسه
cero نوعی ماهی خوراکی
flying gurnard نوعی ماهی بالدار
bass نوعی ماهی خارداردریایی
basses نوعی ماهی خارداردریایی
guitarfish نوعی ماهی پهن
lunker نوعی ماهی درشت
angelfish نوعی کوسه ماهی
halibuts نوعی ماهی پهن بزرگ
goldeneye نوعی ماهی مینای زرد
halibut نوعی ماهی پهن بزرگ
skipjack نوعی ماهی زیستگردر سطح اب
gannet نوعی مرغ ماهی خوار
greenling نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
stingray نوعی ماهی پهن برقی
gimp نوعی ریسمان ماهی گیری
gray trout نوعی ماهی قزل الا
grouper نوعی ماهی دریاهای گرمسیر
gurnard نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
dapping نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
fished ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fishes ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
sea calf گوساله ماهی سگ ماهی
fauxpas لغزش
slither لغزش
slithers لغزش
slippage لغزش
error لغزش
errors لغزش
peccadillo لغزش
slithering لغزش
sliding لغزش
peccadilloes لغزش
peccadillos لغزش
line of sliding خط لغزش
slipping لغزش
gaffes لغزش
gaffe لغزش
yori ashi لغزش پا
slithered لغزش
surefooted بی لغزش
lapsing لغزش
lapses لغزش
lapse لغزش
lap sus لغزش
lapsus لغزش
sure footed بی لغزش
sure-footed بی لغزش
fingerfehler لغزش
faux pas لغزش
trips لغزش
petty offence لغزش
tripped لغزش
peccabillo لغزش
trip لغزش
slip لغزش
slipped لغزش
offence لغزش
slips لغزش
offense,etc لغزش
slides لغزش
anti skid ضد لغزش
slide لغزش
offenses لغزش
slip band نوار لغزش
anti skid protection حفافت از لغزش
glide plane سطح لغزش
baulks مایهء لغزش
baulking مایهء لغزش
baulked مایهء لغزش
balks مایهء لغزش
balking مایهء لغزش
inerrable لغزش ناپذیری
slip plane سطح لغزش
Freudian slip لغزش فرویدی
Freudian slips لغزش فرویدی
slip of the tongue لغزش زبان
balked مایهء لغزش
anti skid system سیستم ضد لغزش
to oversee oneself لغزش خوردن
guide way مسیر لغزش
stumbling block سنگ لغزش
stumbling block موجب لغزش
paralogism لغزش منطقی
inerrability لغزش ناپذیری
anti slip plate ورقه ضد لغزش
stumbling blocks سنگ لغزش
stumbling blocks موجب لغزش
infallibly لغزش ناپذیری
non skid quality خاصیت ضد لغزش
back slide لغزش به عقب
unerring غیرقابل لغزش
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
anti-slip foot پایه ضد لغزش
to make a slip لغزش خوردن
mistook لغزش خوردن
balk مایهء لغزش
trip سفر لغزش
lapsus linguac لغزش درسخن
lapsus linguac لغزش زبان
metachronism لغزش تاریخی
earth fall لغزش خاک
court of petty offences دادگاه لغزش
lapsus memoriac اشتباه یا لغزش
lapsus memoriae لغزش حافظه
tripped سفر لغزش
land alide لغزش زمین
lapsus calami لغزش قلمی
free from slip خالی از لغزش
infallible لغزش ناپذیر
free from slip بدون لغزش
trips سفر لغزش
fabllibility لغزش پذیری
lapsus linguae لغزش زبانی
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
police magistrate رئیس دادگاه لغزش
falters تزلزل یا لغزش پیداکردن
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
faltered تزلزل یا لغزش پیداکردن
falter تزلزل یا لغزش پیداکردن
schuss لغزش بطورمستقیم وسریع
inerrably بطور لغزش ناپذیر
slip proof مقام در برابر لغزش
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
slip regulator تنظیم کننده لغزش
bobble اشتباه کاری لغزش
bobbles اشتباه کاری لغزش
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
power slide لغزش به کنار در پیچ مسیر
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
slippage میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
surging تکان خوردن لغزش پیدا کردن
to p upon any one's blunder لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
turn and slip زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
teleost ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
forward slip جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
fish ماهی
sturgeon سگ ماهی
haberdine ماهی
piscium ماهی
pisces ماهی
tuna ماهی تن
tuna fish ماهی تن
mermaids زن ماهی
dogfish سگ ماهی
tartar sauce سس ماهی
gar سگ ماهی
fishes ماهی
lunar ماهی
per mensem ماهی
fumade ماهی
fished ماهی
mermaid زن ماهی
caudal fin دم ماهی
ichthyography شرح ماهی
ichthyoid ماهی وار
ichthyoid شبیه ماهی
cambers گرده ماهی
spawned تخم ماهی
laker ماهی دریاچه
spawn تخم ماهی
isinglass سریشم ماهی
man eating shark کوسه ماهی
man eating shark ماهی کوسه
camber گرده ماهی
sea ox شیر ماهی
milt تخم ماهی نر
sea ox گراز ماهی
poison berry مرگ ماهی
lampereel یکجور ماهی
ichthyophagy ماهی خوری
spawning تخم ماهی
ichthyology ماهی شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com