English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
Other Matches
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
loggerhead نوعی افت پنبه
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
thermate نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
streamed نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streams نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
admix مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
carder پنبه زن
cottons پنبه
cotton پنبه
collodion پنبه
cotton yarn نخ پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
cotton seed تخم پنبه
cork چوب پنبه
cotton wool لایی پنبه
pod قوزه پنبه
pods قوزه پنبه
cotton wool پنبه لایی
bullying پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
corks چوب پنبه
bullied پهلوان پنبه
miuntain flax سنگ پنبه
cotton plant درخت پنبه
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
stopper چوب پنبه
stoppers چوب پنبه
feeding cloth پنبه رسان
floers of zinc پنبه روی
oxide zine پنبه روی
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
paper tigers پهلوان پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
cotton seed پنبه دانه
guncotton باروت پنبه
nitro cotton باروت پنبه
cotton plant بوته پنبه
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton waste ضایعات پنبه
cottonseed تخم پنبه
cottonseed پنبه دانه
asbestos پنبه نسوز
asbestos پنبه کوهی
floats چوب پنبه
floss پنبه ابریشمی
boll [cotton gin] غوزه پنبه
bobber چوب پنبه
abiston پنبه کوهی
card پنبه زنی
pyrocellulose پنبه باروتی
cards پنبه زنی
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
float چوب پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
floated چوب پنبه
asbeston پنبه نسوز
lint ضایعات پنبه
Egyptian cotton پنبه مصری
asbestus سنگ پنبه
bravado پهلوان پنبه
pyrocotton پنبه باروتی
asbestus پنبه نسوز
asbestus پنبه کوهی
abiston پنبه نسوز
phellem چوب پنبه
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
cotton cake کنجاره پنبه دانه
gin پنبه را پاک کردن
gins پنبه را پاک کردن
cottonseed oil روغن پنبه دانه
mallow پنیرک پنبه ایرانی
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestine مانند پنبه نسوز
basic crops پنبه تنباکو و برنج
pourpoint لحاف پنبه دار
corked چوب پنبه دار
cork oak درخت چوب پنبه کش
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
mountain cork یکجور پنبه کوهی
ginning پنبه پاک کنی
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
kapok چوب پنبه سبک
bung چوب پنبه بشکه
bunged چوب پنبه بشکه
maco پنبه درجه یک مصری
bungs چوب پنبه بشکه
comber ماشین پنبه زنی
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
batting پنبه حلاجی شده
bunging چوب پنبه بشکه
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
stopper باچوب پنبه بستن
stoppers باچوب پنبه بستن
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
gin ماشین پنبه پاک کنی
quilting پنبه دار پارچه لحافی
subereous از چوب پنبه گرفته شده
gins ماشین پنبه پاک کنی
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
phellogen لایه چوب پنبه ساز
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
blend مخلوط
anti freeze mixture مخلوط ضد یخ
blent مخلوط شد
compost مخلوط
confused مخلوط
mixers مخلوط کن
mixer مخلوط کن
hash مخلوط
blends مخلوط
blenders مخلوط کن
blender مخلوط کن
admixtion مخلوط
admixture مخلوط
mixtures مخلوط
mixture مخلوط
blending مخلوط
mixed مخلوط
composite مخلوط
macedoine مخلوط
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
mix مخلوط ترکیبی
mixes امیزه مخلوط
admix مخلوط کردن
interlard مخلوط کردن
intermeddle مخلوط کردن
duplex pressure proportioner مخلوط کن دو فشاری
mixes مخلوط ترکیبی
blend مخلوط امیختگی
laudanum مخلوط افیون
melange مخلوط امیختگی
mixers مخلوط کننده
immiscible مخلوط نشدنی
melt مخلوط کردن
solid solution کریستال مخلوط
crab cocktail مخلوط خرچنگ
melts مخلوط کردن
intercarrier beat زنه مخلوط
mixer مخلوط کننده
mell مخلوط کردن
intercarrier buzz وزوز مخلوط
blend مخلوط کردن
meddle مخلوط کردن
mixing مخلوط کردن
cryogen مخلوط سرمازا
mingling مخلوط کردن
intermingle با هم مخلوط کردن
intermingled با هم مخلوط کردن
intermingles با هم مخلوط کردن
lean mixture مخلوط رقیق
intermingling با هم مخلوط کردن
mingles مخلوط کردن
mingled مخلوط کردن
meddled مخلوط کردن
puddles مخلوط کردن
powder mixer گرد مخلوط کن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com