Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pica |
نوعی نوشتن در چاپگر که ده حرف در اینچ چاپ میکند |
|
|
Other Matches |
|
wire matrix printer |
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی |
photodigital memory |
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار |
plotter |
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند |
plotters |
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند |
carriages |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
carriage |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
barrel printer |
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند |
page |
تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند |
feeds |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
paged |
تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند |
pages |
تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند |
feed |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
end of page halt |
ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند |
hood |
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند |
hoods |
پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند |
aligner |
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند |
LCD |
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند |
controller |
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند |
friction feed |
مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند |
printed |
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند |
print |
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند |
controllers |
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند |
prints |
فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند |
white |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
coronas |
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن |
corona |
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن |
form |
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند |
whiter |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
formed |
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند |
forms |
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند |
laserwriter |
چاپگر لیزری سافت Apple که از زبان شرح صفحه PostScript استفاده میکند |
feed |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
whitest |
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند. |
feeds |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
mini- |
اینچ و معمولا به اینچ |
formatter |
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند |
print |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
printed |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
vertical |
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند |
prints |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
laserjet |
چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند |
hp laserjet |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
Hewlett Packard LaserJet |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
Hewlett Packard |
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند |
clean |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
cleanest |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
cleaned |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
cleans |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
thermal |
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند |
thimble printer |
چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است |
raster |
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند |
pages |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
page |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
paged |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
seek |
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند |
drives |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
seeking |
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند |
seeks |
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند |
drive |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
teletypewriter |
صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند |
multipass overlap |
سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی |
insert key |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
ins key |
کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
inserts |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
insert |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
inserting |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
bald eagles |
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند |
bald eagle |
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند |
java sparrow |
نوعی مرغ جولا که در جاوه زیست میکند |
printnow letter.doc |
DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند |
personal |
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند |
spark printer |
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند |
programmers |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
programmer |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
programs |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
program |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
hurdy gurdy |
نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند |
dye sublimation printer |
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند |
graphical user interface |
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند |
compression |
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند |
stationed |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
station |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
stations |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
bowler |
نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند |
toss bombing |
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند |
bowlers |
نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند |
minuteman |
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند |
xerographic printer |
چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار |
sounded |
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند |
sounds |
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند |
soundest |
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند |
sound |
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند |
tandem roller |
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند |
server |
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
pokes |
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه |
poke |
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه |
poked |
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه |
poking |
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه |
print |
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد |
prints |
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد |
printed |
بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد |
fuzzy logic |
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند |
fuzzy theory |
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند |
floppy disks |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppy |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppies |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppy discs |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
floppy disk |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
print |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
prints |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
printed |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
RISC |
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
machine address |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
scrawling |
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن |
scrawl |
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن |
scrawled |
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن |
scrawls |
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن |
regulus |
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند |
printhead |
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است |
write protect |
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن |
tractor feed |
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود |
mail server |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
download |
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
feeds |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
feed |
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود |
letter quality printer |
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی |
Windows GDI |
مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد |
activities |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
activity |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
inch by inch |
اینچ اینچ |
inch |
اینچ |
by inches |
اینچ اینچ |
inching |
اینچ |
inches |
اینچ |
inched |
اینچ |
mini- |
اینچ |
point size |
اینچ |
pollex |
یک اینچ |
air cooled oil cooler |
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند |
encipher |
برمز نوشتن رمز نوشتن |
typefaces |
نقط ه در اینچ |
microfloppy |
اینچ دیسک |
typeface |
نقط ه در اینچ |
dots per inch |
نقطه در هر اینچ |
in. |
مخفف اینچ |
trackes per inch |
شیار در اینچ |
square inch |
اینچ مربع |
character per inch |
دخشه در اینچ |
inches per second |
اینچ بر ثانیه |
dpi |
نقطه در هر اینچ |
uncia |
یک دوازدهم یک اینچ یک اونس |
RPI [row per inch] |
رجشمار نسبت به اینچ |
tpi |
تعداد شیار در هر اینچ |
ounce per inch square |
اونس اینچ مربع |
pound per square inch |
پوند بر اینچ مربع |
bpi |
تعداد بایت در هر اینچ |
electrosensitive printer |
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی |
printed |
معمولا با معیار نقط ه در اینچ |
cpi |
Inch Per Character دخشه در اینچ |
print |
معمولا با معیار نقط ه در اینچ |
prints |
معمولا با معیار نقط ه در اینچ |
pitch |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
bytes per inch |
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ |
pitches |
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند |
cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
fire bee |
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی |
to a. letter |
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان |
character pitch |
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن |
cubit |
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ |
I measure 30 inches round the waist . |
اندازه دوز کمرم 30 اینچ است |
social contract |
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
micronlitre |
یک لیتر گاز درفشار یک میلیونیم اینچ جیوه |
turret guns |
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است |
DVD |
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد |
elite type |
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد |
cpi |
تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد |
kpsi |
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع] |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
bittersweet |
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ |
tracked |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
bpi |
تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است |
tracks |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
track |
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ |
enhances |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhanced |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhancing |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
enhance |
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ |
penned |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
pen |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
penning |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
pens |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
repeater |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
asses' ears |
نوعی گوشه [نوعی شاخه] |
erasable |
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود |
he dose not know how to write |
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد |