English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
tiger نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tigers نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
Search result with all words
vigilante نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilantes نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
Other Matches
super sabre نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
voodoo نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
sky hawk نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
demons هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
demon هواپیمای یک موتوره سوپرسونیک جنگنده
intruders هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
superfortress نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
globe master نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
crusader نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
stratojet نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
starlifter نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
jet star نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
stratotanker نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
thunder chief نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
providers نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
provider نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
trimotor هواپیمای سه موتوره
delta dart هواپیمای یک موتوره دلتادارت
delta dagger هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
fury نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
seaplanes هواپیمای دریایی
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
triphibian هواپیمای دریایی
seaplane هواپیمای دریایی
triphibious هواپیمای دریایی
hydroplanes هواپیمای دریایی
hydroplaned هواپیمای دریایی
hydroplane هواپیمای دریایی
hydroplaning هواپیمای دریایی
hull بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls بدنه یک هواپیمای دریایی
cargo master نوعی هواپیمای باری
neptune نوعی هواپیمای جت دوموتوره ضدزیردریایی
autogiro نوعی هواپیمای بدون بال
scorpions تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
reserve buoyancy جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
stratofortress نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
orion نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
williamson turn نوعی مانور دریایی
loggerhead نوعی اردک دریایی
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
coarse mine نوعی مین دریایی با حساسیت کم
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
aerobee نوعی راکت تجسسی دریایی
gulfweed نوعی جلبک یا علف دریایی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
talos نوعی موشک دریایی زمین به هوا
feet wet من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
tartars نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
towing به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
torpex نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
bogeys تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flying crane هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
jet airplane هواپیمای جت
c a هواپیمای سی 5 ا
tailless aircraft هواپیمای بی دم
floatplane هواپیمای اب
attack plane هواپیمای تک
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
interceptor هواپیمای رهگیر
starfighter هواپیمای جت استارفایتر
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
administrative flight هواپیمای اداری
assault aircraft هواپیمای هجومی
drones هواپیمای بی خلبان
light aircraft هواپیمای سبک
droning هواپیمای بی خلبان
interceptors هواپیمای رهگیر
monoplane هواپیمای یک باله
active aircraft هواپیمای فعال
droned هواپیمای بی خلبان
drone هواپیمای بی خلبان
Airbus هواپیمای ارباس
aerodyne هواپیمای موتوری
aircraft defective هواپیمای معیوب
air ambulance هواپیمای امبولانس
glider هواپیمای بی موتور
fighter هواپیمای جنگنده
fighters هواپیمای جنگنده
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
sweep fighter هواپیمای اسکورت
tactical aircraft هواپیمای جنگی
Airbuses هواپیمای ارباس
gliders هواپیمای بی موتور
triplane هواپیمای سه باله
albatrose هواپیمای الباتروس
beep هواپیمای بی خلبان
biplane هواپیمای دوباله
quadruplane هواپیمای چهارباله
beeped هواپیمای بی خلبان
flying boat هواپیمای ابی
cargo transport هواپیمای ترابری
beeping هواپیمای بی خلبان
battle plane هواپیمای جنگی
cargo master هواپیمای کارگوماستر
beeps هواپیمای بی خلبان
airliners هواپیمای مسافربری
airliner هواپیمای مسافربری
airliner هواپیمای مسافربری
bombers هواپیمای بمباران
biplanes هواپیمای دو باله
sortie یک هواپیمای تک کننده
biplanes هواپیمای دوباله
sorties یک هواپیمای تک کننده
biplane هواپیمای دو باله
bomber هواپیمای بمباران
reconnaissance flight هواپیمای اکتشافی
Canberra هواپیمای تاکتیکی ب- 75
sailplane هواپیمای بی موتور
warplane هواپیمای جنگی
large aircraft هواپیمای بزرگ
passenger plane هواپیمای مسافربری
phantoms هواپیمای فانتوم
phantom هواپیمای فانتوم
amphibian هواپیمای اب و خاکی
small sircraft هواپیمای کوچک
battleplane هواپیمای جنگی
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
chicks هواپیمای خودی
shadows هواپیمای یدک کش
jetliner هواپیمای مسافربری
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
shadowing هواپیمای یدک کش
shadowed هواپیمای یدک کش
shadow هواپیمای یدک کش
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
sailplaning راندن هواپیمای بی موتور
sailplaner خلبان هواپیمای بی موتور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com