Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
alclad
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
Other Matches
alodine
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
aluminum alloy
الیاژ الومینیوم
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
aluminum
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
foliate
ورقه شده ورقه ورقه شدن
marmolite
یک جور سنگ سماق ورقه ورقه که رنگ ان کمی سبزاست
flakiness
خاصیت چیزی که ورقه ورقه است
laminate
ورقه ورقه ورقه ورقه کردن
layer
مطبق کردن ورقه ورقه
to shell off
ورقه ورقه شدن ورامدن
interlaminate
ورقه ورقه بین هم گذاردن
layers
مطبق کردن ورقه ورقه
sheet
ورقه ورقه کردن ورقه
sheets
ورقه ورقه کردن ورقه
flaky
ورقه ورقه ورقه شونده
lamination
ورقه ورقه شدن
exfoliaion
ورقه ورقه شدن
exfoliate
ورقه ورقه شدن
sheet
متورق ورقه ورقه
laminate
ورقه ورقه شدن
spall
ورقه ورقه کردن
sheets
متورق ورقه ورقه
cleavage
ورقه ورقه شدگی
cleavages
ورقه ورقه شدگی
delaminate
ورقه ورقه شدن
aluminium
الومینیوم
alaminum
الومینیوم
aluminium foil
کاغذ الومینیوم
aluminous
محتوی الومینیوم
aluminous
مربوط به الومینیوم
aluminum coat
روکش الومینیوم
aluminum oxide
اکسید الومینیوم
aluminous
الومینیوم دار
alumina
اکسید الومینیوم
aluminiferous
الومینیوم دار
bauxite
هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
sapphires
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
artificial aging
افزایش استحکام الومینیوم
sapphire
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
alumina
گل پاک یا اکسید الومینیوم
anodization
پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
aluminize
روکش ساختن از الومینیوم
copper alloy
الیاژ مس
alloys
الیاژ
alloy
الیاژ
copper foil
ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
kyanite
سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
aluminize
روکش بااب الومینیوم دادن
alum
سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
turquoise
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
aluminum coating by spraying amalgamate
روکش الومینیوم کردن امیختن
turquois
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoises
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
alloy steel
الیاژ فولاد
brass
برنج الیاژ
light alloy
الیاژ سبک
heavy alloy
الیاژ سنگین
metal alloy
الیاژ فلز
gun metal
الیاژ مس و قلع
alloys
الیاژ همبسته
alloying element
عنصر الیاژ
free cutting alloy
الیاژ اتومات
magnetic alloy
الیاژ مغناطیسی
alloy
الیاژ همبسته
lead base alloy
الیاژ سرب
alloy treated steel
فولاد کم الیاژ
unalloyed
الیاژ نشده
binary alloy
الیاژ دوتایی
nickel alloy
الیاژ نیکل
bronzes
الیاژ مس و قلع
steel aloy
الیاژ فولاد
superalloy
فوق الیاژ
unalloyed
بدون الیاژ
iron alloy
الیاژ اهن
ternary alloy
الیاژ سه تایی
hypereutectoid alloy
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
bronze
الیاژ مس و قلع
stainless alloy
الیاژ ضد زنگ
ferro alloy
الیاژ فرو
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
alloying constituent
ترکیب کننده الیاژ
pearlite
الیاژ اهن وکربن
platinum iridium alloy
الیاژ پلاتین- ایریدیم
alloys
الیاژ فلز مرکب
wrought alloy
الیاژ غیر ریختنی
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
alloy
الیاژ فلز مرکب
ferroalloy
الیاژ اهن دار
euclase
بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
building up alloy
الیاژ مخصوص روکش کاری
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
die casting alloy
الیاژ ریخته گری حدیدهای
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
beryl
سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
bandolite
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
anodize
روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
alumetize
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
aluminum pigmented dope
لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
harmotome
سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
cleavable
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
forms
ورقه
tickets
ورقه
papers
ورقه
leaflets
ورقه
streaks
ورقه
writ
ورقه
writs
ورقه
encrustment
ورقه
flasks
ورقه
carte
ورقه
paper support
ورقه
plates
ورقه
papering
ورقه
form
ورقه
ticket
ورقه
streaked
ورقه
plate
ورقه
leafleted
ورقه
flask
ورقه
leafleting
ورقه
flake
ورقه
flaked
ورقه
streaking
ورقه
gold foil
ورقه زر
formed
ورقه
streak
ورقه
paper
ورقه
papered
ورقه
leaflet
ورقه
flaking
ورقه
layers
ورقه
boarding
ورقه
lamina
ورقه
lamellate
ورقه ورقه
lamin
ورقه
layer
ورقه
sheets
ورقه
sheet
ورقه
laminose
ورقه ورقه
sheetlike
ورقه مانند
tendering form
ورقه پیشنهاد
isinglass
ورقه میکا
chips
ورقه شدن
scorecards
ورقه امتیازها
chip
ورقه شدن
formed
برگه ورقه
anti slip plate
ورقه ضد لغزش
executive writ
ورقه اجرائیه
scorecard
ورقه امتیازها
sheet lead
ورقه سرب
balloted
ورقه رای
form alignment
هم ترازی ورقه
carte
ورقه اسم
foliated
ورقه شده
leaf
لنگه ورقه
plates
ورقه تنکه
form
برگه ورقه
continuous form
ورقه پیوسته
microform
ریز ورقه
endless form
ورقه بی انتها
end of form
انتهای ورقه
scoresheet
ورقه امتیازها
overleaf
در پشت ورقه
ballots
ورقه رای
ballot
ورقه رای
form feed
خورش ورقه
depositions
ورقه استشهاد
slate
ورقه سنگ
slated
ورقه سنگ
lettre de cachet
ورقه جلب
letter of credit
ورقه اعتبار
slab
ورقه باریکه
slabs
ورقه باریکه
corrugated sheet
ورقه موجدار
blankest
ورقه سفید
forms
برگه ورقه
to fire off a postcard
ورقه پستی
plates
ورقه اهن
provine
موسس ورقه
sheets
ورقه کردن
plate
ورقه اهن
plate
ورقه تنکه
panels
ورقه درپوش
panel
ورقه درپوش
blankest
ورقه پوچ
blank
ورقه سفید
blank
ورقه پوچ
documentary evidence signed by witnesses
ورقه استشهاد
brede
تخته ورقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com