Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
Other Matches
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
kb
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
Kbyte
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
metre
وسیله اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
metres
وسیله اندازه گیری
double meter stick
[American]
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
carpenter's rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
arbalist
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalest
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
error of measuring equipment
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
folding meter stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yardstick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
instrument
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
error of measuring instrument
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
yard stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
error of measuring apparatus
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
dynamometer
وسیله اندازه گیری توان شفت
feeler
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
radiacmeter
وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
feelers
وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
line gauge
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
denitometer
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
thermocouple
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
sextant
وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
abac scale
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size
برای اندازه گیری نوع یا متن
photographic dosimetry
روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
densitometer
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
component efficiency
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
engineering units
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
decibels
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
decibel
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
tape line
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
areas
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
hygrograph
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
lips
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
kabal
قبال
[نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
grey scale
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
Moghat
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
carload shipment
حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
ieee
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
burden
بار کردن به اندازه فرفیت
burdens
بار کردن به اندازه فرفیت
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
byte
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bytes
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
pay load
فرفیت مفید وسیله نقلیه
available payload
فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
peripheral
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
measurement
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
module
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
measure
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
forescale
اندازه گیری رنگ اب
measuring well
چاه اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
engineering measurement
اندازه گیری فنی
font metric
اندازه گیری فونت
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
soundest
اندازه گیری عمق اب
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
dial bench gage
میز اندازه گیری
depth measurement
اندازه گیری عمق
measuring
درخور اندازه گیری
gage
میزان اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
sound
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
measuring relay
رله اندازه گیری
compensating error
خطای اندازه گیری
telemetry
اندازه گیری ازدور
commensurable
قابل اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
sounds
اندازه گیری عمق اب
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
size stick
قالب اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
final measurement
اندازه گیری نهایی
size stick
الت اندازه گیری پا
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
telemetering
اندازه گیری از دور
metrology
علم اندازه گیری
to take measures
اندازه گیری کردن
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
mental measurement
اندازه گیری روانی
measurability
قابلیت اندازه گیری
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
gad
اندازه گیری طول
measuring set
دستگاه اندازه گیری
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
radar measurement
اندازه گیری رادار
unit of measurement
واحد اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
method of measurment
متد اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
precision
اندازه گیری دقیق
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
measurable
قابل اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
batching plant
مرکز اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
instrument
الات اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
measurement ofland
اندازه گیری زمین
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
scantling
میله اندازه گیری ذرع
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com