English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
aparejo نوعی پالان چرمی یا پارچهای
Other Matches
half bound درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
gobo نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
packsaddle پالان
saddle پالان زدن
saddled پالان زدن
saddles پالان زدن
panels هیئت تشک پالان
panel هیئت تشک پالان
haversacks کیسه پارچهای
list slippers کفش پارچهای
haversack کیسه پارچهای
cloths روکش پارچهای
cloth روکش پارچهای
hardback جلد پارچهای
hardbacks جلد پارچهای
to hem a cloth لبه پارچهای راتوگذاشتن
corporale پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
intervale پارچهای از زمین پست درمیان تپههای یا در کناررودها
cleaned مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
pullicate پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
beige پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
gaiters پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
cleanest مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
clean مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleans مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
gaiter پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
trampoline مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampolines مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
leathern چرمی
leathery چرمی
leatherly چرمی
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
strap بند چرمی
valise کیسه چرمی
bullwhip شلاق چرمی
jerkin نیمتنه چرمی
leather بند چرمی
jerkins نیمتنه چرمی
kid gloves دستکش چرمی
medicine ball توپ چرمی
leather چرمی کردن
holster جلد چرمی
leather قیش چرمی
holsters جلد چرمی
valises کیسه چرمی
straps بند چرمی
taws تازیانه چرمی
leather belt تسمه چرمی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
sari ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
leathers لباس چرمی محافظ
blackjack چماق یا شلاق چرمی
finger tab دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
leather trousers {pl} شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leather pants {pl} [American] شلوار چرمی [پوشاک و مد]
gaskets واشر مقوایی یا چرمی
cf مخفف جلد چرمی
lederhosen شلوار چرمی [پوشاک و مد]
gasket واشر مقوایی یا چرمی
shiner کفش چرمی برقی
portfolios کیف چرمی بزرگ مقام
holster در جلد چرمی قرار دادن
portfolio کیف چرمی بزرگ مقام
sweatbands نوار چرمی دور کلاه
holsters در جلد چرمی قرار دادن
sweatband نوار چرمی دور کلاه
jerkins کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkin کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
palm and needle کفه چرمی ملوانی و سوزن
butting حلقه چرمی دور دستگیره پارو
welts حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
welt حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
wet bulb termometere ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
keeper تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keepers تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
thoroughbrace تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
sporran چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
crupper تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sabretache خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
ties بند پارچهای جلیقه نجات بند
tie بند پارچهای جلیقه نجات بند
velure پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
brief case [briefcase] کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
attache case کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
holster جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holsters جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
straps تسمه تسمه چرمی نوار
strap تسمه تسمه چرمی نوار
portfolio کیف چرمی [کیف کاغذ ]
fellow feeling حس هم نوعی
typical نوعی
generic نوعی
a kind [of] نوعی [از]
some kind [of] یک نوعی [از]
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
pecker نوعی کلنگ
catatonia نوعی جنون
clove hitch نوعی گره
chiffon نوعی کیک
cane brake نوعی ازعلف
broccoli نوعی گل کلم
calash نوعی درشکه
calvados نوعی عرق
camphor oil نوعی روغن
cod نوعی ماهی
cutter نوعی کرجی
petard نوعی بمب
orthographic نوعی طرح
brocoli نوعی گل کلم
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
cutters نوعی کرجی
stock saddle نوعی زین
cutlasses نوعی قمه
cutlass نوعی قمه
slip joint pliers نوعی انبردست
another guess نوعی دیگر
bills نوعی شمشیرپهن
bill نوعی شمشیرپهن
saint bernard نوعی سگ بزرگ
greyhounds نوعی تازی
greyhound نوعی تازی
charade نوعی بازی
charade نوعی معما
bandora نوعی سه تار
colt نوعی طپانچه
colts نوعی طپانچه
auk نوعی پنگوئن
tweed نوعی فاستونی
auks نوعی پنگوئن
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
type tests ازمایشهای نوعی
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
typical sample نمونه نوعی
acaleph نوعی صدف
aerocommander نوعی هواپیما
airedale نوعی سگ خرمایی
albacore نوعی زیردریایی
taffy نوعی اب نبات
bandore نوعی سه تار
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
bulldogs نوعی سگ بزرگ
bulldog نوعی سگ بزرگ
bodkin نوعی جوالدوز
plug key نوعی کلید
pitchblende نوعی اورانیت
plylogeny پدیدایی نوعی
bowknot نوعی گره
phylogenesis پدیدایی نوعی
crapping نوعی قمار
crapped نوعی قمار
crap نوعی قمار
peanoforte نوعی پیانو
blood knot نوعی گره
blocking capacitor نوعی خازن
ragweed نوعی ابروسیا
tipping نوعی اسکی
tip نوعی اسکی
cowry نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
cowrie نوعی کس گربه
blintz نوعی شیرینی
rutabaga نوعی کلم
blintze نوعی شیرینی
poniter نوعی سگ شکار ی
mixers نوعی خط دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
patent anchor نوعی لنگر
cole نوعی کلم
goggle eye نوعی ماهی
lustring نوعی پروانه
manta نوعی ردا
dog rose نوعی از گل نسرین
malvasia نوعی انگور
easter lily نوعی سوسن
typical نمونه نوعی
elecampane نوعی شیرینی
lutestring نوعی پروانه
goldeneye نوعی مرغابی
india paper نوعی کاغذنازک
cowslip نوعی پامچال
cowslips نوعی پامچال
mapes نوعی پرش با یک پا
stoutest نوعی ابجو
stouter نوعی ابجو
stout نوعی ابجو
eulachon نوعی ماهی
gannister نوعی کوارتزپست
ganister نوعی کوارتزپست
chihuahuas نوعی سگ کوچک.
chihuahua نوعی سگ کوچک.
kenning نوعی استعاره
kb 0 نوعی هواپیماست
rusks نوعی بیسکویت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com