Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
mayonnaise
نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
Other Matches
electric squib
نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
to dress a salad with mayonnaise
مزین کردن
[ترتیب دادن ]
سالاد با مایونز
tartarsauce
سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
tartaresauce
سوس مایونز باترشی وروغن زیتون وترب وغیره
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
destructor
چاشنی
seasoning
چاشنی
igniter
چاشنی
ignitor
چاشنی
amorce
چاشنی
detonating charge
چاشنی
flavourings
چاشنی
primers
چاشنی
primer
چاشنی
fuze
چاشنی
flavoring
چاشنی
flavorings
چاشنی
flavouring
چاشنی
salmagundi
چاشنی
lure
چاشنی
lured
چاشنی
cap
چاشنی
lures
چاشنی
dressing
چاشنی
luring
چاشنی
detonators
چاشنی
sauces
چاشنی
sauce
چاشنی
detonator
چاشنی
capped
چاشنی
stuffing
چاشنی
percussion cap
چاشنی
percussion caps
چاشنی
capsule
چاشنی
device
چاشنی
capsules
چاشنی
safety fuze
چاشنی
devices
چاشنی
dressings
چاشنی
sauces
چاشنی زدن به
tutti frutti
چاشنی میوهدار
spicing
چاشنی غذا
spices
چاشنی غذا
garnishes
چاشنی زدن
defuse
چاشنی کشیدن
defused
چاشنی کشیدن
ketchup
چاشنی غذا
spice
چاشنی غذا
spiced
چاشنی غذا
relish
چاشنی ذوق
percussion caps
چاشنی ضربتی
detonation cap
کلاهک چاشنی
percussion cap
چاشنی ضربتی
blasting cap
کلاهک چاشنی
cannon primer
چاشنی توپ
garnish
چاشنی زدن
relishing
چاشنی ذوق
relishes
چاشنی ذوق
relished
چاشنی ذوق
destructor
چاشنی انفجاری
garnished
چاشنی زدن
detonating cord
مدار چاشنی
detonation cord
فتیله چاشنی
electric primer
چاشنی الکتریکی
defusing
چاشنی کشیدن
defuses
چاشنی کشیدن
adapter booster
چاشنی خوران
flash fuze
چاشنی الکتریکی
igniting powder
خرج چاشنی
primer seat
مقر چاشنی
garniture
تزیین چاشنی
seasoner
چاشنی زننده
prime
چاشنی گذاشتن
primed
چاشنی گذاشتن
ignition cap
کلاهک چاشنی
primes
چاشنی گذاشتن
igniter train
مجموعه چاشنی
sauce
چاشنی زدن به
primer pouch
محفظه چاشنی
primer leak
نشد کردن چاشنی
primer setback
عقب نشستن چاشنی
season
دوران چاشنی زدن
igniting primer
چاشنی مشتعل کننده
primming
چاشنی گذاری کردن
sauce-boats
فرف چاشنی خوری
seasoned
دوران چاشنی زدن
primer pouch
کیف یافانوسقه چاشنی
cannon primer
چاشنی خرج توپ
seasons
دوران چاشنی زدن
precussion detonator
چاشنی ضربتی یا دنگی
French dressing
چاشنی سالاد فرانسوی
sauce boat
فرف چاشنی خوری
sauce-boat
فرف چاشنی خوری
condiment
چاشنی ادویه زدن
condiments
چاشنی ادویه زدن
safing
چاشنی برداری کردن
garnish
چاشنی زدن به ارایش
au naturel
ساده و بدون چاشنی
flavours
چاشنی زدن به معطرکردن
flavor
چاشنی زدن به معطرکردن
flavour
چاشنی زدن به معطرکردن
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
initiator
چاشنی مشتعل کننده
uncharged
چاشنی گذاری نشده
activate
چاشنی مین را کشیدن
chutney
یکنوع چاشنی غذا
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
garnishes
چاشنی زدن به ارایش
adhesion agent
چاشنی چسب افزا
garnished
چاشنی زدن به ارایش
flavored
چاشنی زدن به معطرکردن
flavors
چاشنی زدن به معطرکردن
initiator
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
hung striker
چاشنی عمل نکرده نارنجک
squibs
چاشنی خرج راکتهای دریایی
squib
چاشنی خرج راکتهای دریایی
flavors
چاشنی مزه دار کردن
flavored
چاشنی مزه دار کردن
gamy
چاشنی زده افتضاح اور
gamey
چاشنی زده افتضاح اور
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
flavour
چاشنی مزه دار کردن
salad dressing
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
hung striker
ضارب چاشنی معیوب نارنجک
salad dressings
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
flavours
چاشنی مزه دار کردن
flavor
چاشنی مزه دار کردن
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
cock
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squibs
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
squib
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cocking
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocks
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
to dress
[salad]
چاشنی زدن
[آرایش دادن ]
[سالاد]
arm
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
soy
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
activated
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activating
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
delayed contact
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
generic
نوعی
fellow feeling
حس هم نوعی
some kind
[of]
یک نوعی
[از]
a kind
[of]
نوعی
[از]
typical
نوعی
greyhounds
نوعی تازی
charade
نوعی بازی
cutlas
نوعی قمه
dalmatian
نوعی سگ بزرگ
taffy
نوعی اب نبات
goggle eye
نوعی ماهی
charade
نوعی معما
tipping
نوعی اسکی
crowfoot
نوعی شمعدانی
cotype
نوعی فرعی
bill
نوعی شمشیرپهن
cole
نوعی کلم
colts
نوعی طپانچه
colt
نوعی طپانچه
cutlasses
نوعی قمه
cutlass
نوعی قمه
dog rose
نوعی از گل نسرین
harvestman
نوعی عنکبوت
copal
نوعی رزین
cornett
نوعی شیپور
bills
نوعی شمشیرپهن
tip
نوعی اسکی
cowry
نوعی کس گربه
gazehound
نوعی سگ شکاری
slip joint pliers
نوعی انبردست
garden heiliotrope
نوعی سمنه
gannister
نوعی کوارتزپست
ganister
نوعی کوارتزپست
gabbro
نوعی سنگ
eulachon
نوعی ماهی
fox terrier
نوعی سگ اهلی
feist
نوعی سگ کوچک
fireman's carry from kneeling position
نوعی یک دست و یک پا
fireweed
نوعی کاهو
elecampane
نوعی شیرینی
easter lily
نوعی سوسن
bulldog
نوعی سگ بزرگ
cowries
نوعی کس گربه
cowrie
نوعی کس گربه
ragweed
نوعی ابروسیا
rear crotch and near arm
نوعی کنده رو
saint bernard
نوعی سگ بزرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com