Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
cowrie
نوعی کس گربه
cowries
نوعی کس گربه
cowry
نوعی کس گربه
Other Matches
genet
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
وابسته به تیره گربه گربه صفت
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
tomcat
گربه نر
moggy
گربه
grimalkin
گربه
ventus's shell
کس گربه
air drain
گربه رو
tom cat
گربه نر
the cat has nine lives
گربه
cats
گربه
tomcats
گربه نر
felid
گربه
gib cat
گربه نر
cat
گربه
puss
گربه
flue
گربه رو
malkin
گربه
neko
گربه
flues
گربه رو
catty
گربه صفت
reflecting stud
چشم گربه
caracal
گربه صحرایی
cattiest
شبیه گربه
meow
صدای گربه
gib
گوه گربه نر
gib cat
گربه اخته
cattiest
گربه صفت
meaow
صدای گربه
catty
شبیه گربه
kitling
بچه گربه
lead one a dance
گربه رقصاندن
felidae
تیره گربه
tiger cat
گربه وحشی
cat's paw
پنجه گربه
fitchet
گربه قطبی
cat's paws
پنجه گربه
kits
بچه گربه
kit
بچه گربه
tabby
گربه ماده
kittens
بچه گربه
foumart
گربه شمالی
wildcat
گربه وحشی
wildcats
گربه وحشی
kitten
بچه گربه
kitties
بچه گربه
lemon grass
گربه دشتی
to lead one a dance
گربه رقصاندن
kitty
بچه گربه
felid
گربه مانند
cattier
گربه صفت
civet
گربه زباد
silure
گربه ماهی
catlike
گربه وار
cattish
گربه وار
catling
بچه گربه
galeophobia
گربه هراسی
cats eye
چشم گربه
toms
جنس نر گربه نر
grimalkin
گربه ماده
tabby cat
گربه خط دار
foumart
گربه قطبی
to pull the strings
گربه رقصاندن
tabbies
گربه ماده
gatophobia
گربه هراسی
catfish
گربه ماهی
cattily
گربه وار
abyssinian
نژادی از گربه
cattiness
گربه صفتی
ailurophobia
گربه هراسی
pussy
گربه وار
mewing
صدای گربه
tom
جنس نر گربه نر
pussies
گربه وار
cri du chat
گربه اوایی
felinity
گربه صفتی
heating flue
تنوره گربه رو
mewed
صدای گربه
cattier
شبیه گربه
mew
صدای گربه
Persian cat
گربه ایرانی
sheat fish
گربه ماهی
cathead
کله گربه
miaow
صدای گربه میومیو
caterwauled
صدای شیون گربه
tabby cat
گربه ببری یا پلنگی
caterwaul
صدای شیون گربه
pussies
ریم الود گربه
viverrine
شبیه گربه زباد
caterwauls
صدای شیون گربه
caterwauling
صدای شیون گربه
kittenish
مثل بچه گربه
leopards
پلنگ گربه وحشی
miaou
صدای گربه میومیو
viverrine
خانواده گربه زباد
miaowed
صدای گربه میومیو
gib
گربه صفت بودن
miaowing
صدای گربه میومیو
beom seogi
گربه سان ایستادن
They fight like cat and dog.
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
catamountain
یکجور گربه دشتی
neko ashi dachi
ایستادن گربه سان
cat gets one's tongue
<idiom>
گربه زبونش را خورده
to pull the wires
گربه رقصانی کردن
serval
گربه دشتی افریقایی
pussy
ریم الود گربه
catamount
یکجور گربه دشتی
miaows
صدای گربه میومیو
leopard
پلنگ گربه وحشی
The cat dreams of mice.
<proverb>
گربه در خواب موش بیند.
fisch
پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew
پوست راسو یا گربه قطبی
linsang
گربه زباد برمه وجاوه
hemp nettle
گیاهان جنس کله گربه
margay
گربه پلنگی امریکای جنوبی
Siamese cats
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
There is not room no swing a cat .
<proverb>
گربه را مجال گذز نیست .
Siamese cat
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
play cat and mouse with someone
<idiom>
موش و گربه بازی کردن
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
wire pulling
گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
fleas i. doges and cats
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
cougar
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
manx cat
گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
cougars
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
Two cas and a mouse , two wives in one house , two.
<proverb>
دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
returning
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
some kind
[of]
یک نوعی
[از]
typical
نوعی
fellow feeling
حس هم نوعی
a kind
[of]
نوعی
[از]
generic
نوعی
another guess
نوعی دیگر
crap
نوعی قمار
india paper
نوعی کاغذنازک
crapped
نوعی قمار
crapping
نوعی قمار
bandore
نوعی سه تار
slip joint pliers
نوعی انبردست
bandora
نوعی سه تار
stock saddle
نوعی زین
typical sample
نمونه نوعی
tweed
نوعی فاستونی
type tests
ازمایشهای نوعی
albacore
نوعی زیردریایی
airedale
نوعی سگ خرمایی
clove hitch
نوعی گره
broccoli
نوعی گل کلم
pecker
نوعی کلنگ
orthographic
نوعی طرح
some kind of sickness
یک نوعی از بیماری
cutter
نوعی کرجی
cutters
نوعی کرجی
cocker spaniels
نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel
نوعی سگ پاکوتاه
acaleph
نوعی صدف
auks
نوعی پنگوئن
auk
نوعی پنگوئن
aerocommander
نوعی هواپیما
taffy
نوعی اب نبات
brocoli
نوعی گل کلم
saint bernard
نوعی سگ بزرگ
calvados
نوعی عرق
ragweed
نوعی ابروسیا
bowknot
نوعی گره
bills
نوعی شمشیرپهن
bill
نوعی شمشیرپهن
greyhounds
نوعی تازی
greyhound
نوعی تازی
charade
نوعی بازی
charade
نوعی معما
poniter
نوعی سگ شکار ی
plug key
نوعی کلید
pitchblende
نوعی اورانیت
plylogeny
پدیدایی نوعی
phylogenesis
پدیدایی نوعی
calash
نوعی درشکه
blood knot
نوعی گره
tipping
نوعی اسکی
bodkin
نوعی جوالدوز
blocking capacitor
نوعی خازن
catatonia
نوعی جنون
rutabaga
نوعی کلم
blintz
نوعی شیرینی
blintze
نوعی شیرینی
rear crotch and near arm
نوعی کنده رو
bulldog
نوعی سگ بزرگ
bulldogs
نوعی سگ بزرگ
mixer
نوعی خط دفاعی
mixers
نوعی خط دفاعی
colts
نوعی طپانچه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com