English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
Other Matches
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gates دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
sbc کامپیوتری که قط عات اصلی آن مثل پردازنده , ورودی / خروجی وحافظه روی یک PCB قرار دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
sequential مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
garbage اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
gigo اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gates یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
deterministic نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
i/o ورودی-خروجی
input output ورودی خروجی
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
central واحد ورودی و خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
simultaneous input/output ورودی و خروجی همزمان
i/o bound محدود به ورودی خروجی
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
serial input\output ورودی و خروجی سری
parallel input output ورودی و خروجی موازی
input output control کنترل ورودی- خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
basic input output system سیستم ورودی و خروجی پایه
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
iocs سیستم کنترل ورودی- خروجی
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
interfaces که شامل : کانال ورودی /خروجی
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
bios سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
programmed i/o ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I [O] request [IORQ] درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
registering ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
tidal prism اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
operation عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
I/O statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
registers ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
i/o انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
and پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
gigo اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
compound مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
images دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
one element تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
redirect فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
redirecting فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
multiplexor مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
mux مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
redirected فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
MBR ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
redirects فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
circulating ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
microprocessors متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
microprocessor متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
regulate منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulated منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulates منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
input output bound شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود
NOR function = تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
denial تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
neither nor function تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
distorts معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
denials تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
voltage وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
PCU وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
voltages وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
i/o فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
NOT function تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com