Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
shropshire
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
Other Matches
karakul
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
wiltshire
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
sheepwalk
مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
anglicization
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism
اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
lime juicer
ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicises
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
ethnic
نژادی
phyletic
نژادی
ethnical
نژادی
ethnicity
نژادی
racially
نژادی
racial
نژادی
eugenics
به نژادی
racial memory
حافظه نژادی
racial segregation
تفکیک نژادی
racial unconscious
ناهشیار نژادی
segregation
تبعیض نژادی
racism
تبعیض نژادی
eugenic
وابسته به به نژادی
racial discrimination
تبعیض نژادی
racial prejudice
تعصب نژادی
racial prejudice
پیشداوری نژادی
racialism
تبعیضات نژادی
racialism
خصوصیات نژادی
multiracial
چند نژادی
phylogeny
تکامل نژادی
gerontomorphosis
پیر نژادی
color line
مانع نژادی
abyssinian
نژادی از گربه
ethnocentric
طرفداربرتری نژادی
interrace
بین نژادی
interracial
بین نژادی
miscegenation
زناشویی میان نژادی
linebreed
اصلاح نژادی کردن
phylogenetic
وابسته به تکامل نژادی
phylogenic
وابسته به تکامل نژادی
immunogenetics
مبحث مصونیت نژادی
rammed
گوسفند نر
mutton
گوسفند
heder
گوسفند نر
rams
گوسفند نر
sheep
گوسفند
ram
گوسفند نر
segregates
تبعیض نژادی قائل شدن
segregating
تبعیض نژادی قائل شدن
strains
صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregating
تفکیک نژادی را فسخ کردن
racy
دارای صفات اصلی و نژادی
teutonism
عقیده برتری نژادی المان
segregate
تبعیض نژادی قائل شدن
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
strain
صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregate
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates
تفکیک نژادی را فسخ کردن
sheepcote
اغل گوسفند
sheep cote
اغل گوسفند
the fat tail of a sheep
دنبه گوسفند
sheppy
اغل گوسفند
sheep fold
اغل گوسفند
sheepfold
اغل گوسفند
sheep walk
چراگاه گوسفند
sheep's feet
پاچه گوسفند
reeve
اغل گوسفند
pestles
ران گوسفند
rump
دنبه گوسفند
sheepskin
پوست گوسفند
mutton
گوشت گوسفند
kade
شپش گوسفند
ked
شپش گوسفند
folds
اغل گوسفند
merino
گوسفند مرینوس
folded
اغل گوسفند
fold
اغل گوسفند
duff
سرقت گوسفند
rumps
دنبه گوسفند
ovine
شبیه گوسفند
persian lamb
گوسفند قره کل
sheep
چرم گوسفند
pestle
ران گوسفند
fat tailed sheep
گوسفند ایرانی
sheep skin
پوست گوسفند
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
eugenic
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
manifest destiny
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
sclav ect
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
krimmer
پوست گوسفند خاکستری
riblet
انتهای دنده گوسفند
longhorn
گوسفند شاخ دراز
dorset horn
گوسفند شاخ بلندانگلیسی
coop
اغل گوسفند زندان
cabretta
چرم نرم گوسفند
drover
دلال گاوو گوسفند
foot rot
ناخوشی پا در گاو و گوسفند
thurl
مفصل خاصره گوسفند
TO set the fox to keep the geese .
<proverb>
گوسفند را به گرگ سپردن .
ewe wool
پشم گوسفند ماده
wether
گوسفند اخته خواجه
folds
دسته یا گله گوسفند
folded
دسته یا گله گوسفند
fold
دسته یا گله گوسفند
Racial prejudice prevails in some countries.
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
cacogenesis
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
inviable
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
bighorn
نوعی گوسفند کوهی امریکایی
gid
سرگیجه گوسفند و امثال ان گیج
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
selected breed
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
chamois
چرم بسیارنازک از پوست گوسفند و بز و گوزن
breakaway
هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو رم
dorper
گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
fleece
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleecing
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
fleshing
تنگ اشغال گوسفند در موقع پوست کنی
fleeces
پشم گوسفند وجانوران دیگر پارچه خوابدار
suint
عرق خشک شده روی پشم گوسفند
Baa!
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
suet
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
skiver
چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
johnny
انگلیسی
Englishman
انگلیسی
Britisher
انگلیسی
limeys
انگلیسی
limey
انگلیسی
Britishers
انگلیسی
Britons
انگلیسی
Englishmen
انگلیسی
knuckle guard
انگلیسی
knuckle bow
انگلیسی
Englishwomen
انگلیسی
Briton
انگلیسی
British
انگلیسی
english woman
زن انگلیسی
English
انگلیسی
Englishwoman
انگلیسی
racism
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
lime juicer
کشتی انگلیسی
in plain english
به انگلیسی ساده
ale
ابجو انگلیسی
is a monetary sign
انگلیسی است
king's english
انگلیسی اصیل
anglophile
انگلیسی دوست
arabic numeral
اعداد انگلیسی
middle english
انگلیسی تا 0051میلادی
johnny
مرد انگلیسی
english opening
گشایش انگلیسی
redcoat
سرباز انگلیسی
english speaking
انگلیسی زبان
english billiards
بیلیارد انگلیسی
english system
سیستم انگلیسی
In simple (plain) English.
به انگلیسی ساده
HMS
کشتی انگلیسی
english self taught
خوداموز انگلیسی
English altar
محراب انگلیسی
association croquet
کروکه انگلیسی
cleat
عایق انگلیسی
jardin anglais
باغ انگلیسی
British
زبان انگلیسی
cleat knob
دگمه انگلیسی
anglicization
انگلیسی مابی
tommy atkins
سرباز انگلیسی
after the english f.
به سبک انگلیسی ها
polymeric
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
The English - speaking world.
دنیای انگلیسی زبان
zed
تلفظ انگلیسی حرف Z
English bond
آجر چینی انگلیسی
old english
زبان انگلیسی قدیم
structured english
انگلیسی ساخت یافته
The English speaking-countries.
کشورهای انگلیسی زبان
unites
سکه قدیم انگلیسی
anglicise
انگلیسی ماب شدن
half and half
نوعی ابجو انگلیسی
eeglish persian dictionary
فرهنگ انگلیسی به فارسی
anglo saxon
نژاد انگلیسی وساکنسونی
He is good at English.
انگلیسی اش خوب است
english thread
پیچ و مهره انگلیسی
english words
واژه ها یا لغات انگلیسی
anglicise
انگلیسی ماب کردن
limey
سرباز یا ملوان انگلیسی
limeys
سرباز یا ملوان انگلیسی
uniting
سکه قدیم انگلیسی
unite
سکه قدیم انگلیسی
large white
خوک سفید انگلیسی
broken english
انگلیسی دست و پا شکسته
L, l (L's, l's)
حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com