Dictiornary-Farsi | نکته بینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
finesse	نکته بینی


Other Matches

snub-nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum	حفرههای بینی پره بینی
word for word <adv.>	نکته به نکته
point	نکته
verbatim <adv.>	نکته به نکته
to the letter <adv.>	نکته به نکته
MOT	نکته
MOTs	نکته
exactly <adv.>	نکته به نکته
remark	نکته
remarked	نکته
poniter	نکته
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
faithfully <adv.>	نکته به نکته
remarks	نکته
remarking	نکته
red herring	نکته انحرافی
punctiliousness	نکته گیری
quodlibet	نکته عالی
quodlibet	نکته قابل
nicely	نکته باریک
prig	نکته گیر
scrutator	نکته سنج
punctilious	نکته سنج
punctiliously	نکته سنج
mosul	نکته کلمه
prigs	نکته گیر
niftier	نکته دان
niftiest	نکته دان
nifty	نکته دان
an inappropriate remark	نکته ای بیجا
generality	نکته کلی
generalities	نکته کلی
an uncalled-for remark	نکته ای ناخوانده
shortcomings	نکته ضعف کمبود
hypergnosia	نکته پردازی بیمارگون
to split hairs	نکته گیری کردن
subtility	نکته باریک دقیقه
punctual	لایتجزی نکته دار
particular	دقیق نکته بین
epigrammatical	نکته دار هجوامیز
shortcoming	نکته ضعف کمبود
hypergnosis	نکته پردازی بیمارگون
gist	لب کلام نکته مهم
get to the heart of <idiom>	مهمترین نکته را گرفتن
punctilio	نکته دقیق در ایین رفتار
that point was of p interest	ان نکته جالبیست ویژهای داشت
It is a very subtle point.	نکته بسیار ظریفی است
to come straight to the point <idiom>	مستقیما [رک ] به نکته اصلی آمدن
there is time and place for everything <proverb>	هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
I'll give you that [much] .	دراین نکته اعتراف می کنم [که حق با تو است] .
hit the high spots <idiom>	روی نکته اصلی تمرکز کردن
talking point	نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
high light	تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
talking points	نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
to beg the question	نکته مورد منازعه رامسلم فرض کردن
issue of fact	نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
guided propagation	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
he rode me off on a side issue	نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
technicalities	اصطلاحات فنی نکته فنی
salience	نکته برجسته موضوع برجسته
saliency	نکته برجسته موضوع برجسته
technicality	اصطلاحات فنی نکته فنی
point	اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
sniveling	اب بینی
cross eye	دو بینی
sniveled	اب بینی
nasally	از بینی
snivelled	اب بینی
neb	بینی
snivelling	اب بینی
mucus of the nose	اب بینی
cross eye	کج بینی
night bilndness	شب بینی
chiromancy	کف بینی
hand reading	کف بینی
snivels	اب بینی
palmistry	کف بینی
snivel	اب بینی
the handle of the face	بینی
nose	بینی
graphology	خط بینی
double vision	دو بینی
snoot	بینی
nozzle	بینی
noses	بینی
nozzles	بینی
snot	اب بینی
pecker	بینی
rhinologist	بینی
rheum	اب بینی
clairvoyance	روشن بینی
genethlilogy	طالع بینی
fortune telling	طالع بینی
prediction	پیش بینی
astrology	طالع بینی
flat nosed	پهن بینی
laryngoscopy	حنجره بینی
fastidiousness	باریک بینی
genethlilogy	زایچه بینی
isomorphism	هم ریخت بینی
foresight	پیش بینی
keenness of sight	تیز بینی
hawk nose	بینی قوشی
haemoscopy	خون بینی
clairvoyance	غیب بینی
forecasting	پیش بینی
false pride	خود بینی
erythropsia	سرخ بینی
optimism	خوش بینی
abdominos'copy	شکم بینی
strictures	باریک بینی
stricture	باریک بینی
augury	پیش بینی
auguries	پیش بینی
forcasting	پیش بینی
nasal	وابسته به بینی
myopia	نزدیک بینی
optimism	نیک بینی
biopsy	زنده بینی
crystal gazing	بلور بینی
pessimistically	ازروی بد بینی
conchoscope	بینی بین
predictions	پیش بینی
clear sightedness	روشن بینی
megalomania	خودبزرگ بینی
nasal	مربوط به بینی
spectroscopy	طیف بینی
spectroscope	طیف بینی
soothsaying	فال بینی
soothsayer	فال بینی
snuffer	سوراخ بینی
self imprtance	خود بینی
scintillating scotoma	اخگر بینی
rhiopharyngeal	بینی حلقی
rhinoscope	بینی نگر
rhinology	بینی شناسی
rhinal	وابسته به بینی
retinoscopy	شبکیه بینی
quillet	باریک بینی
prospectiveness	پیش بینی
priggism	اندک بینی
priggery	خود بینی
stereoscopic	برجسته بینی
strology	زایجه بینی
subtility	باریک بینی
worldview	جهان بینی
My nose is running.	از بینی ام آب می آید
nose leather	چرم بینی
xanthopsia	زرد بینی
world view	جهان بینی
weltanschauung	جهان بینی
vibrissa	موی بینی
to read people's hands	کف بینی کردن
to blow nose	گرفتن بینی
the two nostrils	دو سوراخ بینی
the tip of the nose	نوک بینی
telegnosis	غیب بینی
prevision	پیش بینی
pregiurement	پیش بینی
nasality	وابستگی به بینی
nares	مجراهای بینی
paranasal	نزدیک بینی
near sightedness	نزدیک بینی
near sight	نزدیک بینی
myopy	نزدیک بینی
mucus of the nose	مخاط بینی
moon blindness	روز بینی
microscopy	ریز بینی
microscopy	ذره بینی
megalopsis	درشت بینی
megalopsia	درشت بینی
macropsia	درشت بینی
lookahead	پیش بینی
long siht	دور بینی
localism	کوته بینی
nasiform	بینی شکل
nasion	بیخ بینی
nasitis	اماس بینی
polyopia	چند بینی
platyrrhine	پهن بینی
perspicuity	تیز بینی
perspicuity	روشن بینی
perdict	پیش بینی
ozena	قرحه بینی
outsight	فاهر بینی
outsight	برون بینی
otoscopy	گوش بینی
ornithoscopy	مرغ بینی
night bilndness	روز بینی
nearsightedness	نزدیک بینی
nasute	گنده بینی