Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
He is not dead by any chance , is he ?
نکند مرده باشد ؟
Other Matches
quamdiu bene se gesserit
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
infarct
ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
escheat
حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb
میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
dog cheap
مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool
پشم مرده
[که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
god defend
خدا نکند
heaven f.
خدا نکند
absit omen
خدا نکند
God (Heaven) forbid!
خدا نکند !
polarity
و قطعه کار نکند
He wouldnt dare refuse.
سگ کیست که قبول نکند
polarities
و قطعه کار نکند
You are not pulling my leg , are you ?
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
malfunctions
آنچه درست کار نکند
malfunction
آنچه درست کار نکند
malfunction
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
آنچه درست کار نکند
malfunctions
آنچه کامل کار نکند
malfunctioning
آنچه خوب کار نکند
inerrably
چنانکه هیچگاه خطا یا اشتباه نکند
permissible velocity
حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
She wI'll be a loser if she refuses.
اگر قبول نکند از کیسه اش رفته
the eye is bigger than the belly
<proverb>
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
Until a man has shown humility he cannot attain gr.
<proverb>
آدم تا کوچکى نکند به بزرگى نمى رسد .
He has vowed not to gamble again.
پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
back level
نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
trump card
<idiom>
استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
default
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulted
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
raker
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
defaulting
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
default
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulted
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
virus
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
viruses
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
dead
مرده
low spirited
دل مرده
at rest
مرده
vapid
مرده
defunct
مرده
six feet under
<idiom>
مرده
lifeless
مرده
low-spirited
دل مرده
one-man
یک مرده
hearses
مرده کش
hearse
مرده کش
deceased
مرده
one man
یک مرده
extinct
مرده
in the dust
مرده
exanimate
مرده
his heart sank
دل مرده شد
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
apprenticeships
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeship
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
defunct
مرده درگذشته
murrain
گوشت مرده
parted
درگذشته مرده
death feigning
مرده نمایی
stillbirth
مرده زاد
death mask
قیافه مرده
necrolatry
مرده پرستی
death day
سال مرده
deadness
حالت مرده
out of play
توپ مرده
dead space
فضای مرده
lyke wake
پاسبانی مرده در شب
widowers
مرد زن مرده
widower
مرد زن مرده
morgue
مرده خانه
dead storage
گنجایش مرده
death masks
قیافه مرده
dead storage
حجم مرده
dead time
زمان مرده
dead volume
حجم مرده
deadball
توپ مرده
death watch
پاسبان مرده
stillbirths
مرده زاد
autopsy
تشریح مرده
necropsy
مرده نگری
non productive time
زمان مرده
dull finish
رخده مرده
dull finish
کالیبر مرده
pah
مرده شور
swells
موج مرده
swelled
موج مرده
ground swell
موج مرده
necrophobia
مرده هراسی
autopsies
تشریح مرده
cremations
مرده سوزانی
cremation
مرده سوزانی
time lags
زمان مرده
time lag
زمان مرده
necromania
مرده پرستی
death's head
جمجمه مرده
exanimate
دل مرده وبیروح
necrophagous
مرده خور
necrophagous
مرده خوار
necrophilia
مرده گرایی
swell
موج مرده
dead as a doornail
<idiom>
کاملا مرده
slaked lime
اهک مرده اهک مرده
resurrectionist
مرده دزد
air slaked lime
اهک مرده
dead as a d.
بکلی مرده
still born
مرده بدنیاامده
saprophage
مرده خوار
playing dead
مرده نمایی
dead load
بار مرده
idle turn
کلاف مرده
living corpse
مرده متحرک
down with him
مرده باد
idle wire
سیم مرده
resurrection man
مرده دزد
inhumationist
مرده خاک کن
dead soils
خاکهای مرده
dead rise
فاصله مرده
reliquiae
مرده ریگ
dead band
نوار مرده
dead ball
توپ مرده
morgues
مرده خانه
blate
روح مرده
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
necromimesis
خود مرده انگاری
plague on it
مرده شورش ببرد
still born
مرده زاییده شده
departed
مرده درگذشته مرحوم
sloughy
شبیه پوست مرده
gralloch
احشای گوزن مرده
balefire
اتش مرده سوزانی
back lash eliminator
تعادل در مسیر مرده
Speak well of the dead .
<proverb>
پشت سر مرده بد نگو.
cirerar yurn
فرف خاکستر مرده
mortuary
مرده شوی خانه
blast it
مرده شورش را ببرد
inheritance
مرده ریگ وراثت
protoxlead
سنگ مرده مرتک
inheritances
مرده ریگ وراثت
he seems to have died
ازقرارمعلوم مرده است
eloge
ستایش شخص مرده
cadaveric
دارای رنگ مرده
mortuaries
مرده شوی خانه
time lag
فاصله زمانی مرده
d. paleness
رنگ ارام مرده
death masks
ماسک صورت مرده
funeral home
مرده شوی خانه
autopsy
تشریح نسج مرده
aeropause
منطقه جوی مرده
autopsies
تشریح نسج مرده
dead-house
مرده شوی خانه
sequestrum
قسمت بافت مرده
time lags
فاصله زمانی مرده
death mask
ماسک صورت مرده
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
deathy
مرگ نما مرده وار
cadaverous
دارای رنگ پریده و مرده
palls
تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl .
کشته مرده دختری بودن
palling
تابوت محتوی مرده حائل
heritage
مرده ریگ سهم موروثی
sciomantic
غیبگو از روی سایه مرده
prosector
تشریح کننده بدن مرده
palled
تابوت محتوی مرده حائل
pall
تابوت محتوی مرده حائل
natimortality
امار مرده زاییده شدگان
postmortem
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
it is not true that he is dead
اینکه میگویند مرده است حق ندارد
urns
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
crematory
کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
sciomacy
غیب گویی از روی سایه مرده
funeral pyre
توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
necrotic
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
wraith
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com