Dictiornary-Farsi | نکول برات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 183 (9 milliseconds)

English	Persian
dishonored	نکول برات
dishonoring	نکول برات
dishonors	نکول برات
dishonour	نکول برات
dishonoured	نکول برات
dishonouring	نکول برات
dishonours	نکول برات
dishoner	نکول برات


Search result with all words

retour sans protet	اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Other Matches

clearing a bill	محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer	محال علیه برات برات کش
drawers	محال علیه برات برات کش
refusal	نکول
refusal of acceptance	نکول
abstentions	نکول
refusals	نکول
abstention	نکول
dishonour a bill	نکول
dishonoured	نکول کردن
dishonour	نکول کردن
dishonors	نکول کردن
dishonoring	نکول کردن
dishonored	نکول کردن
defaulting	نکول کردن
defaults	نکول کردن
protest for non acceptance	اعتراض نکول
abstention from taking an oath	نکول سوگند
back out	نکول کردن
to back out [of]	نکول کردن
defult	نکول کردن
default	نکول کردن
dishonours	نکول کردن
defaulted	نکول کردن
dishonouring	نکول کردن
dishonored	نکول بی احترامی کردن به
dishonor	نکول بی احترامی کردن به
dishonour	نکول بی احترامی کردن به
dishonoring	نکول بی احترامی کردن به
default by the principal	نکول توسط واگذارنده
dishonors	نکول بی احترامی کردن به
dishonoured	نکول بی احترامی کردن به
dishonours	نکول بی احترامی کردن به
dishonouring	نکول بی احترامی کردن به
refusal to accept a bill	نکول اسناد تجاری
qui aprobat non reprobat	نکول بعد از قبول مسموع نیست
bill of e.	برات
bills	برات
bill	برات
bill exchange	برات
drawers	برات کش
drafted	برات
drawer	برات کش
drafts	برات
cheques	برات
honored	برات
honoring	برات
honors	برات
honours	برات
honour	برات
honoured	برات
cheque	برات
draft	برات
honouring	برات
bill of exgchange	برات
bill of exchange	برات
drawer of a bill of exchange	برات دهنده
drawn on	برات کشیدن
currency of a bill	مدت برات
clean bill	برات ساده
drawee	برات گیر
draft at sight	برات به رویت
cambist	دلال برات
draft at sight	برات دیداری
due bill	برات پرداختنی
re exchange	برات رجوعی
usance bill	برات به وعده
sight draft	برات دیداری
sight draft	برات به رویت
sight bill	برات دیداری
short bill	برات کم مدت
re draft	برات رجوعی
trade acceptance	برات قبولی
re draft	برات رجوعی
enfacement	رونویسی برات
exequatur	برات قونسول
foreign bill	برات ارزی
foreign bill	برات خارجی
honor	پذیرفتن برات
indorsee	برات گیر
make a draft for	برات کردن
on sight bill of exchange	برات عندالمطالبه
retired draft	لاشه برات
drafts	برات کشی
holders	دارنده برات
drawer	کشنده برات یا چک
drawer	برات گیر
papering	سفته برات
drafted	برات کشی
drawer	برات دهنده
drawers	کشنده برات یا چک
drawers	برات گیر
drawers	برات دهنده
drafted	حواله برات
accommodation acceptance	برات دوستانه
holder	دارنده برات
drafted	برات سفته
draws	برات کشیدن
drafts	حواله برات
drafts	برات سفته
paper	سفته برات
papered	سفته برات
papers	سفته برات
kite	برات صوری
kite	برات دوستانه
kites	برات صوری
kites	برات دوستانه
premium	صرف برات
draw	برات کشیدن
accommodation bill	برات دوستانه
agiotage	دلالی برات
draft	برات سفته
bill of exchange	برات مبادلهای
bill exchange	برات بازرگانی
bill pay able at sight	برات دیداری
bill broker	دلال برات
bankbill	برات بانک
bank draft	برات بانکی
draft	حواله برات
bill of exchange	برات ارزی
premiums	صرف برات
draft	برات کشی
bank bill	برات بانک
bill pay able at sight	برات رویت
discount	برات را نزول کردن
blank endorsement	برات سفید مهر
sight draft	برات یا حواله دیداری
drawer	برات دهنده محیل
bill time draft	برات وسفته موجل
usance	برات وعده دار
time draft	برات مدت دار
discounted	برات را نزول کردن
discounts	برات را نزول کردن
bill payable	برات قابل پرداخت
draft at tenor	برات مدت دار
first of exchange	نسخه اصلی برات
drawers	برات دهنده محیل
discount with	تنزیل کردن برات
on sight bill of exchange	برات برویت یا دیداری
discounting	برات را نزول کردن
overdue draft	برات سررسید گذشته
days sight draft	برات دیداری 06 روزه
I felt it it in my bones. I had a hunch.	بدلم برات شده بود
the bill is undue	وعده برات نرسیده است
draw on	عهده کسی برات کشیدن
enface	در روی برات نوشتن یامهرزدن
bills payable	برات های پرداخت کردنی
when does the bill fall due ?	سررسید برات چه موقعی است
payment against a draft	پیش پرداخت در مقابل برات
short bills	سفته یا برات کوتاه مدت
bill of exchange	حواله یا برات کتبی غیرمشروط
when will that bill fall due ?	سررسید پرداخت ان برات کی است
date on which a bill falls due	موعد پرداخت برات یا سفته
the bill is overdraw	سر رسید برات منقضی شده است
the bill of has come to mature	وعده پرداخت برات رسیده است
return account	صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
billhead	کاغذی که شبیه برات چاپی است
foreign bill	برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill has come to maturity	وعده پرداخت برات رسیده است
road test	ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
the bill has come to maturity	موعد پرداخت برات منقضی شده است
discount house	موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
Now I am going to tell you something.	حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
sans recours	عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
date of grace	مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
bill time draft	برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
overdraw	بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee	کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement	فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill	حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment	ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem	به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill	در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست