Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 100 (6 milliseconds)
English	Persian
remonstratingly	نکوهش کنان
Other Matches
rejoicingly	شادی کنان وجد کنان
inquiringly	تحقیق کنان پرسش کنان
remonstration	نکوهش
reproofs	نکوهش
remonstrance	نکوهش
reproof	نکوهش
criticism	نکوهش
criticisms	نکوهش
to preach down	نکوهش کردن
dispraise	نکوهش کردن
reproving	نکوهش کردن
reproves	نکوهش کردن
reproved	نکوهش کردن
reprove	نکوهش کردن
despicable	نکوهش پذیر
lingeringly	فس فس کنان
mutteringly	من من کنان
afoam	کف کنان
murmuringly	غر غر کنان
vacillatingly	دل دل کنان
sneeringly	ریشخند کنان
procrastinatingly	تعلل کنان
wonderingly	تعجب کنان
ponderingly	اندیشه کنان
pantingly	ارزو کنان
on the run	شلوق کنان
under one's breath <idiom>	نجوا کنان
murmuringly	ناله کنان
twittingly	سرزنش کنان
mockingly	ریشخند کنان
minaciously	تهدید کنان
lurkingly	کمین کنان
louringly	اخم کنان
loiteringly	درنگ کنان
pulingly	ناله کنان
ragingly	شورش کنان
scoffingly	ریشخند کنان
saunteringly	ولگردی کنان
surprisedly	تعجب کنان
reprovingly	سرزنش کنان
cock-a-hoop	شادی کنان
repinningly	لندلند کنان
vituperatively	سرزنش کنان
remonstratingly	تعرض کنان
wailingly	شیون کنان
wailingly	ناله کنان
rejoicingly	خوشی کنان
refelectingly	اندیشه کنان
railingly	بدحرفی کنان
poutingly	لب کلفت کنان
lingeringly	معطل کنان
questioningly	پرسش کنان
grumblingly	شکایت کنان
whiningly	ناله کنان
jokingly	شوخی کنان
groaningly	ناله کنان
glozingly	تاویل کنان
flashily	جلوه کنان
fawningly	مداهنه کنان
exultingly	خوشی کنان
exultantly	خوشی کنان
gyringly	گردش کنان
mincingly	ناز کنان
intriguingly	دسیسه کنان
jumpingly	پرش کنان
menacingly	تهدید کنان
insultingly	توهین کنان
insinuatingly	اشاره کنان
lingeringly	درنگ کنان
haltingly	تامل کنان
revilingly	بدگویان فحاشی کنان
frisky	جست وخیز کنان
they returned in triumph	شادی کنان برگشتند
friskier	جست وخیز کنان
friskiest	جست وخیز کنان
repinningly	ناله کنان بادلتنگی
at pause	مکث کنان خاموش
dramatis personoe	صورت بازی کنان
jumpingly	جست وخیز کنان
fleeringly	استهزاء کنان باخنده تمسخرامیز
haltingly	درنگ کنان ازروی دودلی
the miner's f.	اتحادیه یاپیمان کان کنان
on the run	بهر سو دوان دوندگی کنان
interposingly	مداخله کنان بطور معترضه
skip	رقص کنان حرکت کردن
skipped	رقص کنان حرکت کردن
skips	رقص کنان حرکت کردن
wedding party	مجلس عروسی یا عقد کنان
criticising	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticize	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticizing	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticised	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticises	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticizes	انتقاد کردن نکوهش کردن
criticized	انتقاد کردن نکوهش کردن
whisperingly	به نجوا نجوا کنان سر گوشی اهسته
perdu or due	درحال کمین کمین کنان
gulpingly	غورت غورت کنان
pulingly	جیک جیک کنان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com