English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
analytical graphics نگاره سازی تحلیلی
Other Matches
graphics نگاره سازی
graphics tablet تخته نگاره سازی
block graphics نگاره سازی بلوک
vector graphics نگاره سازی برداری
graphics mode حالت نگاره سازی
apa graphics نگاره سازی APA
micrographics ریز نگاره سازی
character graphics نگاره سازی دخشهای
object oriented graphics نگاره سازی موضوعی
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
acyclic graph نگاره سازی ناچرخه یی
cgm متافایل نگاره سازی کامپیوتر
vga ارایه نگاره سازی بصری
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
harvard graphics برنامه نگاره سازی هاروارد
cga وفق دهنده نگاره سازی رنگی
ega وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
hercules graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
enhanced graphics adaptor وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
computer graphics metafile فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
multicolor graphics aray ارایه نگاره سازی چند رنگ
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
analitical تحلیلی
analytic تحلیلی
analytical تحلیلی
analysis graphics نمودارهای تحلیلی
analytical psychology روانشناسی تحلیلی
analytics هندسهء تحلیلی
analytic geometry هندسهء تحلیلی
analytical graphics گرافیک تحلیلی
analytical function تابع تحلیلی
analytical engine ماشین تحلیلی
analytical balance تعادل تحلیلی
analytic therapy درمان تحلیلی
analog computer کامپیوتر تحلیلی
analytic geometry هندسه تحلیلی
analytical geometry هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytic geometry هندسه تحلیلی [ریاضی]
coordinate geometry هندسه تحلیلی [ریاضی]
analytic مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytical مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
complex analytic function تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
analytic number theory نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
real analytic function تابع تحلیلی [حقیقی] [ریاضی]
analog computer کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
graphs نگاره
figures نگاره
chart نگاره
charted نگاره
figuring نگاره
illustration نگاره
charts نگاره
illustrations نگاره
figure نگاره
charting نگاره
graph نگاره
oscillogram نوسان نگاره
cardiogram قلب نگاره
location chart نگاره مکانی
spectrogram طیف نگاره
sociogram نگاره گروهی
pictograph صورت نگاره
audiogram نگاره شنوایی
kymogram جنبش نگاره
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
charts طرح کردن نگاره
sigmagram نگاره نمرات معیار
eeg برق نگاره مغز
charted طرح کردن نگاره
charting طرح کردن نگاره
chart طرح کردن نگاره
teletypist متصدی دوره نگاره
log drum طبله واقعه نگاره
mathematical instrument اسباب نگاره کشی
almond shape نگاره لوزی شکل
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
plain design طرح بدون نقش و نگاره
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
leiwen لی وان [در اصطلاح به معنی رعد می باشد و نگاره آن در حواشی فرش های چین بکار می رفته است.]
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
sainak سایناک [نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
scattered design طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
daffodil design طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
arabesque [Eslimi] طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
trefoil design طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
sampler واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
kepse motife [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Temerchin motife نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
salor سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
hands of Fatima طرح دستان فاطمه [نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
pictorial rug قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
khatayi طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
deflexion خم سازی
individualising تک سازی
repk lection پر سازی
local anasthesia سر سازی
retortion کج سازی
bridgework پل سازی
flection خم سازی
pavement کف سازی
pavements کف سازی
stylization مد سازی
retortion خم سازی
compaction تو پر سازی
individualization تک سازی
individuation تک سازی
bridge building پل سازی
individualises تک سازی
truncation بی سر سازی
individualised تک سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
individualize تک سازی
padding له سازی
idolization بت سازی
flooring کف سازی
malting مالت سازی
enrichment غنی سازی
exclusion محروم سازی
fading محو سازی
machicolation مزغل سازی
calico printing چیت سازی
neutralization خنثی سازی
insulating عایق سازی
milling ارد سازی
insulates عایق سازی
insulate عایق سازی
pacification ارام سازی
landscape painting منظره سازی
humanization مردمی سازی
canalization کانال سازی
canalization ابراه سازی
canalization مجرا سازی
deactivation بی اثر سازی
machine building ماشین سازی
assimilation همگون سازی
levigation نرم سازی
latticing شبکه سازی
liquefaction ابگونه سازی
lapidification سنگ سازی
magnifcation بزرگ سازی
lapidation سنگسار سازی
industrialization صنعتی سازی
nationalization ملی سازی
substructure زیر سازی
ichnography زمینه سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
refreshments تازه سازی
refreshment تازه سازی
inculcation جایگیر سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com