Dictiornary-Farsi | نگاه دزدانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)

English	Persian
peek	نگاه دزدانه
peeked	نگاه دزدانه
peeking	نگاه دزدانه
peeks	نگاه دزدانه
keek	نگاه دزدانه


Search result with all words

keek	نگاه دزدانه کردن
to look through ones fingers	نگاه دزدانه کردن
to stael a look	دزدانه نگاه کردن
Other Matches

thievish	دزدانه
sneakingly	دزدانه
larcenous	دزدانه
mog	عازم شدن دزدانه رفتن
delayed steal	دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
gloat	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek	باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me	بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glances	نگاه نگاه مختصر
glance	نگاه نگاه مختصر
glanced	نگاه نگاه مختصر
leering	نگاه چپ
by sight	از نگاه
looks	نگاه
observantion	نگاه
look here	نگاه کن
leered	نگاه کج
slant	نگاه کج
slanted	نگاه کج
slants	نگاه کج
leer	نگاه کج
gloatingly	با نگاه
leer	نگاه چپ
i say	نگاه کن
looked	نگاه
look	نگاه
regards	نگاه
regarded	نگاه
regard	نگاه
glimpse	نگاه کم
ganders	: نگاه
leered	نگاه چپ
leers	نگاه چپ
glimpsed	نگاه کم
view	نگاه
gander	: نگاه
glimpsing	نگاه کم
leering	نگاه کج
glimpses	نگاه کم
leers	نگاه کج
holders	نگاه دارنده
leer	نگاه کج کردن
leered	نگاه کج کردن
leered	نگاه دزدکی
leer	نگاه دزدکی
leering	نگاه دزدکی
i say	نگاه کنید
leering	نگاه کج کردن
holder	نگاه دارنده
glimpsing	نگاه انی
glimpses	نگاه سریع
glimpses	نگاه انی
glimpsed	نگاه سریع
glimpsed	نگاه انی
glimpse	نگاه سریع
glimpse	نگاه انی
steely look	نگاه با اراده
retrospect	نگاه به گذشته
glimpsing	نگاه سریع
glaringly	با نگاه خیره
upholders	نگاه دارنده
upholder	نگاه دارنده
kept	نگاه داشته
voyeurs	نگاه کننده
squinny	کج کج نگاه کردن
looker	نگاه کننده
voyeur	نگاه کننده
vide infara	را نگاه کنید
to dwell on	نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.	چپ چپ نگاه کردن
to catch a glimpse of	نگاه مختصرکردن
shim	نظر یک نگاه
sheep's eyes	نگاه عاشقانه
sheep's eye	نگاه دزدکی
sheep's eye	نگاه عاشقانه
retrospection	نگاه به قهقرا
pryingly	با نگاه دقیق
preservatize	نگاه داشتن
dirty look <idiom>	چپ چپ نگاه کردن
peeper	نگاه کننده
to give support to	نگاه داشتن
to hang up	نگاه داشتن
to set eyes on	نگاه کردن
come-on	نگاه دعوتآمیز
to put to a pause	نگاه داشتن
come-ons	نگاه دعوتآمیز
to look on with	نگاه کردن
to look daggers	چپ چپ نگاه کردن
to lock out	نگاه داشتن
to lay fast	نگاه داشتن
Peeping Tom	نگاه دزد
to keep in	نگاه داشتن
to keep any one waiting	نگاه داشتن
Peeping Toms	نگاه دزد
parthian glance	اخرین نگاه
oeillade	نگاه عاشقانه
an intent look	یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance	یک نگاه عاشقانه
gazing	نگاه خیره
gazes	نگاه خیره
gazed	نگاه خیره
gaze	نگاه خیره
tenable	نگاه داشتنی
leers	نگاه کج کردن
at a glance	بیک نگاه
at first sight	بیک نگاه
look down	با نگاه از رو بردن
leontief table	نگاه کنید به :
gloatingly	با نگاه خیره
gapeseed	نگاه خیره
gape seed	نگاه خیره
to stop [doing something]	نگاه داشتن
leers	نگاه دزدکی
squints	چپ نگاه کردن
to watch	نگاه کردن
eying	نگاه کردن
hold	نگاه داشتن
holds	نگاه داشتن
refrains	نگاه داشتن
refraining	نگاه داشتن
refrained	نگاه داشتن
refrain	نگاه داشتن
regards	نگاه کردن
regarded	نگاه کردن
retain	نگاه داشتن
retains	نگاه داشتن
keep	نگاه داشتن
keeps	نگاه داشتن
squinted	چپ نگاه کردن
squint	چپ نگاه کردن
eye	نگاه کردن
eyeing	نگاه کردن
eyes	نگاه کردن
sees	نگاه کردن
retained	نگاه داشتن
retrospectively	با نگاه بگذشته
retaining	نگاه داشتن
oblongs	نگاه ممتد
retrospective view [on]	نگاه به گذشته
an upward glance	نگاه سربالا
regard	نگاه کردن
tackling	نگاه داشتن
stops	نگاه داشتن
tackles	نگاه داشتن
tackled	نگاه داشتن
stopping	نگاه داشتن
tackle	نگاه داشتن
stop	نگاه داشتن
stared	رک نگاه کردن
stare	رک نگاه کردن
stay	نگاه داشتن
stopped	نگاه داشتن
stares	رک نگاه کردن
oblong	نگاه ممتد
stayed	نگاه داشتن
see	نگاه کردن
inurn	در فرف نگاه داشتن
gorgonize	خیره نگاه کردن
it is in good keep	انراخوب نگاه میدارند
gaze	خیره نگاه کردن
he looked me in the face	در روی من نگاه کرد
inshrine	با حرمت نگاه داشتن
he kept me waiting	مرامنتظریامعطل نگاه داشت
impark	در محوطه نگاه داشتن
glare	خیره نگاه کردن
glared	خیره نگاه کردن
hold down	مطیع نگاه داشتن
journalize	دفترروزانه نگاه داشتن
glares	خیره نگاه کردن
glim	نگاه اجمالی کردن
skews	منحرف کج نگاه کردن
to look at somebody askance	به کسی چپ چپ نگاه کردن
skew	منحرف کج نگاه کردن
gazing	بادقت نگاه کردن
gazing	خیره نگاه کردن
gazes	بادقت نگاه کردن
gazes	خیره نگاه کردن
gazed	بادقت نگاه کردن
enwomb	در رحم نگاه داشتن
gazed	خیره نگاه کردن
eye baby	دیگری که به او نگاه میکند
skewing	منحرف کج نگاه کردن
gaze	بادقت نگاه کردن
goggling	چپ نگاه کردن گشتن
to look at each other	به یکدیگر نگاه کردن
to keep down	پایین نگاه داشتن
to keep away	دور نگاه داشتن
to keep at bay	معطل نگاه داشتن
freezes	ثابت نگاه داشتن
to hush up	ساکت نگاه داشتن
to hold in trust	بطورامانت نگاه داشتن
to have a look at something	بچیزی نگاه کردن
to look a bout	بهر سو نگاه کردن
to behave oneself	ادب نگاه داشتن
wedge	باگوه نگاه داشتن
freeze	ثابت نگاه داشتن
to keep in	روشن نگاه داشتن

peek