Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (38 milliseconds)
English
Persian
look
نگاه کردن نگریستن
looked
نگاه کردن نگریستن
looks
نگاه کردن نگریستن
Search result with all words
to look at
نگاه کردن به
[نگریستن به]
[به نظر آمدن]
Other Matches
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
glom
نگریستن
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
peer
بدقت نگریستن
peered
بدقت نگریستن
peering
بدقت نگریستن
to look fixedly
خیره نگریستن
to look at each other
به یکدیگر نگریستن
view favourably
با نظر مساعد نگریستن
regarded
وابسته بودن به نگریستن
regard
وابسته بودن به نگریستن
regards
وابسته بودن به نگریستن
look down on
<idiom>
با نظر حقارت نگریستن
look down on someone
<idiom>
باحقارت واحساس برتری نگریستن
To look down on someone.
کسی را به چشم حقارت نگریستن
To weep over ones misfortunes.
به بد بختی ها ( بد بیار یهای ) خود نگریستن
To view something approvingly ( favourably ) .
چیزی را با نظر موافق ( مساعد ) نگریستن
gaping stock
چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
to plagiarize
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to crib
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
leer
نگاه کج کردن
to look on with
نگاه کردن
squinted
چپ نگاه کردن
sees
نگاه کردن
eye
نگاه کردن
squints
چپ نگاه کردن
squint
چپ نگاه کردن
to watch
نگاه کردن
squinny
کج کج نگاه کردن
to dwell on
نگاه کردن
see
نگاه کردن
stared
رک نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
چپ چپ نگاه کردن
leering
نگاه کج کردن
to look daggers
چپ چپ نگاه کردن
stares
رک نگاه کردن
leers
نگاه کج کردن
leered
نگاه کج کردن
stare
رک نگاه کردن
to set eyes on
نگاه کردن
dirty look
<idiom>
چپ چپ نگاه کردن
eyes
نگاه کردن
eyeing
نگاه کردن
regards
نگاه کردن
regarded
نگاه کردن
eying
نگاه کردن
regard
نگاه کردن
ogle
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
gape seed
چیزی که مایه حیرت وموجب خیره نگریستن گرد د
to stael a look
دزدانه نگاه کردن
pries
بادقت نگاه کردن
stared
خیره نگاه کردن
goggling
چپ نگاه کردن گشتن
to make eyes at
عاشقانه نگاه کردن
pries
فضولانه نگاه کردن
pry
بادقت نگاه کردن
pry
فضولانه نگاه کردن
stare
خیره نگاه کردن
goggle
چپ نگاه کردن گشتن
gorgonize
خیره نگاه کردن
gawking
بی خیال نگاه کردن
gawking
احمقانه نگاه کردن
gawks
بی خیال نگاه کردن
gawks
احمقانه نگاه کردن
glim
نگاه اجمالی کردن
glow
نگاه سوزان کردن
glares
خیره نگاه کردن
glare
خیره نگاه کردن
gawked
بی خیال نگاه کردن
glows
نگاه سوزان کردن
glared
خیره نگاه کردن
glowed
نگاه سوزان کردن
pried
فضولانه نگاه کردن
peer
با دقت نگاه کردن
gape
باشگفتی نگاه کردن
gape
خیره نگاه کردن
peered
با دقت نگاه کردن
gaped
باشگفتی نگاه کردن
to run through
نگاه اجمالی کردن در
gawked
احمقانه نگاه کردن
gloat
خیره نگاه کردن
gapes
باشگفتی نگاه کردن
gaping
خیره نگاه کردن
gapes
خیره نگاه کردن
gaped
خیره نگاه کردن
gloating
خیره نگاه کردن
pried
بادقت نگاه کردن
thumb one's nose
<idiom>
با تنفر نگاه کردن
goggled
چپ نگاه کردن گشتن
squinny
زیرچشمی نگاه کردن
gawk
احمقانه نگاه کردن
gawk
بی خیال نگاه کردن
peering
با دقت نگاه کردن
stares
خیره نگاه کردن
gloats
خیره نگاه کردن
to look at each other
به یکدیگر نگاه کردن
gaping
باشگفتی نگاه کردن
peek
زیرچشمی نگاه کردن
gazing
بادقت نگاه کردن
gaze
بادقت نگاه کردن
gazed
خیره نگاه کردن
gazed
بادقت نگاه کردن
gazes
خیره نگاه کردن
look up
نگاه کردن مراجعهای
to look forward
نگاه کردن انتظارداشتن
gazes
بادقت نگاه کردن
gazing
خیره نگاه کردن
peeks
زیرچشمی نگاه کردن
skews
منحرف کج نگاه کردن
to look through ones fingers
نگاه دزدانه کردن
skewing
منحرف کج نگاه کردن
skew
منحرف کج نگاه کردن
peeking
زیرچشمی نگاه کردن
peeked
زیرچشمی نگاه کردن
gaze
خیره نگاه کردن
glowers
خیره نگاه کردن
keek
نگاه دزدانه کردن
glowered
خیره نگاه کردن
to look behind
پشت سر را نگاه کردن
gloated
خیره نگاه کردن
to have a look at something
بچیزی نگاه کردن
to look at somebody askance
به کسی چپ چپ نگاه کردن
to look a bout
بهر سو نگاه کردن
to look down
با نگاه مطیع کردن
glowering
خیره نگاه کردن
look about
بهر سو نگاه کردن
glower
خیره نگاه کردن
peep
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
leered
از گوشه چشم نگاه کردن
snoop
نگاه تجسس امیز کردن
leer
از گوشه چشم نگاه کردن
glower
اخم کردن نگاه خیره
keep tabs on
<idiom>
نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
leering
از گوشه چشم نگاه کردن
snooped
نگاه تجسس امیز کردن
glowering
اخم کردن نگاه خیره
gazed
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
leers
از گوشه چشم نگاه کردن
glowered
اخم کردن نگاه خیره
gazes
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
to look one up and down
بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
gaze
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glowers
اخم کردن نگاه خیره
give someone a black look
با خشم به کسی نگاه کردن
snoops
نگاه تجسس امیز کردن
snooping
نگاه تجسس امیز کردن
gazing
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
celebrating
نگاه داشتن تقدیس کردن
languish
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languished
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
celebrate
نگاه داشتن تقدیس کردن
gawp
مات و احمقانه نگاه کردن
oeillade
با کرشمه نگاه کردن غمزه
celebrates
نگاه داشتن تقدیس کردن
languishing
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
gawps
مات و احمقانه نگاه کردن
gawped
مات و احمقانه نگاه کردن
teleview
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
to d. into a book
نگاه مختصر بکتابی کردن
retains
ابقاء کردن نگاه داشتن
retained
ابقاء کردن نگاه داشتن
to look forward expectantly to the future
با انتظار به آینده نگاه کردن
retain
ابقاء کردن نگاه داشتن
to drink in with ones eyes
بچشم خریداری نگاه کردن
gawping
مات و احمقانه نگاه کردن
retaining
ابقاء کردن نگاه داشتن
glance
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
to make eyes at
به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
to paint a rosy picture of something
امیدوارانه به چیزی
[موضوعی]
نگاه کردن
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
stare
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
stared
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
To look fondly at someone .
با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
stares
از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
pretty to look at
[to watch]
زیبا
[خوشگل]
برای نگاه کردن
peep
باچشم نیم باز نگاه کردن
glanced
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glances
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
gange
باسیم نازک نگاه داری کردن
to watch the clock
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
peeping
باچشم نیم باز نگاه کردن
peeps
باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped
باچشم نیم باز نگاه کردن
filed
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file
در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
memorialize
برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
to look at somebody with contempt
به کسی با اهانت
[تحقیر آمیز]
نگاه کردن
window shop
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com