English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
boat gang نگهبان قایق
Other Matches
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
keepers نگهبان
sentinels نگهبان
out post نگهبان
guarding نگهبان
escorted نگهبان
escort نگهبان
chasers نگهبان
chaser نگهبان
inspectors نگهبان
guardsman نگهبان
watchdogs سگ نگهبان
inspector نگهبان
watchdog سگ نگهبان
on guard نگهبان
sentinel نگهبان
guardsmen نگهبان
life guard نگهبان
left half back نگهبان چپ
watchmen نگهبان
watchman نگهبان
lifeguards نگهبان
keeper نگهبان
look out نگهبان
custodians نگهبان
gallant نگهبان
custodian نگهبان
guards نگهبان
lifeguard نگهبان
escorting نگهبان
body guard نگهبان
police dog سگ نگهبان
guard dog سگ نگهبان
K9 [canine] سگ نگهبان
custodial نگهبان
watches نگهبان
guardians نگهبان
conservator نگهبان
duty نگهبان
guardian نگهبان
watching نگهبان
watched نگهبان
watch نگهبان
sentry نگهبان
enntinel نگهبان
warden نگهبان
ward نگهبان
sentries نگهبان
custos نگهبان
escorts نگهبان
watch dog سگ نگهبان
custodier نگهبان
guard نگهبان
watch man نگهبان
wardens نگهبان
wards نگهبان
gangway staff نگهبان پله
anchor watch نگهبان لنگر
factionary نگهبان قراول
air sentinel نگهبان هوایی
flag guard نگهبان پرچم
bailiffs نگهبان دژ سلطنتی
bailiff نگهبان دژ سلطنتی
beach patrol نگهبان ساحلی
guard band باند نگهبان
arcturus نگهبان شمال
guard post پایه نگهبان
guardian council شورای نگهبان
beach patrol نگهبان اسکله
curing membrane پوسته نگهبان
cover نگهبان بگوش
trick سکانی نگهبان
tricked سکانی نگهبان
relief of sentry عوض نگهبان
right half back نگهبان راست
watchdogs سگ پاسبان نگهبان
curators نگهبان متصدی
copying نگهبان مخابراتی
copy نگهبان مخابراتی
curator نگهبان متصدی
copies نگهبان مخابراتی
copied نگهبان مخابراتی
guardian angel فرشته نگهبان
wardens نافر نگهبان
to stand sentinel نگهبان گذاشتن در
watchdog سگ پاسبان نگهبان
radio guard نگهبان بی سیم
port watch نگهبان بندر
covers نگهبان بگوش
guard signal علامت نگهبان
coverings نگهبان بگوش
warden نافر نگهبان
interior guard نگهبان داخلی
tricking سکانی نگهبان
memory guard نگهبان حافظه
officer of the day افسر نگهبان
churchmen نگهبان کلیسا
sergeant of the guard گروهبان نگهبان
churchman نگهبان کلیسا
officer of the watch افسر نگهبان
watch officer افسر نگهبان
watch dog ناو نگهبان ناوگان
warders نگهبان دروازه یا قصر
sentry box سایبان چوبی نگهبان
cryptoguard نگهبان اطاق رمز
armorer نگهبان اسلحه زراد
warder نگهبان دروازه یا قصر
Beefeater نگهبان برج لندن
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان
air controlman نگهبان کنترل هوایی
am i the keep of my brother? ایامن نگهبان برادرخودهستم
guardsman سرباز هنگ نگهبان
guardsmen سرباز هنگ نگهبان
rangeguard نگهبان میدان تیر
service officer افسر ارشد نگهبان
Beefeaters نگهبان برج لندن
time orderly نگهبان اعلام ساعت
attendants همراه نگهبان کشیک
attendant همراه نگهبان کشیک
to relieve guard نگهبان راعوض کردن
earth retaining wall دیوار نگهبان خاک
duty officer افسر نگهبان ستاد
chaperon نگهبان یاملازم خانمهای جوان
watchdog نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdogs نگهبانی دادن نگهبان بودن
chaperones نگهبان یاملازم خانمهای جوان
posts گماردن نگهبان قرار دادن
officer of the deck افسر نگهبان عرشه ناو
chaperons نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone نگهبان یاملازم خانمهای جوان
curatorial نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
sounding patrol نگهبان عمق سنج ناو
post گماردن نگهبان قرار دادن
post- گماردن نگهبان قرار دادن
posted گماردن نگهبان قرار دادن
rangeguard نگهبان قرق میدان تیر
dog watch پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
covers دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry box سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
watch fire اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
coverings دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
raid clerk نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
arcturus نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
outboard قایق
boats قایق
lighters قایق
lighter قایق
barges قایق
barged قایق
barge قایق
boat قایق
ark قایق
bilge کف قایق
boatdeck پل قایق
caique قایق
boat tail دم قایق
ferry boat قایق
yachting قایق رانی
boat-hooks چنگک قایق
boat-hooks هوک قایق
boat-hook چنگک قایق
boat-hook هوک قایق
boat hook چنگک قایق
to sail avessel راندن قایق
sloop قایق جنگی
ferry قایق موتوری
ferrying قایق موتوری
powerboat قایق موتوری
sloop قایق یک دکله
powerboats قایق موتوری
soling قایق با 3 سرنشین
boat hook هوک قایق
sailing boats قایق بادبانی
boathouses آشیانهی قایق
dinghies قایق تفریحی
cabin cruiser قایق تفریحی
dinghy قایق تفریحی
stern عقب قایق
cabin cruisers قایق تفریحی
sterner عقب قایق
sternest عقب قایق
life boad قایق نجات
boathouses قایق خانه
sailing boat قایق بادبانی
boathouse آشیانهی قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com