Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
workholder
نگهدارنده قطعه
Other Matches
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
preserver
نگهدارنده
holders
نگهدارنده
skeg
نگهدارنده
holder
نگهدارنده
adherent electrode
نگهدارنده
retentive
نگهدارنده
support
نگهدارنده
lashing
نگهدارنده
riding anchor
لنگر نگهدارنده
magnet holder
نگهدارنده اهنربا
maintaining stimulus
محرک نگهدارنده
strut
قفل نگهدارنده
arm rest
اهرم نگهدارنده
retainer
گیره نگهدارنده
absorptive terrace
تراس نگهدارنده اب
sustentacular
نگهدارنده محافظ
retainers
گیره نگهدارنده
dolly
پیش نگهدارنده
dollies
پیش نگهدارنده
strutted
قفل نگهدارنده
shaft bracket
نگهدارنده محور
struts
قفل نگهدارنده
arrester gear
سیم نگهدارنده
handles
گیره نگهدارنده
depositery
نگهدارنده سپرده
conservator
نگهدارنده محافظ
fuse carrier
نگهدارنده فیوز
fuse holder
نگهدارنده فیوز
gas holder
نگهدارنده گاز
cable guard
نگهدارنده کابل
holding coil
پیچک نگهدارنده
holding flange
لبه نگهدارنده
pendant
طناب نگهدارنده
handle
گیره نگهدارنده
pendants
طناب نگهدارنده
holding ground
محوطه نگهدارنده لنگر
magnetic latching relay
رله نگهدارنده مغناطیسی
distance line
طناب نگهدارنده ناوها
downhaul
طناب نگهدارنده دکل
holds
گیره اتصالی نگهدارنده
detent
ضامن نگهدارنده مین
rigging
طنابهای نگهدارنده دکل
storm water retention tank
منبعهای نگهدارنده اب باران
stakeholder
نگهدارنده بانک در قمار
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
detent
ازادکننده مین نگهدارنده
die shoe
قاب نگهدارنده ورق
detent
شیطانک نگهدارنده گیره
hold
گیره اتصالی نگهدارنده
battery box leg
پایه نگهدارنده باطری
geneva stop
سیستم نگهدارنده فیلم
brake shoe carrier
نگهدارنده کفشک ترمز
pistol clasp
گیره نگهدارنده طپانچه
gimbals
محور نگهدارنده جایرو
sustaining
نگهدارنده ادامه دهنده
lathe tool holder
نگهدارنده تیغه تراش
preventive
ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
jam cleat
قلاب نگهدارنده طناب قایق
hanging-buttress
[پشت بند نگهدارنده]
[معماری]
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
fuzewell liner
بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
strut
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
strutted
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
struts
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
fritter
قطعه قطعه کردن
segments
قطعه قطعه کردن
segment
قطعه قطعه کردن
fritters
قطعه قطعه کردن
sectional
قطعه قطعه بخشی
mainland
قطعه اصلی قطعه
fragments
قطعه قطعه کردن
fragmentation
قطعه قطعه شدن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
fragment
قطعه قطعه کردن
sparred
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
platen
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
spar
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
gimbal
سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
spars
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
MCA
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
crotch
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
sprayed
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
gaff
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
spray
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
anatomize
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
bore reset
وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
bell-cage
[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
fuse unit
رابط فیوز نگهدارنده فیوز
internode
قطعه
stretch
قطعه
fragmenting
قطعه
nugget
قطعه
nuggets
قطعه
pieces
قطعه
fragment
قطعه
stretched
قطعه
line segment
قطعه خط
stretches
قطعه
piece
قطعه
part
قطعه
plotted
قطعه
scale
قطعه
doit
قطعه
copyslip
قطعه
lobes
قطعه
lobe
قطعه
slabs
قطعه
slab
قطعه
plot
قطعه
members
قطعه
tract
قطعه
tracts
قطعه
pane
قطعه
panes
قطعه
calligraph
قطعه
sections
قطعه
section
قطعه
blocked
قطعه
blocks
قطعه
member
قطعه
plots
قطعه
smidgin
قطعه
blocs
قطعه
segments
قطعه
very large scale integration
قطعه
block
قطعه
snip
قطعه
snipped
قطعه
snipping
قطعه
bloc
قطعه
smidgeon
قطعه
smidgen
قطعه
components
قطعه
snippy
قطعه
component
قطعه
segmental
قطعه قطعه
small scale integration
قطعه
segment
قطعه
trilobation
سه قطعه
chunks
قطعه
chunk
قطعه
fragments
قطعه
item
قطعه
plank
قطعه
morceau
قطعه
panel
قطعه
goblets
قطعه
panels
قطعه
wodge
قطعه
wodges
قطعه
goblet
قطعه
items
قطعه
extent
قطعه
concerto
قطعه موسیقی
blank flange
قطعه- ایکس
stiffeners
قطعه تقویتی
clearing block
قطعه بازدارنده
stiffener
قطعه تقویتی
pickling
قطعه شویی
fragmenting
قطعه باقیمانده
casting
قطعه ریخته گی
lobotomies
قطعه بری
lobotomy
قطعه بری
replacement
تعویض قطعه
work
قطعه کار
fitting
قطعه اتصال
opus
قطعه موسیقی
fragment
قطعه باقیمانده
handset
تلفن در یک قطعه
worked
قطعه کار
dab
قطعه تکه
dabbed
قطعه تکه
dabs
قطعه تکه
fragments
قطعه باقیمانده
concertos
قطعه موسیقی
cannibalization
قطعه برداری
replacements
تعویض قطعه
berg
قطعه عظیم یخ
opuses
قطعه موسیقی
handsets
تلفن در یک قطعه
strip
قطعه باریک
program segment
قطعه برنامه
resident segment
قطعه مقیم
root segment
قطعه ریشهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com