English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
Other Matches
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
replacement جایگزینی
lodgment جایگزینی
replacements جایگزینی
embedment جایگزینی
lodgement جایگزینی
filler personnel افراد جایگزینی
assignment statement جمله جایگزینی
replacement theory نظریه جایگزینی
assignment operator عملگر جایگزینی
replacement cost هزینه جایگزینی
situation جایگزینی وضع
situations جایگزینی وضع
replacement capital سرمایه جایگزینی
replaceable parameter پارامتر جایگزینی
trade-offs رابطه جایگزینی
replacement part قطعه جایگزینی
replacements جایگزینی نفرات
search and replace جستجو و جایگزینی
font subsitution جایگزینی فونت
replacement جایگزینی نفرات
trade off رابطه جایگزینی
trade-off رابطه جایگزینی
loss replacement جایگزینی تلفات و ضایعات
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
bulk replacement storage سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
prints تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
zero supperssion موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
civilrequirements نیازمندیهای غیرنظامی نیازمندیهای کشور
blood chit تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
caveator کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
operating strenght پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
theory of effective demand determination نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
to find oneself نیازمندیهای خودرافراهم کردن
material requirements planning برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
the press of modern life فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
ref Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
refs Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
staffed پرسنل
staffs پرسنل
staff پرسنل
personnel پرسنل
total demand تقاضای کل
at the instance of به تقاضای
at the request of تقاضای
aggregate demand تقاضای کل
intransit strenth پرسنل سیال
operating personnel پرسنل فعال
adjutant general دایره پرسنل
personnel officer افسر پرسنل
cadres پرسنل پیمانی
cadre پرسنل پیمانی
all hands کلیه پرسنل
operations personal پرسنل عملیات
permanent party پرسنل دایمی
complement پرسنل سازمانی
crews پرسنل ناو
crewing پرسنل ناو
complements پرسنل سازمانی
complementing پرسنل سازمانی
turout تجمع پرسنل
complemented پرسنل سازمانی
troop پرسنل دار
trooped پرسنل دار
shipmate پرسنل هم ناو
ship's company پرسنل ناو
crewed پرسنل ناو
crew پرسنل ناو
trooping پرسنل دار
maximum demand تقاضای بیشینه
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate demand function تابع تقاضای کل
applications تقاضای کار
at my request مطابق با تقاضای من
factor demand تقاضای عوامل
application for loan تقاضای وام
pop the question <idiom> تقاضای ازدواج
application تقاضای کار
national demand تقاضای ملی
at the instance of بر حسب تقاضای
market demand تقاضای بازار
complementary demand تقاضای مکمل
complementary demand تقاضای تکمیلی
excess demand تقاضای بیش از حد
request substitution تقاضای تعویض
request to send تقاضای ارسال
effective demand تقاضای موثر
inelastic demand تقاضای بی کشش
give تقاضای رای
demand for payment تقاضای پرداخت
joint demand تقاضای مشترک
elastic demand تقاضای با کشش
composite demand تقاضای مرکب
final demand تقاضای نهائی
re claim تقاضای مجدد
giving تقاضای رای
gives تقاضای رای
military pay order لیست حقوقی پرسنل
quarters محل اسایشگاه پرسنل
nonoperating strength پرسنل غیر فعال
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
lag rate میزان کسری پرسنل
carreer personnel پرسنل کادر ثابت
turout جمع شدن پرسنل
administrative acceptees پرسنل پذیرفته شده
staffed پرسنل ستاد ستادی
staffs پرسنل ستاد ستادی
proceed time زمان انتقال پرسنل
ration method روش تغذیه پرسنل
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
evacuee پرسنل تخلیه شده
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
evacuees پرسنل تخلیه شده
staff پرسنل ستاد ستادی
regular پرسنل کادر منظم
regulars پرسنل کادر منظم
service number شماره خدمتی پرسنل
demanded تقاضای خرید کالا
rpo تقاضای مظنه قیمت
demands تقاضای خرید کالا
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand تقاضای کشش دار
derived demand تقاضای مشتق شده
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
inelastic demand تقاضای غیر حساس
downward sloping demand curve منحنی تقاضای نزولی
soft market بازار با تقاضای خوب
tax تحمیل تقاضای سنگین
taxed تحمیل تقاضای سنگین
taxes تحمیل تقاضای سنگین
oyer تقاضای استماع یا دادرسی
apply for a divorce تقاضای طلاق کردن
toa for a job or position تقاضای شغل کردن
to request issuance تقاضای صدور کردن
perfectly elastic demand تقاضای کاملا با کشش
credit application تقاضای گشایش اعتبار
perfectly inelastic demand تقاضای کاملا بی کشش
demand تقاضای خرید کالا
marginal demand price قیمت تقاضای نهائی
law of downward sloping demand قانون تقاضای نزولی
retrofit action بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
transport area منطقه حمل و نقل پرسنل
sending state کشور اعزام کننده پرسنل
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
registrant پرسنل ثبت نام کننده
reimbursable personnel پرسنل حقوق بگیر نظامی
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
release denial جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
blind بدون دید مستقیم پرسنل
safeguards مامور حفافت پرسنل و یا اموال
debarkation net تور پیاده شدن پرسنل
blinded بدون دید مستقیم پرسنل
debarkation net پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
battlefield evacuation تخلیه پرسنل اسیب دیده
blinds بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarding مامور حفافت پرسنل و یا اموال
enlisted personnel پرسنل سرباز و درجه دار
safeguarded مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard مامور حفافت پرسنل و یا اموال
planned demand تقاضای برنامه ریزی شده
call of more حق تقاضای زیاد کردن مبیع
put the bite on someone <idiom> از کسی تقاضای پول کردن
ask for a lady's hand تقاضای ازدواج با بانویی کردن
To seek political asylum. تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
To demand prompt payment. تقاضای پرداخت فوری کردن
To ask for political asylum. تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
caller شخصی که تقاضای تماس دارد
rts Send To Request تقاضای ارسال
demur تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurred تقاضای درنگ یا مکث کردن
demurrer تقاضای تاخیر درصدور حکم
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demurring تقاضای درنگ یا مکث کردن
reclamation تقاضای جبران خسارت کردن
demurs تقاضای درنگ یا مکث کردن
request time out تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
layer برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers برنامهای که تقاضای ارسال کند
callers شخصی که تقاضای تماس دارد
administrative acceptees پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
nonce word واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
blue bark تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com