Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (4 milliseconds)
English
Persian
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
Search result with all words
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
Other Matches
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxygen convertor
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygenize
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
LUT
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
oxygen carrier
اکسیژن بر
oxybiont
اکسیژن زی
empyreal air
اکسیژن
oxygen
اکسیژن
liquid exygen
اکسیژن مایع
oxygenation
اکسیژن زنی
oxygenization
اکسیژن دهی
lox
اکسیژن مایع
oxygenize
با اکسیژن امیختن
oxidation
ترکیب با اکسیژن
liquid oxygen
اکسیژن مایع
deoxygenation
اکسیژن زدایی
deoxidation
اکسیژن گیری
oxyacetylene welding
جوش اکسیژن
deoxidize
بی اکسیژن کردن
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
oxygen debt
بدهی اکسیژن
oxygen debt
وام اکسیژن
oxidization
ترکیب با اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
oxygen deficit
کسر اکسیژن
oxygen extraction
جذب اکسیژن
oxygenation
ترکیب با اکسیژن
oxygenation
امیزش با اکسیژن
oxygen
گاز اکسیژن
deoxidate
بی اکسیژن کردن
atmospheric oxygen
اکسیژن هوا
oxygenating
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن زدن
anoxia
کمبود اکسیژن
steno oxibiant
اکسیژن کم تاب
oxygen ration
نسبت اکسیژن
oxygenates
اکسیژن زدن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxygenate
اکسیژن زدن
oxygenate
اکسیژن امیختن
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
acidity coefficient
نسبت اکسیژن
oxygenated
اکسیژن زدن
oxygen
اکسیژن دار
oxygenates
اکسیژن امیختن
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
aqualungs
دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung
دستگاه تنفس اکسیژن
acetylene oxygen flame
شعله استیلن اکسیژن
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
oxygen acid
اسید اکسیژن دار
oxyacid
اسید اکسیژن دار
rebreather
سیستم اکسیژن مداربسته
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidised
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidises
با اکسیژن ترکیب کردن
volcanize
جوش اکسیژن زدن
oxidising
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizing
با اکسیژن ترکیب کردن
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
oxidation
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
tetroxide
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
acyl oxygen fission
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
monoxide
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
isatin
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
chemical sense
حس شیمیایی
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemic
شیمیایی
chemical
شیمیایی
chemicals
شیمیایی
demand oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemical operations
عملیات شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
compounds
ترکیب شیمیایی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
compounded
ترکیب شیمیایی
organic compound
مواد شیمیایی
precipitate
رسوب شیمیایی
precipitated
رسوب شیمیایی
precipitates
رسوب شیمیایی
precipitating
رسوب شیمیایی
compound
ترکیب شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
decomposition
هوازدگی شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
chemical agent
ماده شیمیایی
chemical agent
عامل شیمیایی
quasichemical
شبه شیمیایی
biochemical
زیستی- شیمیایی
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
galvanic cell
پیل شیمیایی
fertilisers
کود شیمیایی
fertilizer
کود شیمیایی
fertilizers
کود شیمیایی
chemiluminescence
نورتابی شیمیایی
chemism
خاصیت شیمیایی
chemisorption
جذب شیمیایی
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
narcosis
خواب شیمیایی
electrochemical
برقی- شیمیایی
chemotropism
گرایش شیمیایی
homolysis
تجزیه شیمیایی
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
mulches
ماده شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
mulch
ماده شیمیایی
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
ageing
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
thermolysis
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
urinalysis
تجزیه شیمیایی ادرار
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
chemical
ماده شیمیایی دارویی
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
chemicals
ماده شیمیایی دارویی
biochemical catalyst
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
photochemical smog
دود مه نور شیمیایی
photochemical smog
دود مه فتو شیمیایی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
petrolum chemicals
مواد شیمیایی نفتی
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
chemosynthesis
سنتز باکتری شیمیایی
petrochemicals
مواد شیمیایی نفتی
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
galvanic battery
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
neutralizing
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralize
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises
بطور شیمیایی خنثی کردن
corrosion
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
agent
نماینده عامل شیمیایی خرج
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
actinolagy
معرفت بخواص شیمیایی نور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com