Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
English
Persian
analeptic
نیروبخش روانی
Other Matches
tonic
نیروبخش
bracing
نیروبخش
quickening
نیروبخش
quick ening
نیروبخش
refreshing
نیروبخش
anabiotic
نیروبخش
roborant
نیروبخش
corrobrant
نیروبخش
refreshingly
نیروبخش
tonics
نیروبخش
roborant
داروی نیروبخش
corrobrant
داروی نیروبخش
life giving
نیروبخش روانبخش
they rate as tonic drugs
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
recuperative furnace
کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
subversives
روانی
subversive
روانی
fluidity
روانی
mellifluence
روانی
mental
روانی
liquid limit
حد روانی
volubility
روانی
psychical
روانی
fluency
روانی
psychic
روانی
yield point
حد روانی
psychological
روانی
flows
روانی
freedom
روانی
facility
روانی
flowed
روانی
flow
روانی
freedoms
روانی
mental examination
معاینه روانی
mental health
بهداشت روانی
mental health
سلامت روانی
mental hygiene
بهداشت روانی
psychodiagnosis
تشخیص روانی
psychological operations
عملیات روانی
psychological field
میدان روانی
psychological factors
عوامل روانی
psycholepsy
افت روانی
psychiatric disorder
اختلال روانی
psychological scale
مقیاس روانی
psychological space
فضای روانی
sociopsychological
اجتماعی- روانی
mental derangement
اشفتگی روانی
psychomotor
روانی- حرکتی
mental disease
بیماری روانی
mental illness
بیماری روانی
mental disorder
اختلال روانی
mental disorder
بیماری روانی
mental disturbance
اختلال روانی
psychological environment
محیط روانی
mental economy
اقتصاد روانی
psycholepsis
افت روانی
psychograph
نمودار روانی
psychic energy
نیروی روانی
psychosocial
روانی- اجتماعی
psychasthenia
ضعف روانی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
psychosexual
روانی- جنسی
psychic deafness
ناشنوایی روانی
psychopharmacology
داروشناسی روانی
psychic blindness
نابینایی روانی
psychiatric hospital
بیمارستان روانی
psychiatric nurse
پرستار روانی
psychic apparatus
دستگاه روانی
psychic secretion
تراوش روانی
psychic trauma
اسیب روانی
psychosurgery
جراحی روانی
psychognosis
شناخت روانی
psychogenesis
پدیدایی روانی
psychopathy
معالجه روانی
mental test
ازمون روانی
psychological test
ازمون روانی
neurasthenia
خسته روانی
psychopathy
اختلالات روانی
psyho
بیمار روانی
physical psychological
تنی- روانی
physical psychological
جسمی- روانی
playing the man
بازی روانی
psychiatric social work
مددکاری روانی
mental conflict
تعارض روانی
flowed
روانی سلاست
complexes
عقده روانی
mental status
وضع روانی
psychoanalysis
تحلیل روانی
psychiatry
پزشکی روانی
fluidity
روانی بیان
psychotherapy
درمان روانی
sanity
سلامت روانی
mentally
از نظر روانی
psychological warfare
جنگ روانی
complex
عقده روانی
psychotic
بیمار روانی
flows
روانی سلاست
psychopath
بیمار روانی
psychopaths
بیمار روانی
neuroses
اختلال روانی
neurosis
اختلال روانی
stress
فشار روانی
flow
روانی سلاست
stresses
فشار روانی
stressing
فشار روانی
psychosis
بیماری روانی
mood
وضع روانی
exopsychic
برون روانی
versatility
روانی مهارت
cathexis
انرژی روانی
cathexis
تمرکز روانی
cathexis
نیروگذاری روانی
gift of the gab
روانی زبان
supersensible
روحی روانی
ease of style
روانی انشا
endopsychic
درون روانی
nervous breakdowns
بحران روانی
intrapsychic
درون روانی
nervous breakdown
فروباشی روانی
nervous breakdowns
فروباشی روانی
liquid limit test
ازمون حد روانی
liquid limit
مرز روانی
nervous breakdown
بحران روانی
moods
وضع روانی
stream of consciousness
تسلسل روانی
psychomotor tests
ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor retardation
کندی روانی- حرکتی
nervous breakdown
ناتوانی روانی
[پزشکی]
psychomotor agitation
بیقراری روانی- حرکتی
nervous breakdown
درماندگی روانی
[پزشکی]
stress tolerance
تحمل فشار روانی
psychonomics
محیط شناسی روانی
psychotherapeutic
وابسته بدرمان روانی
reflux column
ستون باز روانی
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
stressable
<adj.>
فشار روانی پذیر
reflux condenser
چگالنده باز روانی
viscosity
ناروانی کند روانی
to speak with f.
به روانی سخن گفتن
nervous breakdown
واماندگی روانی
[پزشکی]
psychopathology
اسیب شناسی روانی
psychopathologist
اسیب شناس روانی
reagent
موضوع ازمایش روانی
psychopath
مبتلا بامراض روانی
pgr
بازتاب گالوانیکی- روانی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
neuropsychiatric
مرض روانی و عصبی
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
facility
وسیله تسهیل روانی
mental measurement
اندازه گیری روانی
mental element of crime
عنصر روانی جرم
california psychological inventory
پرسشنامه روانی کالیفرنیا
intrapsychic conflict
تعارض درون روانی
depth psychology
تجزیه و تحلیل روانی
psychological warfare
عملیات جنگ روانی
stressing
تنش جسمانی- روانی
stresses
تنش جسمانی- روانی
stress
تنش جسمانی- روانی
phrenology
جمجمه شناسی روانی
psychopaths
مبتلا بامراض روانی
psychogalvanic reflex
بازتاب گالوانیکی- روانی
psi ability
توانایی فرا روانی
psychodrama
نقش گزاری روانی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
psychodiagnostics
ابزارهای تشخیص روانی
psychic determinism
علیت گرایی روانی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
psychasthenia
خستگی روانی بی تصیمی
psychologism
پیروی از اصول روانی
psychodynamics
پویش شناسی روانی
acute stress reaction
واکنش حاد فشار روانی
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychoneural parallelism
توازی نگری روانی- عصبی
mental deficiency
عقب ماندگی روانی وفکری
psychopathology
علم اسیب شناسی روانی
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
psychergograph
دستگاه اندازه گیری کار روانی
cathectic
وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
illinois test of psycholinguistic
ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
psychoneurosis
ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
depression
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depressions
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
schizoid
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
consolidation psychological operation
عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
How does he
[she]
tick?
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
subversion
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
strategic
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
Hard architecture
[ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychological
عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com