English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
response strength نیرومندی پاسخ
Other Matches
reply [answer] پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
intension نیرومندی
strengths نیرومندی
strength نیرومندی
intensity نیرومندی
robustness نیرومندی
formidability نیرومندی
pithiness نیرومندی
answering پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
ego strength نیرومندی خود
potency توانایی نیرومندی
vigour نیرومندی زور
superego strength نیرومندی فراخود
vigor نیرومندی زور
assiciative strength نیرومندی تداعی
hardihood سرسختی نیرومندی
habit strength نیرومندی عادت
effective reaction potential حد موثر نیرومندی واکنش
virility قوه مردی نیرومندی
effective habit strength حد موثر نیرومندی عادت
DDT حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
lyddite ماده منفجره نیرومندی که قسمت اعظم ان مرکب از اسیدپیکریک میباشد
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
replied پاسخ
responded پاسخ
replying پاسخ
response پاسخ
responds پاسخ
rebutter پاسخ رد
replication پاسخ
in reply to در پاسخ
responsions پاسخ
replies پاسخ
no : پاسخ نه
reply پاسخ
responses پاسخ
respond پاسخ
counterplea پاسخ رد
answers پاسخ
answer پاسخ
answering پاسخ
item of written comment پاسخ
reaction [answer, commentary] پاسخ
answered پاسخ
answerback در پاسخ
representation [statement] پاسخ
response [commentary] پاسخ
statement پاسخ
negative reply پاسخ رد
in answer to در پاسخ به
frequency respone پاسخ فرکانس
answerback پاسخ برگشتی
movement response پاسخ حرکت
response amplitude دامنه پاسخ
rejoined پاسخ دادن
color response پاسخ رنگ
rejoining در پاسخ گفتن
rejoining پاسخ دادن
original response پاسخ ابتکاری
rejoins در پاسخ گفتن
rejoins پاسخ دادن
anticipatory response پاسخ انتظاری
consummatory response پاسخ پایانی
responds پاسخ دادن
moro response پاسخ مورو
operandum ابزار پاسخ
answer mode حالت پاسخ
correct response پاسخ درست
impluse response پاسخ ایمپولز
right answer پاسخ درست
image response پاسخ تصویر
delayed response پاسخ درنگیده
discriminatory response پاسخ افتراقی
distal response پاسخ دوربرد
calculation پاسخ تقریبی
content response پاسخ محتوایی
anatomy response پاسخ کالبدی
oracle پاسخ مبهم
oracles پاسخ مبهم
manipulandum ابزار پاسخ
emitted response پاسخ صدوری
responded پاسخ دادن
an a answer پاسخ مثبت
conditioned response پاسخ شرطی
irresponsive پاسخ ندهنده
respond پاسخ دادن
answering : جواب پاسخ
answerable پاسخ دار
running rate اهنگ پاسخ
answering : پاسخ دادن
responsorial پاسخ دهنده
vaccum response پاسخ غیابی
response time زمان پاسخ
answered پاسخ به یک سوال
response threshold استانه پاسخ
answering پاسخ به یک سوال
answers : پاسخ دادن
come up with <idiom> یافتن پاسخ
whole response پاسخ کلی
w response پاسخ کلی
voice answer back پاسخ سمعی
vab پاسخ سمعی
to make a response پاسخ دادن
to definitive answer پاسخ قطعی
answers پاسخ به یک سوال
early answer پاسخ زود
solution پاسخ یک مشکل
answered : جواب پاسخ
response differentiation تفکیک پاسخ
answers : جواب پاسخ
plea پاسخ دعوی
replier پاسخ دهنده
reflection response پاسخ قرینه
answer : پاسخ دادن
preparatory response پاسخ مقدماتی
position response پاسخ مکانی
popular response پاسخ رایج
rejoin در پاسخ گفتن
rejoin پاسخ دادن
rejoined در پاسخ گفتن
response duration مدت پاسخ
response equivalence هم ارزی پاسخ
response latency نهفتگی پاسخ
response set امایه پاسخ
answered : پاسخ دادن
pleas پاسخ دعوی
response intensity شدت پاسخ
solutions پاسخ یک مشکل
rejoinder پاسخ دفاعی
answer پاسخ به یک سوال
answer : جواب پاسخ
response generalization تعمیم پاسخ
rejoinders پاسخ دفاعی
response rate سرعت پاسخ
i pause for a reply منتظر پاسخ هستم
conditioned escape response پاسخ گریز شرطی
electrodermal response پاسخ برقی پوست
to fail to provide an answer درماندن در دادن پاسخ
conditioned avoidance response پاسخ اجتنابی شرطی
answer [to something] پاسخ [به چیزی] [راه حل]
no reply necessary [NRN] نیازی به پاسخ نیست.
s r model الگوی محرک- پاسخ
he returned a negative پاسخ منفی داد
high frequency responce پاسخ فرکانس بالا
return a negative پاسخ منفی دادن
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
interrogator responsor دستگاه پرسش- پاسخ
open ended question پرسش باز پاسخ
response hierarchy سلسله مراتب پاسخ
modulation frequency response پاسخ فرکانس مدولاسیون
pure color response پاسخ خالص رنگ
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
s r psychology روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response psychology روانشناسی محرک- پاسخ
white space response پاسخ به بخش سفید
visual righting response پاسخ تعادل دیداری
response time زمان پاسخ دهی
unconditioned response پاسخ غیر شرطی
ucr پاسخ غیر شرطی
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
the answer is in the negative پاسخ ان منفی است
surrebutter اخرین پاسخ خواهان
stimulus response theory نظریه محرک- پاسخ
shading response پاسخ سایه روشن
galvanic skin response پاسخ برقی پوست
pilomotor response پاسخ سیخ شدن مو
conditioned emotional response پاسخ هیجانی شرطی
solving یافتن پاسخ یک مشکل
solves یافتن پاسخ یک مشکل
rejoin پاسخ دفاعی دادن
rejoined پاسخ دفاعی دادن
rejoining پاسخ دفاعی دادن
calculation پاسخ به یک مشکل در ریاضی
solved یافتن پاسخ یک مشکل
rejoins پاسخ دفاعی دادن
solve یافتن پاسخ یک مشکل
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
phone پاسخ به تماس در تلفن
achromatic color response پاسخ رنگ بی فام
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
affirmative پاسخ "بله " بود
phoning پاسخ به تماس در تلفن
cer پاسخ هیجانی شرطی
all or none response پاسخ همه یا هیچ
phones پاسخ به تماس در تلفن
phoned پاسخ به تماس در تلفن
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
to beg the question در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
reacted عمل کردن در پاسخ به چیزی
react عمل کردن در پاسخ به چیزی
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com