English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
battalion نیروهای ارتشی
battalions نیروهای ارتشی
Search result with all words
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
Other Matches
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
military ارتشی
army regulation مقررات ارتشی
health nurse نرس ارتشی
military device اسباب ارتشی
caisson ارابه ارتشی
armed forces courier پیک ارتشی
health nurse پرستار ارتشی
khaki پارچه ارتشی
ex-serviceman ارتشی-فردیکهقبلادرارتش-نیرویدریایییاهواییمشغولبودهاست
civilian occupational specialty تخصص غیر ارتشی
olive drab رنگ سبز ارتشی
serve خدمت ارتشی کردن
army program memorandum لایحه برنامههای ارتشی
courier transfer station مرکزارسال پیک ارتشی
warlord فرمانده ارتشی فرمانروا
serves خدمت ارتشی کردن
served خدمت ارتشی کردن
army postal clerk متصدی پست ارتشی
army regulation نظام نامه ارتشی
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
courier transfer officer افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
battle group واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
army helicopter چرخبال ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
army helicopter هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
acheval ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
k ration بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
irregular forces نیروهای نامنطم
screening forces نیروهای پاسیور
market forces نیروهای بازار
ground forces نیروهای زمینی
garrison forces نیروهای پادگانی
irregular forces نیروهای چریکی
friendly forces نیروهای خودی
political forces نیروهای سیاسی
armed forces نیروهای مسلح
opposing forces نیروهای متخاصم
nuclear forces نیروهای هستهای
naval forces نیروهای دریایی
lateral forces نیروهای عرضی
frontalier نیروهای مرزی
irregular نیروهای نامنطم
blue forces نیروهای ابی
army forces نیروهای زمینی
component forces نیروهای مولفه
army of occupation نیروهای اشغالی
combined forces نیروهای مرکب
combat forces نیروهای رزمی
blue forces نیروهای خودی
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
services نیروهای سه گانه
forces of production نیروهای تولید
enemy forces نیروهای دشمن
services نیروهای مسلح
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
nato forces نیروهای پیمان ناتو
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
van der waals forces نیروهای وان در والس
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
restraining forces نیروهای مهار کننده
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
castrum [کمپ نیروهای رومی]
actions اشغال نیروهای جنگی
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
paramilitary نیروهای شبه نظامی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
assigned forces نیروهای زیر امر
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
action اشغال نیروهای جنگی
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
landing forces نیروهای پیاده شونده
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
joint مشترک بین نیروهای مسلح
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
reserved area مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
major command فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
visiting correspondent نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com