English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (9 milliseconds)
English Persian
fundamental interactions نیروهای بنیادی [فیزیک]
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
Other Matches
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
demarkation line خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
structural بنیادی
structurally بنیادی
climacteric <adj.> بنیادی
basilar بنیادی
basic بنیادی
fundamental بنیادی
elementary بنیادی
radicals بنیادی
radical بنیادی
basics بنیادی
fundamental units یکاهای بنیادی
fundamental skill مهارت بنیادی
fundamental particles ذرات بنیادی
fundamental unit یکای بنیادی
structural unemployment بیکاری بنیادی
fundumental particle ذره بنیادی
elementray particle ذره بنیادی
elementary particles ذرات بنیادی
elementary particle ذره بنیادی
stroma بافت بنیادی
basic conflict تعارض بنیادی
basic anxiety اضطراب بنیادی
base unit یکای بنیادی
basic research علم بنیادی
fundamental research علم بنیادی
pure research علم بنیادی
elementary charge بار بنیادی [فیزیک]
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
fundametal بنیادی تشکیل دهنده
fundamental interactions اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
graviton واحد بنیادی فرضی گرانش
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
parameter ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameters ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
photon ذره بنیادی انرژی الکترومگنتیک که از انتقال یک
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
irregular forces نیروهای نامنطم
irregular forces نیروهای چریکی
naval forces نیروهای دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
opposing forces نیروهای متخاصم
political forces نیروهای سیاسی
screening forces نیروهای پاسیور
market forces نیروهای بازار
lateral forces نیروهای عرضی
enemy forces نیروهای دشمن
ground forces نیروهای زمینی
forces of production نیروهای تولید
services نیروهای مسلح
services نیروهای سه گانه
army forces نیروهای زمینی
component forces نیروهای مولفه
blue forces نیروهای خودی
battalions نیروهای ارتشی
battalion نیروهای ارتشی
army of occupation نیروهای اشغالی
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
blue forces نیروهای ابی
irregular نیروهای نامنطم
combat forces نیروهای رزمی
combined forces نیروهای مرکب
garrison forces نیروهای پادگانی
frontalier نیروهای مرزی
friendly forces نیروهای خودی
armed forces نیروهای مسلح
castrum [کمپ نیروهای رومی]
van der waals forces نیروهای وان در والس
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
assigned forces نیروهای زیر امر
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
restraining forces نیروهای مهار کننده
action اشغال نیروهای جنگی
landing forces نیروهای پیاده شونده
actions اشغال نیروهای جنگی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
nato forces نیروهای پیمان ناتو
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
joint مشترک بین نیروهای مسلح
residual force نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
establishing authority مقام مسئول نیروهای اب خاکی
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
opposing مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
m day force نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
diffraction loading منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
operating force نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
tac log group گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
father file پرونده بنیادی پرونده اصلی
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com