Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English
Persian
irregular forces
نیروهای چریکی
Search result with all words
regional forces
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
Other Matches
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
counter guerilla
ضد چریکی
partisan
چریکی
partisans
چریکی
partisan
جنگ چریکی
partisan warfare
جنگ چریکی
partisans
جنگ چریکی
irregular force
قوای چریکی
guerrilla warfare
جنگ چریکی
unconventional warfare
جنگهای چریکی
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
people forces
نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
forces of production
نیروهای تولید
irregular
نیروهای نامنطم
naval forces
نیروهای دریایی
nuclear forces
نیروهای هستهای
component forces
نیروهای مولفه
opposing forces
نیروهای متخاصم
differential forces
نیروهای دیفرانسیلی
irregular forces
نیروهای نامنطم
ground forces
نیروهای زمینی
garrison forces
نیروهای پادگانی
friendly forces
نیروهای خودی
armed forces
نیروهای مسلح
enemy forces
نیروهای دشمن
lateral forces
نیروهای عرضی
market forces
نیروهای بازار
combined forces
نیروهای مرکب
battalion
نیروهای ارتشی
services
نیروهای سه گانه
frontalier
نیروهای مرزی
battalions
نیروهای ارتشی
army forces
نیروهای زمینی
screening forces
نیروهای پاسیور
army of occupation
نیروهای اشغالی
services
نیروهای مسلح
blue forces
نیروهای ابی
combat forces
نیروهای رزمی
blue forces
نیروهای خودی
political forces
نیروهای سیاسی
fundamental forces
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
van der waals forces
نیروهای وان در والس
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
fundamental interactions
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
nato forces
نیروهای پیمان ناتو
landing forces
نیروهای پیاده شونده
restraining forces
نیروهای مهار کننده
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
opposing forces
نیروهای درگیر نبرد
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
paramilitaries
نیروهای شبه نظامی
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
dipole dipole forces
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
actions
اشغال نیروهای جنگی
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier
پیک نیروهای مسلح
action
اشغال نیروهای جنگی
armed forces police
دژبان نیروهای مسلح
assigned forces
نیروهای زیر امر
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
paramilitary
نیروهای شبه نظامی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
residual force
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
joint
مشترک بین نیروهای مسلح
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
establishing authority
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
sum of all external forces
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
opposing
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
operating force
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
orange forces
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
counter vailing power
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
diffraction loading
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint operations
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
warned exposed
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
national component
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national infrastructure
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
tac log group
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
hunter killer
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
undamped
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
sagging
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
pure bending
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
special forces
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
army forces
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
joint
نیروهای مشترک عملیات مشترک
transfer order
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
orientation forces
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com