English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
Other Matches
impact pressure فشار اصابت
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
impact action عمل انفجار نیروی ترکش
high airburst ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
diagonal compession force نیروی فشار قطری
thrusts فشار موتور نیروی پرتاب
thrust فشار موتور نیروی پرتاب
thrusting فشار موتور نیروی پرتاب
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
blow in doors دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
splintering ترکش
quivering ترکش
quivered ترکش
quiver ترکش
splintered ترکش
splinter ترکش
quivers ترکش
splashing ترکش
splinters ترکش
splashes ترکش
blasts ترکش
detonations ترکش
detonation ترکش
splash ترکش
bursts ترکش
burst ترکش
blast ترکش
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
graze burst ترکش زمینی
high burst ترکش بالا
hight of burst ارتفاع ترکش
blasting machine دستگاه ترکش
burst center مرکز ترکش
height of burst ارتفاع ترکش
aerial burst ترکش هوایی
air burst ترکش هوایی
sonic booms ترکش اوا
ricochet burst ترکش کمانهای
types of burst نوع ترکش
burst wave موج ترکش
impact burst ترکش ضربتی
impact burst ترکش سطحی
surface burst ترکش سطحی
sonic boom ترکش اوا
impact action عمل ترکش
burst range مسافت ترکش
burst range برد ترکش
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
accessed اصابت
hitting اصابت
impingement اصابت
hits اصابت
hit اصابت
accessing اصابت
accesses اصابت
access اصابت
impact point نقطه ترکش گلوله
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
splinterproof سنگر ضد ترکش گلوله
crater چاله ترکش گلوله ها
exoatmosphere ترکش فوق جوی
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
center of burst مرکز ترکش گلوله
craters چاله ترکش گلوله ها
air adjustment تنظیم ترکش هوایی
airburst ranging تنظیم ترکش هوایی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
graze burst ترکش روی زمین
impact اثر ترکش انفجار
impacts اثر ترکش انفجار
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
point of impact نقطه اصابت
thunderstroke اصابت صاعقه
surface of impact سطح اصابت
impact اصابت گلوله
impacts اصابت گلوله
impact point نقطه اصابت
direct hit اصابت مستقیم
direct hits اصابت مستقیم
impact area محل اصابت
hitting اصابت گلوله
hitting اصابت موفقیت
onset هجوم اصابت
hit ratio نسبت اصابت
hits اصابت گلوله
hit اصابت موفقیت
hit اصابت گلوله
shot اصابت کرده
line of impact خط اصابت گلوله
shots اصابت کرده
hits اصابت موفقیت
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
explosion ترکش منفجر کردن ترکیدن
desired ground zone نقطه ترکش اتمی مطلوب
surface burst ترکش روی سطح زمین
center of impact مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
explosions ترکش منفجر کردن ترکیدن
impact registration ثبت مرکز اصابت
effective pattern منطقه اصابت موثر
point of impact محل اصابت گلوله
impact اصابت اثر شدید
angle of incidence زاویه اصابت گلوله
impacts اصابت اثر شدید
impact point محل اصابت گلوله
impact area منطقه اصابت گلوله ها
attack اصابت یا نزول ناخوشی
attacked اصابت یا نزول ناخوشی
burst محل اصابت گلوله
bursts محل اصابت گلوله
attacks اصابت یا نزول ناخوشی
strike اصابت اعتصاب کردن
biting angle کوچکترین زاویه اصابت
center of impact registration ثبت مرکز اصابت
beatten zone منطقه مورد اصابت
strikes اصابت اعتصاب کردن
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
impact با شدت اصابت کردن ضربت
impacts با شدت اصابت کردن ضربت
vertical probable error خطای اصابت قائم گلوله
hit اصابت کردن به هدف زدن
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
single shot hit probability احتمال اصابت یک گلوله به هدف
hitting اصابت کردن به هدف زدن
hits اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me قرعه بنام من اصابت کرد
patterns نقشه طرح اصابت گلوله ها
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
surface of impact سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
absolute deviation انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
impact registration ثبت تیر بروش مرکز اصابت
direct hits گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hit گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
bomb impact plot بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bull's eye قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
course line shot تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
grand slams علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
grand slam علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
flukes یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
skittle که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com