English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
transmissivity نیروی انتقال دهنده
Other Matches
negotiators انتقال دهنده
transmitters انتقال دهنده
transferor انتقال دهنده
alienor انتقال دهنده
transferrer انتقال دهنده
negotiator انتقال دهنده
transporter انتقال دهنده
grantor انتقال دهنده
transmitter انتقال دهنده
alienator انتقال دهنده
transporters انتقال دهنده
neurotransmitter انتقال دهنده عصبی
transmissive انتقال دهنده فرستنده
transferor مصالح انتقال دهنده
distributing force نیروی تکان دهنده
convector جسم انتقال دهنده گرما
assignor واگذار کننده انتقال دهنده
convectors جسم انتقال دهنده گرما
assigner واگذار کننده انتقال دهنده
shafts محور انتقال دهنده نیرو
shaft محور انتقال دهنده نیرو
locomotive حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives حرکت دهنده نیروی محرکه
fibre optics انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
transitions انتقال
translation انتقال
transition انتقال
mittimus انتقال
transference انتقال
transfer line خط انتقال
transfer check انتقال
transfer انتقال
convey انتقال
conveyed انتقال
marque انتقال
metabasis انتقال
conveying انتقال
conveys انتقال
transmissions انتقال
intuitions انتقال
assignments انتقال
transmission line خط انتقال
migration انتقال
conveyance انتقال
assignment انتقال
conduction انتقال
transter انتقال
turn over انتقال
displacement انتقال
conveyances انتقال
bail arm انتقال
intuition انتقال
transmission انتقال
translations انتقال
transportation انتقال
transformation انتقال
abaloenation انتقال
shifted انتقال
transfers انتقال
shifts انتقال
shift انتقال
negotiation انتقال
downloading انتقال
negotiations انتقال
move انتقال
shift انتقال
conductance انتقال
transferring انتقال
line shaft انتقال
devolution انتقال
jetting نیروی جت
jetted نیروی جت
jets نیروی جت
jet نیروی جت
jet propulsion نیروی جت
total force نیروی کل
transporting نقل و انتقال
transported انتقال دادن
descendible قابل انتقال
transfer of capital انتقال سرمایه
transported نقل و انتقال
digital transmission انتقال رقمی
doppler shift انتقال دوپلری
tactical march انتقال جنگی
transport انتقال دادن
telegraphic transfer انتقال تلگرافی
technology transfer انتقال تکنولوژی
transfer medium رسانه انتقال
synchronous transmission انتقال همزمان
thought transference انتقال فکر
electron transition انتقال الکترون
transients در حال انتقال
social transmission انتقال اجتماعی
energy transmission انتقال انرژی
shift out انتقال به بیرون
tax shifting انتقال مالیات
shift of a tax انتقال مالیات
shift of a curve انتقال یک منحنی
power transfer انتقال انرژی
shift forward انتقال به جلو
energy transfer انتقال انرژی
transient در حال انتقال
transporting انتقال دادن
transports نقل و انتقال
transports انتقال دادن
gradation انتقال تدریجی
gradations انتقال تدریجی
transfer of learning انتقال یادگیری
transport نقل و انتقال
alienable قابل انتقال
shift backward انتقال به عقب
conductible قابل انتقال
transfer ladle پاتیل انتقال
block transfer انتقال بلوک
block transfer انتقال کندهای
conditional transfer انتقال شرطی
change over انتقال بانکی
block move انتقال بلوک
counter transference انتقال متقابل
crawl carry انتقال خزشی
conveying capacity قدرت انتقال
transfer address ادرس انتقال
carry over انتقال دادن
transfer interpreter مفسر انتقال
capital flow انتقال سرمایه
transfer function تابع انتقال
cessionary انتقال گیرنده
convect انتقال یافتن
conveyable قابل انتقال
data communication انتقال اطلاعات
data transfer انتقال داده ها
deed of transfer انتقال نامه
transferable قابل انتقال
inalienable غیرقابل انتقال
credit transfer انتقال اعتبار
credit transfers انتقال اعتبار
to be transferred انتقال یافتن
demographic transition انتقال جمعیتی
demountable قابل انتقال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com