English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
reinforcing نیروی تقویتی تقویت کننده
Other Matches
back-up تقویت کردن تقویتی
back up تقویت کردن تقویتی
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
build-ups نیروی کمکی تقویت نیروها
build-up نیروی کمکی تقویت نیروها
build up نیروی کمکی تقویت نیروها
refreshed نیروی تازه دادن تقویت کردن
refreshes نیروی تازه دادن تقویت کردن
refresh نیروی تازه دادن تقویت کردن
relayed دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relays دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
regenerator تقویت کننده
augmentor تقویت کننده
amplifire تقویت کننده
subsidiaries تقویت کننده
magnifier تقویت کننده
line repeater تقویت کننده خط
line amplifier تقویت کننده خط
corroborator تقویت کننده
booster تقویت کننده
boosters تقویت کننده
subsidiary تقویت کننده
reinforcer تقویت کننده
amplifiers تقویت کننده
amplifier تقویت کننده
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
reinforcing stimulus محرک تقویت کننده
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
amplifying valve لامپ تقویت کننده
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
main amplifier تقویت کننده اصلی
amplifire tube لامپ تقویت کننده
audio amplifier تقویت کننده صوتی
video amplifier تقویت کننده تصویری
image intensifier tube تقویت کننده تصویر
secondary reinforcer تقویت کننده ثانوی
fringing groove شیار تقویت کننده
relay amplifier تقویت کننده امدادی
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
transistors تقویت کننده کریستالی
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
repeater station مرکز تقویت کننده
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
preamplifier پیش تقویت کننده
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
sense amplifier تقویت کننده حسی
terminal repeater تقویت کننده نهایی
tube amplifier تقویت کننده لامپی
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
sounder resonator تقویت کننده صدا
light amplifier تقویت کننده ی نور
input amplifier تقویت کننده ورودی
power amplifier تقویت کننده قدرت
intermediate repeater تقویت کننده میانی
telephone repeater تقویت کننده تلفن
energizer تقویت کننده ترمز
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
magnifier تقویت کننده نور
transistor تقویت کننده کریستالی
input amplifier تقویت کننده اولیه
output amplifier تقویت کننده خروجی
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
pulse amplifier تقویت کننده پالس
hydraulic booster unit تقویت کننده هیدرولیکی
multiplier تقویت کننده ولتسنج
multiplier دستگاه تقویت کننده
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
backlogs ستون فقرات تقویت کننده
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
backlog ستون فقرات تقویت کننده
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
generalized reinforcer تقویت کننده تعمیم یافته
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
telephone repeater valve لامپ تقویت کننده تلفنی
telephone amplifying tube لامپ تقویت کننده تلفن
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
corroborative تایید کننده- موید- تقویت امیز
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
cascade image intensifier تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
force augmentation تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
blocking force نیروی سد کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
holding force نیروی تثبیت کننده
moving power نیروی جابجا کننده
threat force نیروی تهدید کننده
army of occupation نیروی اشغال کننده
magnetizing force نیروی مغناطیسی کننده
equalizing force نیروی برابر کننده
counterpoise نیروی متعادل کننده
p force نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
righting moment نیروی راست کننده ناو
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
subsidiary تقویتی
confirmatory تقویتی
subsidiaries تقویتی
reinforcing تقویتی
backlog تقویتی
backlogs تقویتی
garland نواراستتار یا تقویتی
reinforcing ماموریت تقویتی
spreader beam تیر تقویتی
doubler تخته تقویتی
reinforcements ماموریتهای تقویتی
web stiffeners قطعات تقویتی
stiffeners قطعه تقویتی
stiffener قطعه تقویتی
counterfort دیوار تقویتی
garlands نواراستتار یا تقویتی
communication relay ship ناو تقویتی مخابراتی
force augmentation عناصر تقویتی یکان
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
general support reinforcing ماموریت عمل کلی تقویتی
general support reinforcing یکان عمل کلی تقویتی
booster pump پمپ تقویتی جهت ایجاد فشارزیاد
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
augmentation تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
alimentation تقویت
reinforcements تقویت ها
corroboration تقویت
strutting تقویت
strengthening تقویت
magnification factor تقویت
ampilification تقویت
consolidation تقویت
amplification تقویت
furtherance تقویت
intensification تقویت
gains تقویت
nutrition تقویت
invigoration تقویت
fortifications تقویت
fortification تقویت
support تقویت
reinforces تقویت
gained تقویت
over protection تقویت
revivals تقویت
revival تقویت
reinforcement تقویت
gain تقویت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com