Total search result: 205 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
tactical air force |
نیروی هوایی تاکتیکی |
|
|
Search result with all words |
|
tactical air |
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی |
tactical air command center |
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی |
tactical air commander |
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
Other Matches |
|
tactical airlift |
ترابری تاکتیکی هوایی |
tactical air operation |
عملیات تاکتیکی هوایی |
tactical air observer |
دیدبان تاکتیکی هوایی |
tactical air navigation |
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی |
tactical airlift |
حمل و نقل تاکتیکی هوایی |
air tropping |
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
air force personnel with the army |
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی |
air frieghting |
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
spoofer |
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
counter force |
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن |
naval aviation |
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی |
tactical formation |
یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی |
air forces |
نیروی هوایی |
air force |
نیروی هوایی |
airmen |
سرباز نیروی هوایی |
air police |
دژبان نیروی هوایی |
fly boy |
عضو نیروی هوایی |
air force base |
پایگاه نیروی هوایی |
airman |
سرباز نیروی هوایی |
air command |
فرماندهی نیروی هوایی |
airmen |
پرسنل نیروی هوایی هوانورد |
airman |
پرسنل نیروی هوایی هوانورد |
flight surgeon |
افسر پزشک نیروی هوایی |
RAF |
مخفف نیروی هوایی پادشاهی |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات |
U.S.A.F |
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده |
airman basic |
سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی |
reflex force |
نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
sagging |
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز |
farmgate type operations |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
magneto electricity |
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود |
reenforceŠetc |
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن |
blue water school |
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند |
juggernaut |
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب |
e.m.f |
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی |
torque |
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری |
juggernauts |
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
tactically |
تاکتیکی |
tactical |
تاکتیکی |
expeditionary |
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
officer in tactical command |
فرمانده تاکتیکی |
tactical element |
عنصر تاکتیکی |
tactical formation |
ارایش تاکتیکی |
interval |
فاصله تاکتیکی |
deception |
فریب تاکتیکی |
tactical diameter |
قطر تاکتیکی |
deceptions |
فریب تاکتیکی |
Canberra |
هواپیمای تاکتیکی ب- 75 |
tactical control |
کنترل تاکتیکی |
tactical movement |
حرکات تاکتیکی |
tactical complication |
پیچیدگی تاکتیکی |
tactical command |
فرماندهی تاکتیکی |
tactical range recorder |
رادارصوتی تاکتیکی |
tactical intelligence |
اطلاعات تاکتیکی |
tactical complication |
بغرنجی تاکتیکی |
action information center |
مرکزاطلاعات تاکتیکی |
tactical troops |
عدههای تاکتیکی |
tactical troops |
یکانهای تاکتیکی |
tactical command |
یکان تاکتیکی |
tactical reserve |
احتیاط تاکتیکی |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
electromotive force |
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی |
tactical plan |
طرح عملیات تاکتیکی |
tactical call sign |
معرف رادیویی تاکتیکی |
tactical reserve |
نیروهای احتیاط تاکتیکی |
tactical operation center |
مرکز عملیات تاکتیکی |
tactical minning |
مین گذاری تاکتیکی |
tactical control |
کنترل و هدایت تاکتیکی |
tactical range recorder |
سونار تاکتیکی ناو |
basic tactical unit |
یکان مبنای تاکتیکی |
action information center |
مرکز اخبار تاکتیکی |
tactical concept |
تدبیر عملیات تاکتیکی |
terrain corridor |
دالان تاکتیکی زمین |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
super sabre |
نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی |
no man's land |
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی |
troop test |
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی |
army landing forces |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل |
threat force |
نیروی دشمن نیروی مخالف |
buoyancy |
نیروی بالابر نیروی شناوری |
attack force |
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک |
voodoo |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101 |
vigilante |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5 |
tactical diversions |
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان |
vigilantes |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5 |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
self propulsion |
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
free gyroscope |
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد |
geomagnetism |
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین |
allocated manpower |
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
army aircraft |
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی |
Marine Corps |
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی |
tacan |
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
reference position |
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
commandant of marine corps |
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی |
component command |
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات |
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
chalk commander |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
chalk number |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
tactical element |
یکان رزمی یکان تاکتیکی |
air position |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
eagle flight |
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده |
attached strength |
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر |
air distant support |
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور |
air defense readiness |
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
air alert warning |
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی |
heavy lift |
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین |
jet |
نیروی جت |
jet propulsion |
نیروی جت |
jetting |
نیروی جت |
jetted |
نیروی جت |
total force |
نیروی کل |
jets |
نیروی جت |
aerobic |
هوایی |
linear distance |
خط هوایی |
aerobics |
هوایی |
skyway |
پل هوایی |
air strike |
تک هوایی |
atmospheric |
هوایی |
flying bridge |
پل هوایی |
air lane |
خط هوایی |
raids |
تک هوایی |
stuffiness |
بد هوایی |
raiding |
تک هوایی |
strike |
تک هوایی |
aerials |
هوایی |
aerial line |
خط هوایی |
air raid |
تک هوایی |
anti aircraft |
ضد هوایی |
airs |
هوایی |
aired |
هوایی |
strikes |
تک هوایی |
aerial |
هوایی |
over-pass |
پل هوایی |
air raids |
تک هوایی |
air attack |
تک هوایی |
AA |
ضد هوایی |