Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
people forces	نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
Other Matches
mofussil	دهات
countries	بیرون شهر دهات
country	بیرون شهر دهات
partisan	چریکی
counter guerilla	ضد چریکی
partisans	چریکی
partisan	جنگ چریکی
unconventional warfare	جنگهای چریکی
irregular forces	نیروهای چریکی
irregular force	قوای چریکی
guerrilla warfare	جنگ چریکی
partisan warfare	جنگ چریکی
partisans	جنگ چریکی
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
magneto electricity	نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school	انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc	نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
juggernauts	نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f	force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut	نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque	نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
air force personnel with the army	پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary	نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
no man's land	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force	نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy	نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force	نیروی دشمن نیروی مخالف
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
self propulsion	حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force	نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower	نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
army aircraft	هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
regional forces	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
commandant of marine corps	فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
munition	دفاع
blocks	دفاع
fencing	دفاع
defended	دفاع
apologias	دفاع
blocked	دفاع
block	دفاع
defend	دفاع
defends	دفاع
pleading	دفاع
advocation	دفاع
one man block	تک دفاع
czech defence	دفاع چک
advocacy	دفاع
answering	دفاع
defenses	دفاع
answers	دفاع
defense	دفاع
uncovered	بی دفاع
parrying	دفاع
parries	دفاع
answered	دفاع
parry	دفاع
vindication	دفاع
apologia	دفاع
defending	دفاع
tae	دفاع با پا
defence	دفاع
parried	دفاع
answer	دفاع
eagle flight	نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
dogs	دفاع بسته
open	خط بازبی دفاع
self defence	دفاع مشروع
dog	دفاع بسته
stand	دفاع مداوم
secretary of defense	وزیر دفاع
to stick up for	دفاع کردن از
secretary of state for defence	وزیر دفاع
secretary of defence	وزیر دفاع
three man block	دفاع سه نفره
dogging	دفاع بسته
self protection	دفاع از نفس
open	بی دفاع واریز نش
tenability	دفاع پذیری
robatsch defence	دفاع روباتش
asserts	دفاع کردن از
advocate	دفاع کردن
asserting	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
opens	بی دفاع واریز نش
assert	دفاع کردن از
advocated	دفاع کردن
to make a d.	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
soto uke	دفاع از خارج
summetrical defence	دفاع متقارن
semi circular parry	دفاع نیمدایره
opened	خط بازبی دفاع
sham plea	دفاع ناموجه
sham plea	دفاع پوچ
simple parry	دفاع ساده
special plea	دفاع خاص
pleads	دفاع کردن
opened	بی دفاع واریز نش
pleaded	دفاع کردن
opens	خط بازبی دفاع
plead	دفاع کردن
advocating	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
benoni defence	دفاع بنونی
hasty defense	دفاع تعجیلی
ball hawking	دفاع خوب
backfield	دفاع نفوذی
implead	دفاع کردن
in self defence	برای دفاع
indefensibility	دفاع ناپذیری
internal defense	دفاع داخلی
janisch defence	دفاع یانیش
janisch defence	دفاع شلیمان
juji uke	دفاع ضربدری
kake uke	دفاع قلابی
kwon	دفاع با دست
legitimate defence	دفاع مشروع
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
buckler	دفاع کردن
fullback	دفاع پوششی
catenaccio	دفاع بتونی
deliberate defense	دفاع بافرصت
defensive board	دفاع سبد
defense in place	دفاع در محل
defense in depth	دفاع در عمق
dory defence	دفاع دوری
damiano's defence	دفاع دامیانو
d. armour	اسلحه دفاع
double guard	دفاع با دو دست
dutch attack	دفاع برد
ego defence	دفاع خود
composite defense	دفاع مرکب
extended defense	دفاع گسترده
closed variation	دفاع تاراش
classical variation	دفاع ارتدوکس
fencible	قابل دفاع
alekhine's defence	دفاع الخین
makki	دفاع کردن
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
pirc defence	دفاع پیرک
plea of accused	دفاع متهم
polish defence	دفاع لهستانی
position defense	دفاع موضعی
position defense	دفاع یا پدافندثابت
propugn	دفاع کردن از
replication	رونوشت دفاع
defendants	دفاع کننده
defendant	دفاع کننده
right of self defence	حق دفاع مشروع
right of self preservation	حق دفاع از خود
deraign	دفاع کردن
russian defence	دفاع روسی
say a good word for	دفاع کردن
indefensible	غیرقابل دفاع
active defense	دفاع عامل
pierce the block	شکافتن دفاع
age ake	دفاع بالارونده
meran defence	دفاع مران
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
morote uke	دفاع دوتایی
achi komi	دفاع فشاری
morote uke	دفاع با دست
nagashi uke	دفاع پرسی
national defence	دفاع ملی
national defense	دفاع ملی
offensive block	دفاع تهاجمی
parry of debate	دفاع درمنافره
perceptual defense	دفاع ادراکی
defensive	منطقه دفاع
philidor's defence	دفاع فیلیدور
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
penetrated	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
daylight	نفوذ در دفاع
defend	دفاع کردن از
zone	دفاع منطقهای
zones	دفاع منطقهای
openings	شکافتن دفاع
the right of self-defence	حق دفاع از خود
opening	شکافتن دفاع
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
defend	دفاع کردن
penetrate	نفوذ در دفاع
to defend [from]	دفاع کردن [از]
fend	دفاع کردن
self-defence	دفاع از خود
uchi uke	دفاع از داخل
defensible	دفاع کردنی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com