Dictiornary-Farsi | نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
thyrsus	نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده


Other Matches

arabesque	منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
hierarchical communications system	شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
spearing	نیزهای
hastate	نیزهای
spears	نیزهای
spear	نیزهای
styloid	نیزهای
speared	نیزهای
to brachiate	از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
styliform	نیزهای شکل
staggered junction	چهارراه سر نیزهای چهارراه نیزهای
ribgrass	بارهنگ نیزهای
indusium	پرده یا پوشش روی میوه غلاف میوه
lanceolate	نیزه مانند نیزهای
lance poles	پایه نیزهای سیم کشی
forkedly	بطور شاخه شاخه
ramify	شاخه شاخه شدن
branches	شاخه شاخه شدن
branch	شاخه شاخه شدن
arborization	شاخه شاخه شدگی
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
blood of the grape	اب انگور
grape	انگور
the juice of the grape	اب انگور
grapes	انگور
nightshade	سگ انگور
malvasia	نوعی انگور
grape stone	دانه انگور
grapevine	درخت انگور
to twitch off grapes	انگور چیدن
vintage	انگور چینی
scuppernong	انگور مشک
gooseberries	انگور فرنگی
gooseberry	انگور فرنگی
grape stone	هسته انگور
grapy	شبیه انگور
vintages	انگور چینی
rareripe	انگور زود رس
grapevines	درخت انگور
muscadine	انگور مشک
muscatel	انگور مشک
scuppernong	شراب انگور مشک
viniculture	پرورش انگور شراب
muscadine	باده انگور مشک
muscatel	انگور یاشراب موسکاتل
gooseberry bush	درخت انگور وحشی
aciniform	انگور مانند خوشهای
botryoidal	شبیه خوشه انگور
riesling	انگور سفید نواحی راین
botryoidal	دارای شکل خوشه انگور
stum	شیره انگور باده تازه
vintage	فصل انگور چینی محصول
vintages	فصل انگور چینی محصول
winepress	ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
winegrower	کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
vintage year	سال وفور محصول انگور
madrona	توت فرنگی درخت انگور خرس
madrone	توت فرنگی درختی انگور خرس
madrono	توت فرنگی درختی انگور خرس
grapevine	[تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
fox grape	انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
tokay	انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
viticulture	صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
bifurcate	چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb>	روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
meander border	[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
plugging	دو شاخه
Br	شاخه
limbs	شاخه
bifurcation	شاخه
virga	شاخه
trifurcation	سه شاخه
plugs	دو شاخه
boughs	شاخه
branch line	شاخه
pinning	در شاخه
acaulescent	بی شاخه
three way	سه شاخه
nibs	شاخه
variation	شاخه
nib	شاخه
trifid	سه شاخه
branch lines	شاخه
variations	شاخه
doddered	بی شاخه
plug	دو شاخه
pin	در شاخه
pinned	در شاخه
limb	شاخه
forking	سه شاخه
ramulose	شاخه شاخه
furcate	شاخه شاخه
ramulous	شاخه شاخه
ramus	شاخه
embranchment	شاخه
branches	شاخه
bough	شاخه
branch	شاخه
nid	شاخه
forking	شاخه
fork	شاخه
arm	شاخه
knag	ته شاخه
intersection leg	شاخه
connection plug	دو شاخه
branch cutter	شاخه بر
fork	سه شاخه
limbless	بی شاخه
outbranch	شاخه گستردن
offshoots	شاخه نورسته
tributaries	شاخه رود
tow level forked junction	دو شاخه دو ترازه
tributaries	شاخه انشعاب
offshoot	شاخه نورسته
gray ramus	شاخه خاکستری
lamin	شاخه پردهای
tributary	شاخه انشعاب
lamina	شاخه پردهای
sprouts	جوانه شاخه
sprouted	جوانه شاخه
sprout	جوانه شاخه
insessorial	شاخه نشین
linear portion	شاخه خطی
intersection leg	شاخه یک همبر
traverse leg	شاخه پیمایش
tributary	شاخه رود
ramification	شاخه شاخگی
ramifications	شاخه شاخگی
dog leg	شاخه فرعی
distributary	رود شاخه
arborescent	شاخه مانند
disbranch	بی شاخه کردن
banana pin	دو شاخه رادیو
battery charging plug	دو شاخه باتری پر کن
secateur	شاخه قطع کن
bifurcate	دو شاخه شدن
boughed	شاخه دار
cable connector	دو شاخه کابل
branchlet	شاخه کوچک
branching	شاخه گزینی
biramous	دارای دو شاخه
subshrub	شاخه کوچک
ramify	شاخه بستن
ramify	شاخه دادن
tow level forked junction	دو شاخه ناهمکف
topper	شاخه زن سوهان
toppers	شاخه زن سوهان
passerine	شاخه نشین
spriggy	شاخه دار
fork of ... river	شاخه رودخانه ...
female plug	دو شاخه ماده
provine	شاخه خوابانده
three arm protractor	نقاله سه شاخه
ram's horn hook	قلاب دو شاخه
ramiform	شاخه مانند
affluent	شاخه رود
easing out line	شاخه شل کننده
branchy	شاخه دار
branch	شاخه دراوردن
area	شاخه [دانشی]
field	شاخه [دانشی]
branch	شاخه [دانشی]
sprig	شاخه کوچک
sprigs	شاخه کوچک
spraying	شاخه کوچک
prong	شاخه رودیانهر
prongs	شاخه رودیانهر
sprayed	شاخه کوچک
division	شاخه [دانشی]
forked	شاخه دار
crotch	تیر دو شاخه
coppices	شاخه زاد
crotches	تیر دو شاخه
blind alley	شاخه بن بست
Dont break that branch off.	آن شاخه رانشکن
sprays	شاخه کوچک
spray	شاخه کوچک
coppice	شاخه زاد
tuning forks	دو شاخه صوتی
link	شاخه رابط
blind alleys	شاخه بن بست
twig	: شاخه کوچک
twiggy	شاخه دار
twigged	شاخه دار
grain	شاخه چنگال
triradiate	سه شاخه سه شعاعی
tuning fork	دو شاخه صوتی
wing	شاخه شعبه
alley	شاخه ماز
viminal	شاخه دهنده
winging	شاخه شعبه
alleyways	شاخه ماز
alleys	شاخه ماز
twing	شاخه کوچک
twigs	: شاخه کوچک
line of business	شاخه پیشه
branches	شاخه دراوردن
deflection component of trail	شاخه سمتی مسیر
cluster	اویز چند شاخه