English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
semiaquatic نیمه ابزی
Search result with all words
subaquatic نیمه ابزی واقع در زیر اب
Other Matches
aquatic organism زیوسته ابزی موجود زنده ابزی
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
aquatic ابزی
lentic ابزی
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
subaquatic نسبتا ابزی ا
underwater زیر ابزی
aquaculture ابزی پروری
aquatic organism زیسمند ابزی
aquiculture ابزی پروری
hydrophyte گیاه ابزی
waterweed گیاه ابزی
waterfowl مرغ ابزی
benthos موجودات دریایی ابزی
aquatic جانور یا گیاه ابزی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
hydr پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
hydro پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
gallinule نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
snapping turtle لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
water moccasin مار سمی ابزی جنوب امریکا
elodea جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
platypus پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
part way نیمه
mid- نیمه
semis نیمه
midnight نیمه شب
moiety نیمه
stiffish نیمه شق
mid نیمه
division line خط نیمه
semi نیمه
in noon of night در نیمه شب
half deck نیمه پل
semiskilled نیمه ماهر
semirigid نیمه سخت
semireligious نیمه مذهبی
semi trailer نیمه یدک
nocturn عبادت نیمه شب
semitropic نیمه گرمسیری
semivitrified نیمه شیشهای
left heart نیمه چپ قلب
semiterrestrial نیمه خاکی
semi conductor نیمه هادی
solid state نیمه هادی
halvers نیمه مشترک
half way نیمه راه
half tracked نیمه شنی
semitransparent نیمه شفاف
semitranslucent نیمه شفاف
semisolid نیمه جامد
semisynthetic نیمه مصنوعی
middle watch نگهبانی نیمه شب
semisynthetic نیمه ترکیبی
shaly clay رس نیمه بلوری
midyear نیمه سال
midwatch پاس نیمه شب
semitranslucent نیمه کدر
megrim درد نیمه سر
half time نیمه بازی
semipermanent نیمه جاودان
semipermeable نیمه تراوا
semifinal نیمه نهایی
semierect نیمه قائم
semierect نیمه ایستاده
semidomesticated نیمه اهلی
semidome نیمه گنبد
semidivine نیمه خدا
semidivine نیمه الهی
semidetached نیمه مجزا
semicrystalline نیمه بلورین
semicrystalline نیمه متبلور
semiconscious نیمه بیهوش
semiconscious نیمه اگاه
semifluid نیمه ابکی
semiformal نیمه رسمی
semiparasitic نیمه انگلی
semiopaque نیمه کدر
semiopaque نیمه شفاف
semimobile نیمه متحرک
semilustrous نیمه درخشنده
semilogarithmic نیمه لگاریتمی
semilog نیمه لگاریتمی
semiliquid نیمه مایع
semilate نیمه دیررس
semihard نیمه محکم
semihard نیمه سخت
semigloss نیمه شفاف
semigloss نیمه درخشان
semiofficial نیمه رسمی
semiconscious نیمه هوشیار
semicolonialism نیمه مستعمراتی
quasi convex نیمه محدب
quasi concave نیمه مقعر
quasi commercial نیمه بازرگانی
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
quasi private نیمه خصوصی
preconscious نیمه هشیار
semiprivate نیمه خصوصی
semipro نیمه حرفهای
semifixed نیمه ثابت
semipublic نیمه همگانی
partially sighted نیمه بینا
partially hearing نیمه شنوا
second half نیمه دوم
semi official نیمه رسمی
semicolonial نیمه مستعمره
semicolonial نیمه ازاد
semi mechanization نیمه مکانیزه
semi literate نیمه نویسا
semi independent نیمه مستقل
semicivilized نیمه متمدن
semicinductor نیمه رسانا
semicinductor نیمه هادی
semiautomatic نیمه خودکار
semiarid نیمه خشک
semiarboreal نیمه درختی
semiactive نیمه فعال
semi skilled نیمه ماهر
partial fixing نیمه گیرداری
midway نیمه راه
half نیمه نخست
half-mast نیمه افراشتگی
parboils نیمه پختن
parboiling نیمه پختن
parboiled نیمه پختن
parboil نیمه پختن
underemployed نیمه کار
midsummer نیمه تابستان
half-mast نیمه افراشتن
sub-tropical نیمه حاره
semi-conscious نیمه هشیار
subliminally نیمه خوداگاه
subliminal نیمه خوداگاه
semis نیمه تاحدی
semi نیمه تاحدی
semi-conscious نیمه بیهوش
semi-final نیمه نهایی
semi-precious نیمه بهادار
semi-precious نیمه گرانبها
inchoate نیمه تمام
partial نیمه کامل
drafts نیمه نهایی
drafted نیمه نهایی
draft نیمه نهایی
half-bat آجر نیمه
half-column نیمه ستون
part-time نیمه وقت
part time نیمه وقت
half-time نیمه نخست
first half نیمه نخست
dwarf wall دیوار نیمه
subconscious نیمه هشیار
semi-conscious در حال نیمه غش
aileron نیمه سنتوری
aileron نیمه لچکی
subconsciously نیمه اگاه
subconsciously نیمه هشیار
subconscious نیمه اگاه
translucent نیمه شفاف
brow ague درد نیمه سر
foreconscious نیمه هشیاری
subovate نیمه بیضی
half-timbered نیمه چوبی
half faced نیمه کاره
subacute نیمه حاد
backcourt نیمه دفاعی
subsaline نیمه شور
halfway نیمه راه
half loaded سلاح نیمه پر
before mid night قبل از نیمه شب
semi-finals نیمه نهایی
subfossil نیمه سنگواره
demigod نیمه خدا
semi finals نیمه نهایی
subadult نیمه بالغ
subarid نیمه خشک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com