Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
backcourt
نیمه دورترزمین از دیوارمقابل
Other Matches
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
blackguards
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguard
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
boasted
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasts
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
bowing
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bows
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowed
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bow
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
part way
نیمه
half deck
نیمه پل
semis
نیمه
semi
نیمه
moiety
نیمه
in noon of night
در نیمه شب
stiffish
نیمه شق
mid-
نیمه
midnight
نیمه شب
mid
نیمه
division line
خط نیمه
semipermanent
نیمه جاودان
semiparasitic
نیمه انگلی
semi independent
نیمه مستقل
semihard
نیمه محکم
foreconscious
نیمه هشیاری
semipermeable
نیمه تراوا
semihard
نیمه سخت
semigloss
نیمه شفاف
semiprivate
نیمه خصوصی
demigod
نیمه خدا
semigloss
نیمه درخشان
semiopaque
نیمه کدر
semilate
نیمه دیررس
semiopaque
نیمه شفاف
semilustrous
نیمه درخشنده
half time
نیمه بازی
half tracked
نیمه شنی
semilog
نیمه لگاریتمی
half way
نیمه راه
halvers
نیمه مشترک
semiliquid
نیمه مایع
half mast high
نیمه افراشته
half loaded
سلاح نیمه پر
semimobile
نیمه متحرک
half faced
نیمه کاره
semilogarithmic
نیمه لگاریتمی
semiofficial
نیمه رسمی
semicinductor
نیمه هادی
quasi convex
نیمه محدب
quasi concave
نیمه مقعر
quasi commercial
نیمه بازرگانی
semi literate
نیمه نویسا
quasi public
نیمه عمومی
quasi public
نیمه دولتی
quasi private
نیمه خصوصی
semi mechanization
نیمه مکانیزه
preconscious
نیمه هشیار
semicolonial
نیمه ازاد
semicolonial
نیمه مستعمره
second half
نیمه دوم
semiautomatic
نیمه خودکار
semicinductor
نیمه رسانا
semiarid
نیمه خشک
semiarboreal
نیمه درختی
semiaquatic
نیمه ابزی
semiactive
نیمه فعال
semi trailer
نیمه یدک
semicivilized
نیمه متمدن
semi skilled
نیمه ماهر
semi conductor
نیمه هادی
semi official
نیمه رسمی
semicolonialism
نیمه مستعمراتی
partially sighted
نیمه بینا
semidomesticated
نیمه اهلی
midyear
نیمه سال
midwatch
پاس نیمه شب
semierect
نیمه ایستاده
semierect
نیمه قائم
semifinal
نیمه نهایی
megrim
درد نیمه سر
semifixed
نیمه ثابت
semifluid
نیمه ابکی
left heart
نیمه چپ قلب
semidome
نیمه گنبد
middle watch
نگهبانی نیمه شب
partially hearing
نیمه شنوا
partial fixing
نیمه گیرداری
semiconscious
نیمه هوشیار
semiconscious
نیمه اگاه
semiconscious
نیمه بیهوش
semicrystalline
نیمه متبلور
semicrystalline
نیمه بلورین
nocturn
عبادت نیمه شب
semidetached
نیمه مجزا
semidivine
نیمه الهی
semidivine
نیمه خدا
semiformal
نیمه رسمی
subsaline
نیمه شور
semi-conscious
نیمه بیهوش
partial
نیمه کامل
semi-conscious
در حال نیمه غش
half
نیمه نخست
semi-final
نیمه نهایی
semi-precious
نیمه بهادار
semi-precious
نیمه گرانبها
sub-tropical
نیمه حاره
inchoate
نیمه تمام
semi-conscious
نیمه هشیار
half-mast
نیمه افراشتن
half-mast
نیمه افراشتگی
parboils
نیمه پختن
parboiling
نیمه پختن
parboiled
نیمه پختن
parboil
نیمه پختن
half-timbered
نیمه چوبی
midsummer
نیمه تابستان
underemployed
نیمه کار
subconsciously
نیمه اگاه
aileron
نیمه لچکی
dwarf wall
دیوار نیمه
half-bat
آجر نیمه
part-time
نیمه وقت
part time
نیمه وقت
half-time
نیمه نخست
first half
نیمه نخست
translucent
نیمه شفاف
draft
نیمه نهایی
drafted
نیمه نهایی
subconsciously
نیمه هشیار
subconscious
نیمه اگاه
subconscious
نیمه هشیار
aileron
نیمه سنتوری
drafts
نیمه نهایی
half-column
نیمه ستون
subovate
نیمه بیضی
backcourt
نیمه دفاعی
semireligious
نیمه مذهبی
midway
نیمه راه
semitropic
نیمه گرمسیری
semitransparent
نیمه شفاف
shaly clay
رس نیمه بلوری
semirigid
نیمه سخت
brow ague
درد نیمه سر
semiskilled
نیمه ماهر
semisynthetic
نیمه مصنوعی
semi-finals
نیمه نهایی
halfway
نیمه راه
semitranslucent
نیمه کدر
semiterrestrial
نیمه خاکی
before mid night
قبل از نیمه شب
semisolid
نیمه جامد
semisynthetic
نیمه ترکیبی
semivitrified
نیمه شیشهای
solid state
نیمه هادی
subacute
نیمه حاد
subfossil
نیمه سنگواره
semipro
نیمه حرفهای
subadult
نیمه بالغ
semipublic
نیمه همگانی
semi
نیمه تاحدی
semis
نیمه تاحدی
subliminal
نیمه خوداگاه
semi finals
نیمه نهایی
semitranslucent
نیمه شفاف
subliminally
نیمه خوداگاه
subarid
نیمه خشک
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
semi killed steel
فولاد نیمه ارام
semipermeable materials
مصالح نیمه تراوا
half-timbering
ساختمان نیمه چوبی
semi independent
نیمه خود مختار
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
demi-metope
[نیمه چهارگوش افریز]
semipervious materials
مصالح نیمه تراوا
semirandom access
دستیابی نیمه تصادفی
semi interquartile range
دامنه نیمه چارکی
semi logarithmic paper
کاغذ نیمه لگاریتمی
semidefinite matrix
ماتریس نیمه معین
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com