Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
semireligious
نیمه مذهبی
Other Matches
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
religious
مذهبی
churchly
مذهبی
churchgoer
مذهبی
churchgoers
مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
holy day
تعطیل مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
missionaries
مبلغ مذهبی
missionary
مبلغ مذهبی
converter
مبلغ مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
tenet
متعقدات مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
revival
جنبش مذهبی
revivals
جنبش مذهبی
pontifex
شورای مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
guru
معلم مذهبی
gurus
معلم مذهبی
service book
کتب مذهبی
sect
فرقه مذهبی
holiday
تعطیل مذهبی
sects
فرقه مذهبی
religious matters
مسائل مذهبی
religiosity
تعصب مذهبی
devout
مذهبی عابد
religiose
مذهبی بودن
religionism
غیرت مذهبی
neologize
مذهبی بودن
synod
مجلس منافره مذهبی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
synods
مجلس منافره مذهبی
ecclesiogenic neurosis
روان رنجوری مذهبی
revivalism
اصول بیداری مذهبی
crusade
جنگ مذهبی نهضت
swami
رهبر مذهبی هندی
crusaded
جنگ مذهبی نهضت
crusades
جنگ مذهبی نهضت
crusading
جنگ مذهبی نهضت
cantor
اواز خوان مذهبی
catechesis
تعالیم مذهبی شفاهی
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
catechism
پرسش نامه مذهبی
catechisms
پرسش نامه مذهبی
catechisms
تعلیم ودستور مذهبی
dogmatics
مبحث شعائر مذهبی
psalms
سرود مذهبی خواندن
psalm
سرود مذهبی خواندن
catechism
تعلیم ودستور مذهبی
tabu
منع یانهی مذهبی
Easter Sepulchre
تشریفات مذهبی تدفین
priggism
تعصب سخت مذهبی
psalter
سرود مذهبی مزامیر
taboos
منع یانهی مذهبی
taboo
منع یانهی مذهبی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
Mother Superiors
رئیس بنیاد مذهبی
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
religious sentiments
احساسات وعقاید مذهبی
Religious (political) fanaticism
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
pauli
اصول مذهبی پولس
traditor
خائن در امر مذهبی
wowser
مذهبی و خرده گیر
holyday
روز تعطیل مذهبی
Mother Superior
رئیس بنیاد مذهبی
hymnbook
کتاب سرود مذهبی
rite
مراسم تشریفات مذهبی
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
churches
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
sacrilegious
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
Scientology
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
anagoge
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
secular
دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinating
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
church
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
menology
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
druze
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
simoniac
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
theocracy
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracies
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
vicarage
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarages
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
revealed religion
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
Carthusian
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
superstitious uses
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
religionize
دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
lay rezder
عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
pious fraud
حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
month's mind
ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
canoness
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Jesuit
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvahs
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuits
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvah
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
deacons
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
semi
نیمه
part way
نیمه
division line
خط نیمه
stiffish
نیمه شق
in noon of night
در نیمه شب
moiety
نیمه
midnight
نیمه شب
mid
نیمه
semis
نیمه
half deck
نیمه پل
mid-
نیمه
semi-conscious
در حال نیمه غش
semi independent
نیمه مستقل
semi conductor
نیمه هادی
semiarid
نیمه خشک
semiautomatic
نیمه خودکار
semicivilized
نیمه متمدن
semicinductor
نیمه رسانا
half-timbered
نیمه چوبی
semicinductor
نیمه هادی
semi-conscious
نیمه بیهوش
semi-conscious
نیمه هشیار
semiopaque
نیمه کدر
semiarboreal
نیمه درختی
semi-final
نیمه نهایی
semiaquatic
نیمه ابزی
quasi concave
نیمه مقعر
aileron
نیمه لچکی
quasi commercial
نیمه بازرگانی
quasi public
نیمه عمومی
quasi public
نیمه دولتی
quasi private
نیمه خصوصی
dwarf wall
دیوار نیمه
preconscious
نیمه هشیار
half-bat
آجر نیمه
half-column
نیمه ستون
aileron
نیمه سنتوری
quasi convex
نیمه محدب
semi trailer
نیمه یدک
semi skilled
نیمه ماهر
semi official
نیمه رسمی
second half
نیمه دوم
semi-precious
نیمه بهادار
semi-precious
نیمه گرانبها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com