Dictiornary-Farsi | نیمه نیمه رویهم گذاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3 milliseconds)

English	Persian
splice	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices	نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing	نیمه نیمه رویهم گذاشتن


Other Matches

overlap	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps	نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
imbricate	نیمه نیمه روی هم گذاشتن
interlap	چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse	رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses	رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos	ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semipublic	نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous	نیمه درخشان نیمه مجلل
semi naufragium	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life	نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june	از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
banks	رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
bank	رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
mid-	نیمه
mid	نیمه
division line	خط نیمه
midnight	نیمه شب
in noon of night	در نیمه شب
part way	نیمه
semi	نیمه
moiety	نیمه
half deck	نیمه پل
semis	نیمه
stiffish	نیمه شق
semilustrous	نیمه درخشنده
midyear	نیمه سال
partial	نیمه کامل
midwatch	پاس نیمه شب
parboiled	نیمه پختن
inchoate	نیمه تمام
parboil	نیمه پختن
semiopaque	نیمه کدر
semiopaque	نیمه شفاف
midsummer	نیمه تابستان
semimobile	نیمه متحرک
parboiling	نیمه پختن
parboils	نیمه پختن
semiparasitic	نیمه انگلی
left heart	نیمه چپ قلب
semipermanent	نیمه جاودان
megrim	درد نیمه سر
middle watch	نگهبانی نیمه شب
semilogarithmic	نیمه لگاریتمی
partial fixing	نیمه گیرداری
partially hearing	نیمه شنوا
partially sighted	نیمه بینا
semiofficial	نیمه رسمی
semiformal	نیمه رسمی
semifluid	نیمه ابکی
drafts	نیمه نهایی
drafted	نیمه نهایی
draft	نیمه نهایی
preconscious	نیمه هشیار
subconscious	نیمه هشیار
subconscious	نیمه اگاه
semilog	نیمه لگاریتمی
subconsciously	نیمه هشیار
semiliquid	نیمه مایع
nocturn	عبادت نیمه شب
semilate	نیمه دیررس
semihard	نیمه محکم
semihard	نیمه سخت
semigloss	نیمه شفاف
semigloss	نیمه درخشان
subconsciously	نیمه اگاه
semifixed	نیمه ثابت
subsaline	نیمه شور
backcourt	نیمه دفاعی
before mid night	قبل از نیمه شب
brow ague	درد نیمه سر
shaly clay	رس نیمه بلوری
semivitrified	نیمه شیشهای
semi-finals	نیمه نهایی
semitropic	نیمه گرمسیری
semitransparent	نیمه شفاف
semitranslucent	نیمه شفاف
demigod	نیمه خدا
semitranslucent	نیمه کدر
semiterrestrial	نیمه خاکی
semi	نیمه تاحدی
semis	نیمه تاحدی
subovate	نیمه بیضی
subfossil	نیمه سنگواره
subarid	نیمه خشک
midway	نیمه راه
halvers	نیمه مشترک
halfway	نیمه راه
subadult	نیمه بالغ
subacute	نیمه حاد
subliminally	نیمه خوداگاه
subliminal	نیمه خوداگاه
solid state	نیمه هادی
semi finals	نیمه نهایی
semisynthetic	نیمه ترکیبی
semisynthetic	نیمه مصنوعی
semi-conscious	نیمه هشیار
semi-conscious	نیمه بیهوش
semi-conscious	در حال نیمه غش
semi-final	نیمه نهایی
half way	نیمه راه
semi-precious	نیمه بهادار
semi-precious	نیمه گرانبها
half-mast	نیمه افراشتن
half-mast	نیمه افراشتگی
sub-tropical	نیمه حاره
underemployed	نیمه کار
half tracked	نیمه شنی
half time	نیمه بازی
semisolid	نیمه جامد
semiskilled	نیمه ماهر
semirigid	نیمه سخت
semireligious	نیمه مذهبی
foreconscious	نیمه هشیاری
semipublic	نیمه همگانی
semipro	نیمه حرفهای
semiprivate	نیمه خصوصی
half faced	نیمه کاره
half-timbered	نیمه چوبی
half loaded	سلاح نیمه پر
half mast high	نیمه افراشته
semipermeable	نیمه تراوا
quasi commercial	نیمه بازرگانی
quasi private	نیمه خصوصی
semi literate	نیمه نویسا
half	نیمه نخست
semiconscious	نیمه اگاه
dwarf wall	دیوار نیمه
semiconscious	نیمه بیهوش
semi independent	نیمه مستقل
semicinductor	نیمه هادی
semicrystalline	نیمه متبلور
semierect	نیمه ایستاده
semidomesticated	نیمه اهلی
semidome	نیمه گنبد
quasi public	نیمه دولتی
half-bat	آجر نیمه
semiconscious	نیمه هوشیار
semicolonial	نیمه مستعمره
first half	نیمه نخست
half-time	نیمه نخست
quasi concave	نیمه مقعر
semidivine	نیمه خدا
part-time	نیمه وقت
semifinal	نیمه نهایی
semicolonialism	نیمه مستعمراتی
semicolonial	نیمه ازاد
half-column	نیمه ستون
semi mechanization	نیمه مکانیزه
semierect	نیمه قائم
translucent	نیمه شفاف
semi conductor	نیمه هادی
quasi public	نیمه عمومی
semi trailer	نیمه یدک
semidetached	نیمه مجزا
aileron	نیمه لچکی
semidivine	نیمه الهی
aileron	نیمه سنتوری
semiactive	نیمه فعال
semicinductor	نیمه رسانا
semiaquatic	نیمه ابزی
semiarboreal	نیمه درختی
semiarid	نیمه خشک
semiautomatic	نیمه خودکار
part time	نیمه وقت
semicivilized	نیمه متمدن
semicrystalline	نیمه بلورین
semi skilled	نیمه ماهر
second half	نیمه دوم
semi official	نیمه رسمی
quasi convex	نیمه محدب
backcourt	نیمه دورترزمین از دیوارمقابل
the small hours	ساعات بعد از نیمه شب
quasi convex function	تابع نیمه محدب
midyear	امتحان نیمه سال
quasi concave function	تابع نیمه مقعر
half-timbering	ساختمان نیمه چوبی
beauty sleep	خواب پیش از نیمه شب
semiconductor memory	حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory	حافظه نیمه هادی
semiconductor device	دستگاه نیمه هادی
halfway house	منزل نیمه راه
gallium arsenide	قطعه نیمه هادی
halfway houses	منزل نیمه راه
partial	نیمه کاره بخشی از
seminomad	مردم نیمه چادرنشین
half-mast	پرچم نیمه افراشته
semiautomatic	نیمه خود کار
semipermeable materials	مصالح نیمه تراوا
draft report	گزارش نیمه نهایی
semi interquartile range	دامنه نیمه چارکی
half cloverload junction	چهارراه نیمه شبدری
intermediate stock	کالاهای نیمه تمام
semi killed steel	فولاد نیمه ارام
half way	واقع در نیمه راه
semipervious materials	مصالح نیمه تراوا