English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English Persian
half height drive نیم گردان دیسک
Search result with all words
stop زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopped زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopping زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
drive designator پارامتر دیسک گردان
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
physical drive دیسک گردان فیزیکی
winchester drive دیسک گردان وینچستر
Other Matches
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platters دیسک درون درایو دیسک سخت
platter دیسک درون درایو دیسک سخت
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
unmount 1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
floppy disks فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy discs دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy discs فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disks دیسک لغزان دیسک لرزان
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Windows Explorer امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fatter در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fattest در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
battalions گردان
rambler سر گردان
levorotatory چپ گردان
levogyrous چپ گردان
winches گردان
revolving گردان
swing door در گردان
turnstile گردان در
versatile گردان
swing doors در گردان
ramblers سر گردان
winching گردان
pivoting گردان
battalion گردان
swing bridge پل گردان
rotary گردان
winch گردان
winched گردان
turnstiles گردان در
sq گردان
doubled edge لب گردان
rotary crane جراثقال گردان
revolving fund تنخواه گردان
selector کلید گردان
barysphere گردان سپهر
revolving credit اعتبار گردان
revolving crane جرثقیل گردان
engineer battalion گردان مهندس
artillery battalion گردان توپخانه
engineer battalion گردان مهندسی
working capital تنخواه گردان
visors افتاب گردان
visor افتاب گردان
revolving kiln کوره گردان
rotary kiln کوره گردان
battalion commander فرمانده گردان
dextrogyrous راست گردان
dextrorotatory راست گردان
treadmill نوار گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
rotary beam antenna انتن گردان
treadmills نوار گردان
roll over credit اعتبار گردان
spindle میله گردان
spindles میله گردان
ervolving credit اعتبار گردان
knob تکمه گردان
propeller fan پروانه گردان
portable pump پمپ گردان
rotors چرخ گردان
moving magnet اهنربای گردان
pivots پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
swivels مفصل گردان
pivot پاشنه گردان
moving coil قاب گردان
swivels حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
turret برج گردان
tape drive نوار گردان
portable lamp چراغ گردان
pivoting window پنجره گردان
pivoted lever اهرم گردان
rotor چرخ گردان
turnsole گل افتاب گردان
curved design نماد گردان
swivel حلقه گردان
swivel مفصل گردان
merry go round چرخ گردان
turrets برج گردان
tape drives نوار گردان
swivelled حلقه گردان
rotary current جریان گردان
selector switch کلید گردان
visorless بی افتاب گردان
sunshade افتاب گردان
sunshades افتاب گردان
star handle دستگیره گردان
circulation pump پمپ گردان
rotary converter مبدل گردان
daisies گل افتاب گردان
daisy گل افتاب گردان
vizor افتاب گردان
imprest تنخواه گردان
smoke jack سیخ گردان
slewing crane جراثقال گردان
separate battalion گردان مستقل
helianthus گل افتاب گردان
visard افتاب گردان
flexible drive tool ابزار گردان
sunflower گل افتاب گردان
sunflowers گل افتاب گردان
swivel vise گیره گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
swivel knee زانویی گردان
swivel block قرقره گردان
swinging derrick دریک گردان
swing gates دریچههای گردان
swing bucket جراثقال گردان
variable capacitor خازن گردان
vent wing پنجره گردان
swivel joint مفصل گردان
centrosphere گردان سپهر
rotating field میدان گردان
rotary wing بال گردان
rotary switch کلید گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
knobs تکمه گردان
rotary shear قیچی گردان
quizmaster آزمونچه گردان
quizmasters آزمونچه گردان
rotary klin کوره گردان
quizmaster آزمون گردان
rotary pump پمپ گردان
selectors کلید گردان
rotary table میز گردان
rotary furnace کوره گردان
rotary selector سلکتور گردان
manipulator تعزیه گردان
psychedelic روان گردان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com