English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English Persian
of a good mould نیکو سرشت
Other Matches
temperament سرشت
constitutions سرشت
constitution سرشت
makes سرشت
make سرشت
fomative سرشت گر
temperaments سرشت
habit سرشت
habits سرشت
nature سرشت
natures سرشت
nature طبیعت سرشت
natures طبیعت سرشت
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
seely نیکو
good نیکو
Good morning بامدادان نیکو
rightteous نیکو کار
good deeds افکار نیکو
Good night شامگاهان نیکو
righteous نیکو کار
premium پاداش نیکو
upright نیکو کار
premiums پاداش نیکو
gospels مژده نیکو
gospel مژده نیکو
nature [of things] سرشت [ماهیت] [خوی] [ذات] [طبیعت]
well conditioned دارای اخلاق نیکو
well doer ادم نیکو کار
to throw cold water on نیکو ندانستن وناچیزشمردن
well doing نیکو کار درست کردار
Whatever comes from a friend is good . <proverb> هر چه از دوست رسد نیکو است .
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
Utopia دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopias دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
Though the wolf may lose his teeth but never loses. <proverb> گرگ یتى اگر دندانهایش را هم از دست بدهد سرشت خود از دست نخواهد داد .
euphemisms استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemism استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemize استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
practice makes perfect <proverb> کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect کار نیکو کردن از پر کردن است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com