Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
Other Matches
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
detectors
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
insulates
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
superconductor
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
superconductive
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
photoconductive
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
supersonic
ماوراء صوت
supernatural
ماوراء طبیعی
transcutaneous
ماوراء پوستی
overseas
ماوراء بحار
hypersonic
ماوراء الصوت
ultrasonics
ماوراء صوت
supersensible
ماوراء محسوسات
ultrafiche
ماوراء فیش
transmontane
ماوراء کوهستانی
pellucid
حائل ماوراء
transcutaneal
ماوراء پوستی
numinous
ماوراء الطبیعه
ultraviolet
ماوراء بنفش
transmountain
ماوراء کوهستانی
ultrasonic
ماوراء صوت
aerospace
فضای ماوراء جو
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
supernaturalism
فلسفه ماوراء طبیعه
supersensible
ماوراء عالم حواس
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
beyond
انطرف ماوراء دورتر
transduction
عبور از ماوراء چیزی
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
semiopaque
کمی حاجب ماوراء
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
transfinite
ماوراء اعداد محدود
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
transcendentalism
فلسفه ماوراء الطبیعه
meta metalanguage
ماوراء فوق زبان
radiolucency
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
usli
مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
thermal
حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
heating
سیستم حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
heating element
المان یا عنصر حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
ductile
هادی
lead
هادی
cabled
هادی
cable
هادی
directors
هادی
leading line
خط هادی
steerer
هادی
electric conductor
هادی
leads
هادی
guided
هادی
directorial
هادی
guides
هادی
conductor
هادی
guide
هادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com