English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
twin conductor هادی دوبل
Other Matches
insulating مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
superconductors خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail ریل هادی شمش هادی
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive هادی حساس نسبت به نور هادی نور
duple دوبل
double frequency فرکانس دوبل
double integral انتگرال دوبل
twin lever اهرم دوبل
double knot گره دوبل
double-checks کیش دوبل
double check کیش دوبل
double amplitude دامنه دوبل
push and pull lever اهرم دوبل
double acting fuse فیوز دوبل
double belt تسمه دوبل
double bottoms ناو کف دوبل
double diode دیود دوبل
double entry bookkeeping حسابداری دوبل
double-checking کیش دوبل
double-checked کیش دوبل
doubles بازی دوبل
double u butt joint اتصال لب به لب یو دوبل
double seam درز دوبل
double u butt weld جوش لب به لب یو دوبل
double vee guide راهنمای وی دوبل
double refraction انکسار دوبل
double بازی دوبل
doubled بازی دوبل
dual capacitor خازن دوبل
fours مسابقه دوبل
dual tire لاستیک دوبل
doubled up بازی دوبل
double refraction شکست دوبل
double-check کیش دوبل
double integration method روش انتگرال دوبل
indenture دوبل کردن قرارداد
double delta connection اتصال مثلث دوبل
dual crank میل لنگ دوبل
double accumulator switch کلید انباره دوبل
polyphase earth اتصال زمین دوبل
double dribble خطای دوبل در بسکتبال
double earth fault اتصال زمین دوبل
double bank radial engine موتور ستارهای دوبل
double i butt weld جوش درزی ای دوبل
duplex fixed bed miller دستگاه فرز دوبل
double rotor motor موتور با رتور دوبل
double knee لوله زانویی دوبل
double entry سیستم دفترداری دوبل
double flanged seam درز- لبه دوبل
double flanged butt joint اتصال لب به لب- لبه دوبل
double tandem engine موتور سری دوبل
double three spindle machine دستگاه سه هرزگردی دوبل
double multiple disc clutch کلاج چند صفحه- دوبل
double keyway broach مته دستی با جا خار دوبل
double thrust ball bearing بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double angle milling cutter دستگاه فرز زاویه دوبل
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double thrust bearing یاطاقان با فشار محوری دوبل
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
double four spindle machine دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double accentric press پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
double frame hobbing machine دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
double squirrel cage موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
up and back بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
double base diode دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
crediting ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
alley حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
ductile هادی
leading line خط هادی
directorial هادی
electric conductor هادی
conductor هادی
guides هادی
leads هادی
conductors هادی
guide هادی
guided هادی
steerer هادی
lead هادی
cable هادی
directors هادی
cabled هادی
director هادی
solid state نیمه هادی
wireway سیم هادی
single conductor هادی تک رشتهای
single core هادی تک رشتهای
semi conductor نیمه هادی
semicinductor نیمه هادی
conductor هادی رسانا
conductor سیم هادی
directrix هادی خط راهنما
directress هادی خط راهنما
superconducter مافوق هادی
water main لوله هادی اب
leads سبقت هادی
leads غلاف هادی
lead غلاف هادی
lead سبقت هادی
vascular tissue بافت هادی
valve guide هادی سوپاپ
electric conductor هادی برق
dredging ladder هادی سطل
electric conductor هادی الکتریسیته
leads کابل هادی
water mains لوله هادی اب
duct لوله هادی
director sight دوربین هادی
directing staff ستاد هادی
lizards بند هادی
conducting staff ستاد هادی
guide vane تیغه هادی
circuit line هادی جریان
bus bar ریل هادی
light quide هادی نور
heat conductor هادی حرارت
ideal conductor هادی ایده ال
lizard بند هادی
conductors هادی رسانا
light pipe هادی نور
light guide هادی نور
conductive silver نقره هادی
conductor current جریان هادی
conductor rail شینه هادی
noninductive غیر هادی
guide bank دیوار هادی سد
guide flag پرچم هادی
internal conductor سیم هادی
conductor resistance مقاومت هادی
superconductor فوق هادی
lead کابل هادی
conductors سیم هادی
superconductors فوق هادی
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
ohmage مقاومت هادی برق
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
nozzle guide vane تیغههای هادی یا راهنما
lead in مدار هادی اشتعال
nonconductor جسم غیر هادی
wire هادی فلزی نازک
wires هادی فلزی نازک
gallium arsenide قطعه نیمه هادی
current carring wire سیم هادی جریان
polestar هادی مورد توجه
semiconductor device دستگاه نیمه هادی
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
solid state cartridge کارتریج نیمه هادی
superconducting computers کامپیوترهای مافوق هادی
port شیار هادی دهانه
insulated conductor هادی عایق شده
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
solid-state مربوط به وسایل نیمه هادی
conductor وسیله هادی اجرا کننده
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
photoconductor هادی حساس نسبت به نور
guides post نفر هادی مستقر شوید
conductors وسیله هادی اجرا کننده
variable camber سطوح هادی گاز به داخل توربین
nonsparking ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
low gap semiconductor نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
conductor هادی جریان برق رشته سیم
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
electric حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductors هادی جریان برق رشته سیم
double تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
current حرکت قط عات بار دار در یک هادی
doubled تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
doubled up تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
currents حرکت قط عات بار دار در یک هادی
conductor مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
wafer تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com