Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
twin conductor
هادی دوبل
Other Matches
insulating
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
superconductors
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive
خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail
ریل هادی شمش هادی
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive
هادی حساس نسبت به نور هادی نور
duple
دوبل
double frequency
فرکانس دوبل
double integral
انتگرال دوبل
twin lever
اهرم دوبل
double knot
گره دوبل
double-checks
کیش دوبل
double check
کیش دوبل
double amplitude
دامنه دوبل
push and pull lever
اهرم دوبل
double acting fuse
فیوز دوبل
double belt
تسمه دوبل
double bottoms
ناو کف دوبل
double diode
دیود دوبل
double entry bookkeeping
حسابداری دوبل
double-checking
کیش دوبل
double-checked
کیش دوبل
doubles
بازی دوبل
double u butt joint
اتصال لب به لب یو دوبل
double seam
درز دوبل
double u butt weld
جوش لب به لب یو دوبل
double vee guide
راهنمای وی دوبل
double refraction
انکسار دوبل
double
بازی دوبل
doubled
بازی دوبل
dual capacitor
خازن دوبل
fours
مسابقه دوبل
dual tire
لاستیک دوبل
doubled up
بازی دوبل
double refraction
شکست دوبل
double-check
کیش دوبل
double integration method
روش انتگرال دوبل
indenture
دوبل کردن قرارداد
double delta connection
اتصال مثلث دوبل
dual crank
میل لنگ دوبل
double accumulator switch
کلید انباره دوبل
polyphase earth
اتصال زمین دوبل
double dribble
خطای دوبل در بسکتبال
double earth fault
اتصال زمین دوبل
double bank radial engine
موتور ستارهای دوبل
double i butt weld
جوش درزی ای دوبل
duplex fixed bed miller
دستگاه فرز دوبل
double rotor motor
موتور با رتور دوبل
double knee
لوله زانویی دوبل
double entry
سیستم دفترداری دوبل
double flanged seam
درز- لبه دوبل
double flanged butt joint
اتصال لب به لب- لبه دوبل
double tandem engine
موتور سری دوبل
double three spindle machine
دستگاه سه هرزگردی دوبل
double multiple disc clutch
کلاج چند صفحه- دوبل
double keyway broach
مته دستی با جا خار دوبل
double thrust ball bearing
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double angle milling cutter
دستگاه فرز زاویه دوبل
double two high rolling mill
دستگاه نورد مضاعف دوبل
double helical gear
چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double thrust bearing
یاطاقان با فشار محوری دوبل
double track railway bridge
پل راه اهن باسکوی دوبل
double four spindle machine
دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double accentric press
پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
double frame hobbing machine
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
double squirrel cage
موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
up and back
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
double base diode
دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
service line
خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
crediting
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
alley
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
ductile
هادی
leading line
خط هادی
directorial
هادی
electric conductor
هادی
conductor
هادی
guides
هادی
leads
هادی
conductors
هادی
guide
هادی
guided
هادی
steerer
هادی
lead
هادی
cable
هادی
directors
هادی
cabled
هادی
director
هادی
solid state
نیمه هادی
wireway
سیم هادی
single conductor
هادی تک رشتهای
single core
هادی تک رشتهای
semi conductor
نیمه هادی
semicinductor
نیمه هادی
conductor
هادی رسانا
conductor
سیم هادی
directrix
هادی خط راهنما
directress
هادی خط راهنما
superconducter
مافوق هادی
water main
لوله هادی اب
leads
سبقت هادی
leads
غلاف هادی
lead
غلاف هادی
lead
سبقت هادی
vascular tissue
بافت هادی
valve guide
هادی سوپاپ
electric conductor
هادی برق
dredging ladder
هادی سطل
electric conductor
هادی الکتریسیته
leads
کابل هادی
water mains
لوله هادی اب
duct
لوله هادی
director sight
دوربین هادی
directing staff
ستاد هادی
lizards
بند هادی
conducting staff
ستاد هادی
guide vane
تیغه هادی
circuit line
هادی جریان
bus bar
ریل هادی
light quide
هادی نور
heat conductor
هادی حرارت
ideal conductor
هادی ایده ال
lizard
بند هادی
conductors
هادی رسانا
light pipe
هادی نور
light guide
هادی نور
conductive silver
نقره هادی
conductor current
جریان هادی
conductor rail
شینه هادی
noninductive
غیر هادی
guide bank
دیوار هادی سد
guide flag
پرچم هادی
internal conductor
سیم هادی
conductor resistance
مقاومت هادی
superconductor
فوق هادی
lead
کابل هادی
conductors
سیم هادی
superconductors
فوق هادی
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
ohmage
مقاومت هادی برق
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
nozzle guide vane
تیغههای هادی یا راهنما
lead in
مدار هادی اشتعال
nonconductor
جسم غیر هادی
wire
هادی فلزی نازک
wires
هادی فلزی نازک
gallium arsenide
قطعه نیمه هادی
current carring wire
سیم هادی جریان
polestar
هادی مورد توجه
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
semiconductor memory
حافظه نیمه هادی
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
solid state cartridge
کارتریج نیمه هادی
superconducting computers
کامپیوترهای مافوق هادی
port
شیار هادی دهانه
insulated conductor
هادی عایق شده
metallic oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
solid-state
مربوط به وسایل نیمه هادی
conductor
وسیله هادی اجرا کننده
quadrattrix
راهنمای تربیع منحنی هادی
integrate semiconductor circuit
مدار نیمه هادی مجتمع
photoconductor
هادی حساس نسبت به نور
guides post
نفر هادی مستقر شوید
conductors
وسیله هادی اجرا کننده
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
nonsparking
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
low gap semiconductor
نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
conductor
هادی جریان برق رشته سیم
complementary metal oxide semiconductor
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
electric
حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductors
هادی جریان برق رشته سیم
double
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
current
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
doubled
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
doubled up
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
currents
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
conductor
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
bathyconductograph
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
cladding
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
wafer
تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com