Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
conduct of fire
هدایت تیراندازی
Other Matches
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
beamrider
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
fighter direction
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
mace
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
conductance
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
gunnery
تیراندازی
shootings
تیراندازی
musketry
تیراندازی
gunning
تیراندازی
pop
تیراندازی
popped
تیراندازی
shooting
تیراندازی
archery
تیراندازی
pops
تیراندازی
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
offhand
تیراندازی ایستاده
methode of fire
روش تیراندازی
riflery
تیراندازی تفنگداری
delivery error
اشتباه در تیراندازی
gunning
تمرین تیراندازی
dry sum
مشق تیراندازی
fires
تیراندازی کردن
fired
تیراندازی کردن
lived
تیراندازی جنگی
ready position
حاضربه تیراندازی
fire
تیراندازی کردن
order of fire
روش تیراندازی
conduct of fire
اجرای تیراندازی
live
تیراندازی جنگی
scheme of fire
طرح تیراندازی
firing line
خط شروع تیراندازی
firing table
جدول تیراندازی
the butts
میدان تیراندازی
shoots
تیراندازی کردن
gunnery
قوانین تیراندازی
gun
تیراندازی کردن
school shooting
تیراندازی در مدرسه
guns
تیراندازی کردن
automatic fire
تیراندازی خودکار
shoot
تیراندازی کردن
firing area
منطقه تیراندازی
field archery
تیراندازی صحرایی
combat firing
تیراندازی جنگی
verification fire
تیراندازی ازمایشی
horseback archery
تیراندازی سواره
fire trench
سنگر تیراندازی
fire power
قدرت تیراندازی
handbow
کمان تیراندازی
fire bay
دهلیز تیراندازی
gun fire
توپ بامدادیاشام تیراندازی
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
archery
تیراندازی با تیر و کمان
range correction
تصحیح برد تیراندازی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
methode of fire
روش اجرای تیراندازی
main fire
سیستم تیراندازی اصلی
dwell at
به تیراندازی ادامه دادن
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
open fire
شروع به تیراندازی کردن
firing line
خط تیراندازی مدار اتش
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
pit detail
کمک مربی تیراندازی
absolute error
اشتباه مطلق تیراندازی
shot
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
تیراندازی شده تیرخورده
shots
گلوله تیراندازی شده
shots
تیراندازی تیرانداز ماهر
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
target arrow
تیر مخصوص تیراندازی
squeeze off
تیراندازی با فشار ماشه
shot
گلوله تیراندازی شده
shot
تیراندازی شده تیرخورده
recoils
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
دفع ضربت تیراندازی
recoil
دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
trap shoot
تیراندازی به هدفهای متحرک
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
passive
دفاع بدون تیراندازی
passives
دفاع بدون تیراندازی
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
set up
اماده تیراندازی کردن
skeet gun
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
x ring
دایره مرکزی هدف تیراندازی
toxophily
علم تیراندازی باتیر وکمان
wingshooting
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
shooting position
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
gun shy
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
target rifle
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
plinking
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
point bland
تیراندازی بدون نشانه روی
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
target round
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
ground fire
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
double barreled shotgun
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
sleeves
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
error
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
slow fire
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
shootings
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
intermittent
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
errors
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
lady paramount
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
trap gun
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
preparatory
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
shooting
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
armpit
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
freestyle
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
battle clout
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
snipes
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
hip shoot
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
springing teal
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
howler
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
outshoot
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
roving gun
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howlers
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
flight arrow
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
captive firing
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
freestyle
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
lead
هدایت
conductance
هدایت
total conductivity
هدایت کل
leads
هدایت
guidance
هدایت
transduction
هدایت
steerage
هدایت
direction
هدایت
navigators
هدایت گر
leading
هدایت
conduction
هدایت
navigator
هدایت گر
subcaliber range
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
shooting line
خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
redeye
موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
verification fire
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglect
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
bus bar line
سیم هدایت
canalization
هدایت در مسیر
electron conduction
هدایت الکترون
afferent conduction
هدایت اورانی
avigation
فن هدایت هواپیما
afferent transmission
هدایت اورانی
commutate
هدایت وتغییر
undirected
هدایت نشده
vee guideways
مسیر هدایت "وی "
rede
هدایت کردن
electric conduction
هدایت الکتریسیته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com